eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
599 عکس
115 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت چهل و چهارم ❇️ به نمایندگی از مردم مصر 🔻با تحصن مردم مصر در مسجد مدینه و درخواست آنها مبنی بر عزل استاندار مصر توسط عثمان و کارساز نشدن وساطت طلحه و عایشه، به ناچار من سراغ عثمان رفتم و در خواست مردم را به سمع او رساندم و خواستار عزل استاندار مصر و رسیدگی به جرم های او شدم. او ابتدا این درخواست را پذیرفت اما بعد از مدتی تحت تاثیر اطرافیانش از این کار امتناع کرد و بر شدت ناراحتی مردم مصر افزود. ❇️ قبول درخواست عثمان برای بازگرداندن مردم مصر 🔻[ تحمل حضور مردم مصر در شهر مدینه برای عثمان مشکل شده بود، روزی به منزل ما آمد و با توجه به منزلت من نزد آن مردم، درخواست کرد تا آنان را به شهرشان بازگردانم. پرسیدم: ] با چه وعده ای مردم مصر را به شهرشان برگردانم؟ 🔻[ گفت: هر نظری که تو داشتی و برای اصلاح امور پیشنهاد کردی، می‌پذیرم و خلاف خواسته تو رفتار نمی کنم. گفتم: ] 🔻بارها و بارها با تو سخن گفته‌ام و به توافق‌هایی با هم رسیده‌ایم؛ اما بعد از جدا شدن از یکدیگر، تو سخن دیگری را مطرح می‌کنی و تغییر موضع می‌دهی و همه این‌ها کار مروان بن حکم و سعید بن عاص و معاویه است که تحت تاثیر آنها قرار می‌گیری و سخنان آنان را گوش می دهی و برخلاف سخنان من رفتار می کنی! ❇️ پیشنهاد به عثمان؛ سخن گفتن با مردم 🔻[ عثمان قول داد که این بار به نظر من عمل خواهد کرد و نظر مشاوران خود را نادیده خواهد گرفت، بعد از این صحبت ها، من با مردم مصر صحبت کردم و آن‌ها را برای بازگشت به مصر آماده ساختم؛ اما شهر مدینه هنوز در التهاب به‌سر می‌برد و لازم بود برای آرام کردن آن اقدامی شود. از این رو به عثمان پیشنهاد کردم با مردم سخن بگوید و مردم را از مسائل موجود باخبر کند. 🔻[عثمان به مسجد آمد و خطبه ای خواند و به اشتباهات خویش اعتراف و توبه خود را اعلام کرد. ] ❇️ مروان؛ مانع اصلاحات عثمان 🔻[ پس از توبه عثمان در مسجد مدینه، مروان او را توبیخ کرد و او را به پس گرفتن سخنانش وادار ساخت و از قول عثمان به مردم اعلام کرد که خلیفه به هیچ یک از درخواستهای معترضان توجهی نخواهد کرد. با شنیدن این خبر، خشمناک به دیدار عثمان رفتم و به او گفتم: ] 🔻 ای عثمان! آیا تاثیر پذیری از مروان بس نیست؟! مروان تو را رها نخواهد کرد، تا زمانی که از دین خارجت کند و عقلت را برباید. او می خواهد تو را همانند شتری که در کاروان به پشت سر شتران دیگر بسته شده است، به هر سمتی که می‌خواهد بکِشد. به خدا سوگند که مروان نه در دین خود بصیرتی دارد و نه در کار خویش اندیشه درستی به کار می بندد. به خدا سوگند! به روشنی می بینم که تو را در چنان ورطه هلاکتی بیندازد که امکان بیرون آمدن از آن نباشد. 🔻 اما من، پس از این دیگر نزد تو نخواهم آمد و از من عتابی نخواهی شنید که به خدا سوگند، شرف و اعتبار خویش را از بین برده و اختیارت را از کف داده ای. 📚منابع: ۱. أنساب الأشراف، ج۶، ص۱۳۴ ۲. العقد الفرید، ج۴، ص۲۸۸ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹۳ ۴. أنساب الأشراف، ج۶، ص۱۷۶ و ۱۷۹ و ۱۸۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_865554275.mp3
