eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
592 عکس
114 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش موضوعات مهم بند ۱ تا ۶ خطبه ۱۹۲.mp3
4.16M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۹۲ ، بند ۱ تا ۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 5⃣1⃣(قسمت پانزدهم) استغفار 🔻حضرت امیر (علیه السلام) برای طلب باران به منبر رفت و جز استغفار چیزی از آن حضرت شنیده نشد. بعضی سبب آن را پرسیدند. ✨ علی (علیه السلام) فرمود : مگر کلام خدا را نشنیده اید که در سوره نوح ، آیات ۱۲ تا ۱۹ می فرماید: 💠 « پس به ایشان گفتم طلب آمرزش کنید از پروردگارتان که او بسیار آمرزنده است ، می فرستد بر شما باران پی در پی و یاری می دهد شما را به مالها و پسران و قرار می دهد برای شما بوستانها و جویهای آب » 🔻 آنگاه فرمود : کدام دعاست که از استغفار برتر و برکتش بیشتر باشد ؟ ↩️ ادامه دارد...
🔵 اهمیّت خودسازی 💠 كسی كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند. 📒 ، بخشی از حکمت ۴۲۳
شرح حکمت ۷۸ شناخت جایگاه جبر و اختیار.mp3
2.57M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ شناخت جایگاه جبر و اختیار 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 شناخت جایگاه جبر و اختیار 🔻 یکی از خیانت هایی که معاویه در شام بر امّت اسلام روا داشت، این بود که عقیده جبریه را در جامعه ترویج کرد. بسیاری از مردم معتقد بودند که همه چیز بر اساس جبر الهی انجام می شود و انسان اختیاری برای خودش ندارد. دلیل این اعتقاد و ترویج این اعتقاد توسط دستگاه بنی امیّه و معاویه این بود که مردم را به این باور برسانند که اگر معاویه حاکم شده خدا خواسته ، فردا اگر یزید شراب خوار هم حاکم بشود ، خدا خواسته . همه چیز با اراده خدا و بدون اختیار انسان انجام می شود. 🔻 بر این اساس در حکمت ۷۸ می بینیم که یک شامی ( یعنی از تربیت شدگان فرهنگ شام ) از حضرت علی (علیه السلام) می پرسد اینکه ما به سمت شام می رویم آیا به خاطر قضا و قدَر الهی است ؟ یعنی ما دیگر نمی توانیم اراده ای بر خلاف آن بکنیم ؟ مجبوریم برویم ؟ 🔻 حضرت آنجا پاسخ می دهند اصلاً اینگونه نیست. مهم ترین حجّتی که برای ردّ جبر ، حضرت بیان می کنند این است که اگر انسان در افعال خودش مجبور بود و مختار نبود ، دیگر ثواب و عقاب امکان نداشت و معنا نداشت . چرا ؟ چون ثواب یعنی آن پاداشی که انسان به خاطر کار خوب اختیاری خودش می گیرد و عقاب و عذاب ، یعنی آن جزایی که به واسطه آن کار اختیاری خودش می بیند؛ وگرنه اگر ما جبر داشته باشیم و هیچ اختیاری نداشته باشیم، امکان ندارد مجبور باشیم کاری را انجام بدهیم و بعد ما عذاب بشویم . مجبور بشویم کار خوبی را انجام بدهیم و مستحقّ ثواب باشیم. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱.mp3
4.9M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۹۲ ، بند ۷ تا ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(90)(1).mp3
14.22M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و چهاردهم : خطبه ۱۹۲ ، بند ۷ تا ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۹۲ ، از بند ۷ تا ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 7️⃣ ضرورت عبرت از گذشتگان 🔻مردم! از آنچه كه بر ملّتهای متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيری ها و ذلّت و خواری فرود آمده عبرت گيريد و از قبرها و خاكی كه بر آنچه ره نهادند و زمينهایی كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد و از آثار زشتی كه كبر و غرور در دلها می گذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه می بريد. اگر خدا تكبّر ورزيدن را اجازه می فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان (عليهم السلام) اجازه می داد، در صورتیكه خدای سبحان تكبّر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند و تواضع و فروتنی را برای آنان پسنديد كه چهره بر زمين می گذارند و صورتها بر خاك می مالند و در برابر مؤمنان فروتنی می كنند و خود از قشر مستضعف جامعه می باشند كه خدا آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی و بلا گرفتارشان كرد و با ترس و بيم امتحانشان فرمود و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودی يا خشم خدا ندانيد كه نشانه ناآگاهی به موارد آزمايش و امتحان در بی نيازی و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان می كنند مال و فرزندانی كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكی ها را برای آنان فراهم می كنيم نه آنان آگاهی ندارند.» 