9.04M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ شکرگزاری در برابر نعمتها 3⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت سوم 🔹 شکرگزاری در برابر نعمتها 6⃣ مصداق ششم از نعمتهایی که در نهج البلاغه بر شکر آن تأکید شده است، برآورده شدن نیازهای دنیوی و هزینه های زندگی است. 🔻در انتهای بند دوم از خطبه ۱۸۳ میخوانیم: خداوند نیازمندیهای دنیای شما را کفایت کرده و شما را به شکرگزاری تشویق نموده است. 7⃣ هفتمین مصداق، قدرت بر انتقام از دشمن است. 🔻در حکمت ۱۱ خواندیم : "هنگامی که بر دشمن خود دست یافتی بخشیدن او را شکرانه قدرت یافتن خویش قرار بده." 8⃣ هشتمین مصداق، نعمت حکومت اسلامی است. 🔻مولا علی (علیه السلام) بالاترین نعمتی را که خداوند به هرکسی داد، اداء شُکرش را طلب می کند حکومت اسلامی می دانند و در آخرین خطبه نهج البلاغه یعنی خطبه ۲۴۱ می فرمایند : "خداوند ادای شکرش را از شما طلب می کند و امر حکومتش را به دست شما می سپارد." 🔴 نکته دیگری که در بحث شکر گزاری بنده از خدا هست راهبرد شکرگزار شدن است. 🔻 گاهی وقتها ما نعمت داریم اما شاکر نیستیم. چه کنیم که شکرگزاری به روحیه غالب بر وجود ما تبدیل شود؟ ✅ ۱. راه اول : حضرت می فرمایند به پایین تر از خودت نگاه کن، آن چیزی را که شما دارید خیلی از مردم ندارند. حضرت در بند دوم از نامه ۶۱ می خوانیم: به افراد پایین تر از خودت زیاد نگاه کن زیرا این از درهای شکرگزاری است. ✅ ۲. راه دوم: این است که انسان بداند عجز و ناتوانی در شکرگزاری بسیار خصلت بدی است. همین توجه به مذموم و قبیح و زشت بودن شکرگزار نبودن انسان را تحریک و تشویق می کند به شکرگزاری. در حکمت ۱۵۰ حضرت می فرمایند از کسانی نباش که از شکر چیزی که به او می دهند عاجز است. 🔴 درباره وجوب شکر گزاری هم در نهج البلاغه نکاتی داریم که سه نکته اصلی آن را عرض میکنم: ✅ نکته اول درنامه ۵۱ نهج البلاغه است. درباره وجوب شکرگزاری حضرت می فرمایند: همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته که در شکرگزاری کوشا بوده و با تمام قدرت او را یاری کنیم. ✅ در حکمت ۲۹۰ هم حضرت شکر نعمتهای الهی را برای گناه نکردن کافی می داند. یعنی اگر کسی دنبال علت و انگیزه ای برای ترک گناه است، هیچ چیزی به اندازه شکر نعمت الهی کفایت نمی کند. می فرمایند : اگر خداوند حتی بر گناهان وعده عذاب نمی داد باز هم واجب بود که از باب شکر نعمت ، معصیت نشود. ✅ سومین مسأله در وجوب شکرگزاری، شکر نعمت و صبر بر حرام، جبران ضعف در زهد است. در خطبه ۸۱ حضرت اول زهد را تعریف میکنند و بعد می فرمایند: پس اگر نتوانستید همه این صفات را فراهم آورید تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمتها شکر یادتان نرود. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6001604346708495394.mp3
4.97M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ از نامه ۵۳ ، بند ۱ تا بند ۳ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹 سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۵۳ بند ۱ تا بند ۳ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : (نامه به مالك اشتر، در سال ۳۸ هجری هنگامی كه او را به فرمانداری مصر برگزيد، آن هنگام كه اوضاع محمد بن ابی بكر متزلزل شد، و از طولانی ترين نامه هاست كه زيباييهای تمام نامه ها را دارد). {قسمت_اول} ♦️به نام خداوند بخشنده و مهربان، اين فرمان بنده خدا علی امير مؤمنان به مالك اشتر پسر حارث است، در عهدی كه با او دارد، هنگامی كه او را به فرمانداری مصر بر می گزيند تا خراج آن ديار را جمع آورد، و با دشمنانش نبرد كند، كار مردم را اصلاح و شهرهای مصر را آباد سازد. 1⃣ ضرورت خود سازی ♦️او را به ترس از خدا فرمان می دهد و اينكه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدّم دارد و آنچه در كتاب خدا آمده، از واجبات و سنّتها را پيروی كند، دستوراتی كه جز با پيروی آن رستگار نخواهد شد و جز با نشناختن و ضايع كردن