8️⃣ فلسفه آزمايشها 🔻پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند می آزمايد؛ وقتی كه موسی بن عمران و برادرش هارون (عليهم السّلام) بر فرعون وارد شدند و جامه های پشمين به تن و چوب دستی در دست داشتند و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد؛ فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمی كنيد كه دوام عزّت و جاودانگی حكومتم را به خواسته های خود ربط می دهند، در حالی كه در فقر و بيچارگی به سر می برند اگر چنين است چرا دستبندهای طلا به همراه ندارند؟» اين سخن را فرعون برای بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسی از پشم گفت، در حالیکه اگر خدای سبحان اراده می فرمود به هنگام بعثت پيامبران، درهای گنجها و معدنهای جواهرات و باغات سرسبز را به روی پيامبران می گشود و پرندگان آسمان و حيوانات وحشی زمين را همراه آنان به حركت در می آورد. امّا اگر اين كار را می كرد، آزمايش از ميان می رفت و پاداش و عذاب بی اثر می شد و بشارتها و هشدارهای الهی بی فايده می بود و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمی شد و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمی يافتند و واژه ها، معانی خود را از دست ميداد، در صورتیكه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتی كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداری ظاهری آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهی دارای چنان قدرتی بودند كه مخالفت با آنان امكان نمی داشت و توانایی و عزّتی می داشتند كه هرگز مغلوب نمی شدند و سلطنت و حكومتی می داشتند كه همه چشمها به سوی آنان بود، از راههای دور بار سفر به سوی آنان می بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود و متكبّران در برابرشان سر فرود می آوردند و تظاهر به ايمان می كردند، از روی ترس يا علاقه ای كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهای خالص يافت نمی شد و اهداف غير الهی در ايمانشان راه می يافت و با انگيزه های گوناگون به سوی نيكی ها می شتافتند. امّا خدای سبحان اراده فرمود كه پيروی از پيامبران و تصديق كتب آسمانی و فروتنی در عبادت و تسليم در برابر فرمان خدا و اطاعت محض فرمانبرداری ، با نيّت خالص تنها برای خدا صورت پذيرد و اهداف غير خدایی در آن راه نيابد كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۹۲ ، از بند ۷ تا ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : خطبه قاصعه 9️⃣ فلسفه حج ♦️آيا مشاهده نمی كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهای پيشين از آدم (عليه السّلام) تا آيندگان اين جهان را با سنگهایی در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان می رسانند و نه نفعی دارند. نه می بينند و نه می شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداری مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخ ترين مكانها، بی گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههای خشن، سنگريزه های فراوان و چشمه های كم آب و آباديهای از هم دور قرار داد كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم (عليه السلام) و فرزندانش را فرمان داد كه به سوی كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهای دور و از درون شهرها، روستاها، درّه های عميق و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روی آورند، شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاری سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهای آشفته و بدن های پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهای خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند و با اصلاح نكردن موهای سر، قيافه خود را تغيير دهند كه آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمايشی آشكار است برای پاكسازی و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش و مكانهای انجام مراسم حج را در ميان باغها و نهرها و سرزمينهای سبز و هموار و پردرخت و ميوه، مناطقی آباد و دارای خانه ها و كاخهای بسيار و آباديهای به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، دارای مناظری زيبا و پر آب، در وسط باغستانی شادی آفرين و جادّه های آباد قرار می داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود پاداش نيز سبكتر می شد. اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگهایی كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دلها ديرتر به شك و ترديد می رسيدند و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر می گذاشت و وسوسه های پنهانی او در مردم كارگر نبود. در صورتیکه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها می آزمايد و با مشكلات زياد به عبادت می خواند و به اقسام گرفتاريها مبتلا می سازد، تا كبر و خود پسندی را از دلهايشان خارج كند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختيارشان گذارد. 0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری 🔻پس خدا را، خدا را، از تعجيل در عقوبت و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد و از آينده دردناك ظلم و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد. حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد و هرگز بی اثر نخواهد بود و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد. 1️⃣1️⃣ فلسفه عبادات اسلامی 🔻خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است و روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است و پرداخت زكات برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 6⃣1⃣(قسمت شانزدهم) بازگشت سه عمل 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود : سه عمل است که بازگشت آنها به خود انجام دهندهٔ آنها خواهد بود که در قرآن کریم ، سوره یونس آيه ۲۲ و سوره فتح آیه ۹ ذکر شده اند : 🔹 ستم کردن 🔹 پیمان شکستن 🔹 مکر و تزویر . 💠 « ای مردم ، سرکشی و ستم کردن شما بر خود شماست. » 💠 « احاطه نمی کند نیرنگ بد ، مگر به اهل خودش» ↩️ ادامه دارد...