آن جنايتكار نخواهد گرديد. به او فرمان ميدهد كه خدا را با دل و دست و زبان ياری كند، زيرا خداوند پيروزی كسی را تضمين كند كه او را ياری دهد، و بزرگ دارد آن كس را كه او را بزرگ شمارد و به او فرمان ميدهد تا نفس خود را از پيروی آرزوها باز دارد و به هنگام سركشی رامش كند كه: «همانا نفس همواره به بدی وا ميدارد جز آن كه خدا رحمت آورد» پس ای مالك بدان من تو را به سوی شهرهایی فرستادم كه پيش از تو دولتهای عادل يا ستمگری بر آن حكم راندند و مردم در كارهای تو چنان می نگرند كه تو در كارهای حاكمان پيش از خود می نگری و در باره تو آن می گويند كه تو نسبت به زمامداران گذشته ميگویی و همانا نيكوكاران را به نام نيكی توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جاری ساخت. پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد، هوای نفس را در اختيار گير و از آنچه حلال نيست خويشتن داری كن، زيرا بخل ورزيدن به نفس خويش، آن است كه در آنچه دوست دارد يا برای او ناخوشايند است راه انصاف پيمایی. 2⃣ اخلاق رهبری (روش برخورد با مردم) ♦️مهربانی با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكاری باشی كه خوردن آنان را غنيمت دانی زيرا مردم دو دسته اند، دسته ای برادر دينی تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش می باشند. اگر گناهی از آنان سر می زند يا علّتهایی بر آنان عارض می شود يا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتكب می گردند آنان را ببخشای و بر آنان آسان گير، آنگونه كه دوست داری خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر و امام تو از تو برتر و خدا بر آن كس كه تو را فرمانداری مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است. هرگز با خدا مستيز كه تو را از كيفر او نجاتی نيست و از بخشش و رحمت او بی نياز نخواهی بود. بر بخشش ديگران پشيمان مباش و از كيفر كردن شادی مكن و از خشمی كه توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش. به مردم نگو به من فرمان دادند و من نيز فرمان می دهم، پس بايد اطاعت شود كه اين گونه خود بزرگ بينی دل را فاسد و دين را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست. و اگر با مقام و قدرتی كه داری، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينی شدی به بزرگی حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشی نجات می دهد و تند روی تو را فرو می نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلی باز می گرداند. 3⃣ پرهيز از غرور و خود پسندی ♦️بپرهيز كه خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری و در شكوه خداوندی همانند او دانی زيرا خداوند هر سركشی را خوار می سازد و هر خود پسندی را بی ارزش می كند. با خدا و با مردم و با خويشاوندان نزديك و با افرادی از رعيّت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعايت كن كه اگر چنين نكنی ستم روا داشتی و كسی كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را كه خدا دشمن شود دليل او را نپذيرد كه با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد يا توبه كند و چيزی چون ستمكاری نعمت خدا را دگرگون نمی كند و كيفر او را نزديك نمی سازد كه خدا دعای ستمديدگان را می شنود و در كمين ستمكاران است. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
4_6001604346708495395.mp3
3.5M
🔈 شرح کلی و ساختاری نامه ۵۳ (بند ۱ تا بند ۳) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش « با علی تا مهدی » •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•