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۱۷) 🔵 ويژگيهای اهل بیت(علیهم السلام) 💠 کجا هستند کسانی که پنداشتند دانايانِ علمِ قرآن، آنان می باشند نه ما؟ که اين ادّعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را بالا آورد و آنان را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت های خويش داخل و آنان را خارج کرد که راه هدايت را با راهنمايی ما می پويند و روشنی دلهای کور را از ما می جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست و ديگر مدّعيانِ زمامداری شايستگی آن را ندارند. 📜 ، خطبه ۱۴۴، بند ۲
شرح حکمت ۷۹ و ۸۰ ارزش و اهمیّت حکمت.mp3
2.76M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 و ⭕️ ارزش و اهمیّت حکمت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ارزش و اهمیّت حکمت 🔻 در حکمت ۷۹ ، امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)، دربارهٔ "حکمت" اینگونه می‌فرمایند که: 💠 " حکمت را هر کجا که باشد فراگیر؛ گاهی حکمت در سینه منافق است و بی تابی می‌کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد. " 🔻قصّه "حکمت" آنقدر اهمیت دارد که امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) در حکمت ۸۰ می‌فرمایند: 💠 " حکمت گمشده مؤمن است؛ حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد. " 🔰 " حکمت " آثار بسیار بسیار مهمی دارد، که مولا علی (علیه‌السلام) در خطبه ۱۳۳، به بخشی از این آثار اینگونه اشاره فرمودند که: « الْحِكْمَةِ حَيَاةٌ لِلْقَلْبِ الْمَيِّتِ وَ بَصَرٌ لِلْعَيْنِ الْعَمْيَاءِ وَ سَمْعٌ لِلْأُذُنِ الصَّمَّاءِ وَ رِيٌّ لِلظَّمْآنِ وَ فِيهَا الْغِنَى كُلُّهُ وَ السَّلَامَةُ » ؛   " حکمت مایه زنده شدن قلب مرده است، باعث بینایی چشم کور است، گوشی که ناشنوا شده است را شنوا می‌کند، مایه سیراب شدن تشنگان است و تمام غنا، بی نیازی و سلامت در حکمت جمع شده است. " 🔻 لذا حتّی در توصیف حضرت مهدی (ارواحنافداه)، مولا علی (علیه‌السلام) در بند پنجم از خطبه ۱۸۲ اینگونه می‌فرمایند: " او زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و با توجه و معرفت کامل، آن را فرا گرفته است؛ حکمت گمشده اوست که همواره در جستجوی آن می‌باشد و نیاز اوست که برای به دست آوردنش می‌پرسد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(91).mp3
15.22M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و پانزدهم : خطبه ۱۹۲ ، بند ۱۲ تا ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 2️⃣1️⃣ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا 🔻من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند جز شما، زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم (عليه السّلام) تعصّب ورزيد و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند» و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد». پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد. همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان و كردار و رفتار زيبا و درست و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 3️⃣1️⃣ علل پيروزی و شكست ملّتها 🔻از كيفرهایی كه بر اثر كردار بد و كارهای ناپسند بر امّتهای پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگی گذشتگان مطالعه و انديشه می كنيد، عهده دار چيزی باشيد كه عامل عزّت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگی آنان را فراهم كرد و نعمتهای فراوان را در اختيارشان گذاشت و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدایی اجتناب كردند و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند و از كارهایی كه پشت آنها را شكست و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزی با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن و دست از ياری هم كشيدن، بپرهيزيد و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند. آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعونهای زمان آنها را به بردگی كشاندند و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند و انواع تلخی ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهی وجود داشت كه سرپيچی كنند و نه چاره ای كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملايمات آنها را در راه دوستی خود و قدرت تحمّل ناراحتيها را برای ترس از خويش مشاهده فرمود؛ آنان را از تنگناهای بلا و سختيها نجات داد و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود و آنها را حاكم و زمامدار و پيشوای انسانها قرار داد و آن قدر كرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمی پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعی داشتند. خواسته های آنان يكی، قلبهای آنان يكسان و دستهای آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياری كننده، نگاهها به يك سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشوای همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد، در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بين رفت و سخن ها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد و نعمتهای فراوان شيرين را از آنها گرفت و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعيل پيامبر و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد. راستی چقدر حالات ملّتها با هم يكسان و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاری كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زمانی كه پادشاهان كسری و قيصر بر آنان حكومت می كردند و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كناره های دجله و فرات و از محيطهای سر سبز و خرّم دور كردند و به صحراهای كم گياه و بی آب و علف، محل وزش بادها و سرزمينهایی كه زندگی در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهای نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند، خانه هاشان پست ترين خانه ملّتها و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت كه به آن روی آورند و پناهنده شوند و نه سايه محبّتی وجود داشت كه در عزّت آن زندگی كنند. حالات آنان دگرگون و قدرت آنان پراكنده و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایی سخت و در جهالتی فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور و بتها را پرستش می كردند و قطع رابطه با خويشاوندان و غارتگريهای پياپی در ميانشان رواج يافته بود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 4️⃣1️⃣ ره آورد بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) 🔻حال به نعمتهای بزرگ الهی كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمتهای الهی بالهای كرامت خود را بر آنان گستراند و جويبارهای آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق آنها را در بر گرفت. در ميان نعمتها غرق گشتند و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد و در پرتو عزّتی پايدار آرام گرفتند و به حكومتی پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند و سلاطين روی زمين گرديدند و فرمانروای كسانی شدند كه در گذشته حاكم بودند و قوانين الهی را بر كسانی اجرا می كردند كه مجريان احكام بودند و در گذشته كسی قدرت در هم شكستن نيروی آنان را نداشت و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند. 5️⃣1️⃣ علل نكوهش و سقوط كوفيان 🔻آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد و با زنده كردن ارزشهای جاهليّت، دژ محكم الهی را در هم شكستيد، در حالیكه خداوند بر اين امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگی كنند، نعمتی بود كه هيچ ارزشی نمی توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشی گران قدرتر و از هر كرامتی والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن و از ايمان جز نشانی را نمی شناسيد شعار می دهيد: آتش آری ، ننگ هرگز! گويا می خواهيد اسلام را واژگون و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيمانی را كه خدا برای حفظ حرمت مسلمين در زمين و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد. همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياری دهند و چاره ای جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثلهای قرآن در باره كسانی كه عذاب و كيفر شدند و روزهای سخت آنان و اسيبهای شديدی كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد و به عذر اينكه آگاهی نداريد خود را گرفتار نسازيد و انتقام خدا را سبك و خود را از كيفر الهی ايمن مپنداريد، زيرا كه خدای سبحان مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر برای ترك امر به معروف و نهی از منكر. پس خدا بيخردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترك باز داشتن ديگران از گناه لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع و اجرای حدود الهی را تعطيل و احكام اسلام را به فراموشی سپرده ايد. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵.mp3
3.4M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۹۲ ، بند ۱۲ تا ۱۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 7⃣1⃣(قسمت هفدهم) آزمایش الهی 🔻 امیرالمومنین (علیه السلام) بیمار شده بود ، گروهی از آن حضرت عیادت نموده عرضه داشتند . چگونه صبح نمودی ؟ فرمود : به بدی و شر گفتند : سبحان الله ! آیا کسی همانند شما این گونه سخن می گوید ؟! آن حضرت علیه السلام فرمود : خدای تعالی در سوره انبیاء آیه ۳۴ می فرماید : 💠 « و ما شما را به بد و نیک مبتلا کرده بیازمائیم ( و به هنگام مرگ ) به سوی ما بازگردید همانا خیر تندرستی و بی نیازی ، و شر بیماری و فقر است ، به جهت امتحان و آزمایش . » ↩️ ادامه دارد...
🔵 بیماری و پاک شدن گناهان 💠 امیرالمؤمنین به يكی از يارانش كه بيمار بود فرمود: خدا آنچه را كه از بيماری شكايت داری موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست اما گناهان را از بين می برد و آنها را مانند برگ پاييزی مي ريزاند. 📒 ، حکمت ۴۲
شرح حکمت ۸۱ معیار ارزش انسانها.mp3
4.1M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ معیار ارزش انسانها 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 معیار ارزش انسانها 🔰 در حکمت ۸۱ نهج‌ البلاغه می‌خوانیم: 💠 «قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ » ؛ " ارزش هر انسانی به آن چیزی است که آن را نیکو می‌شمارد. " 🔻همهٔ ما در ذهن و روح و روان خودمان، به یک چیزهایی شدّت علاقه داریم و برای رسیدن به آن، همّت و اهتمام داریم؛ هر کسی آنچه که در ذهن و روحش با ارزش ترین است، نیکوترین است و برایش همت و اهتمام دارد، به همان مقدار ارزش دارد؛ اگر مقام است، به همان مقدار ما می ارزیم؛ اگر مال است، اگر شهرت است، اگر احترام است، ارزش ما به همان مقدار است؛ 🔻 لذا مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۴۷ می‌فرمایند: «قَدرُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ همَّتِه » ؛ " ارزش هر انسانی، به اندازه همّتی است که دارد. " 🔻 یعنی باید ببینیم برای رسیدن به چه هدفی، تمام وجودش و ظرفیت هایش را تجمیع کرده و همّت کرده که به آن برسد؛ بعضی از انسان ها بسیار بلند همت و در مسیر اهدافشان بسیار مستحکم و راسخ اند و بعضی ها بسیار سست و بی عنصر . 🔻 دربارهٔ مالک اشتر، مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۴۴۳، بعد از شنیدن خبر شهادت مالک اشتر فرمود: «مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً؛ " مالک و چه مالک اشتری بود! به خدا اگر مالک اشتر کوه می بود، کوه بسیار بلندی بود و اگر سنگی بود، صخره خیلی محکمی بود. " چرا؟ چون مالک همت بلندی برای حفظ دین و انقلاب اسلامی آن روز و امام علی (علیه‌السلام) داشت. 🔻بر عکس، بعضی ها همت هایشان خیلی کوتاه است؛ لذا مولا، دربارهٔ حیوانات ( یعنی چهارپایان ، درندگان) و زنان غیر مؤمن، در پایان خطبه ۱۵۳ می‌فرمایند: «إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَیْرِهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْفَسَادُ فِیهَا » " چهارپایان، همه همت شان شکم شان است، درندگان (مثل گرگ و شغال و شیر و پلنگ)، همه همت شان دشمنی و تجاوز به حقوق دیگر حیوانات است و زنانی که تربیت نشده اند، همه همّت شان، زینت زندگی دنیا و فساد در دنیاست " ؛ در حالی‌ که در مقابل ؛ « إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُسْتَکِینُونَ، إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ، إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ خَائِفُون » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(93).mp3
9.6M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و شانزدهم : خطبه ۱۹۲ ، بند ۱۶ تا ۱۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۹۲ ، بند ۱۶ تا ۱۹ •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 📜 ، خطبه قاصعه 6⃣1⃣ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان ♦️آگاه باشيد، خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد. با ناكثان پيمان شكن جنگيدم و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه ای قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكی از سركشان و ستمگران باقی ماندند كه اگر خداوند مرا باقی گذارد با حمله ديگری نابودشان خواهم كرد و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامی پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست. 7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (عليه السّلام) 🔻من در خردسالی بزرگان عرب را به خاك افكندم و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظه‌ای كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد كه به او اقتدا نمايم. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم و كسی جز من او را نميديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم، من هنگامی كه وحی بر پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را كه من می بينم، می بينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير می روی» •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•