eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
592 عکس
114 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5969800792486447915.mp3
1.74M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 4⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 4 ) 🔹 اهمیت عقل و ادب و مشورت 🔻در نامه ۵۳ ، بند ششم مولا علی (علیه السلام) ، به مالک اشتر می نویسند که با سه گروه مشورت نکن. 🔸۱. یکی بخیل 🔸۲. یکی حریص 🔸۳. یکی ترسو 🔻در مورد دلائل این قصّه هم اینگونه فرمودند : 1⃣ « لاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلاً » ؛ بخیل را در گروه مشاورانت داخل نکن. چرا؟ چون « يَعْدِلُ بِكَ عَنِ اَلْفَضْلِ وَ يَعِدُكَ اَلْفَقْرَ» ؛ جلوی تو را می گیرد که به امّت بخواهی بخششی کنی و به تو وعده دروغین فقر می دهد. 2⃣ دیگر چه کسی؟ « وَ لاَ جَبَاناً » ؛ از آدم ترسو برای مشورت بپرهیز. چرا؟ چون « يُضْعِفُكَ عَنِ اَلْأُمُورِ » ؛ می خواهی کارهای جدی و مهم انجام بدهی ، تو را به بهانه احتیاط ، ضعیف می کند در تصمیمات بزرگ. 3⃣ سومین کسی که نباید در مشورت دخیل بشود ، حریص است ؛ « وَ لاَ حَرِيصاً » ؛ چرا؟ چون « يُزَيِّنُ لَكَ اَلشَّرَهَ بِالْجَوْرِ » ؛ چون بدی ها را با ظلم برای تو تزیین می کند. بعد فرمود: « فَإِنَّ اَلْبُخْلَ وَ اَلْجُبْنَ وَ اَلْحِرْصَ» بخل و ترس و حرص « غَرَائِزُ شَتَّى» ؛ درست است غریزه های مختلفی هستند امّا « يَجْمَعُهَا سُوءُ اَلظَّنِّ بِاللَّهِ » ریشه هر سه بد گمانی به خداست . 🔹 نکته دیگری که مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۶۱ در مورد مشاوره می فرمایند ، این است که: کسی که با دیگران مشورت می کند در واقع در عقل آنها شریک می شود. 🔹 و آخرین نکته هم در نامه ۳۱ بند هفدهم است، که مولا علی (علیه السلام ) به فرزندشان می فرمایند : در مشورت و مشاوره با زنان، دقّت و احتیاط داشته باش؛ چرا؟ چون معمولاً رأی شان خیلی زود سست می شود و عزمشان هم نقض می شود. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و چهارم ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : (در سال ۳۰ هجری وقتی که عثمان، حضرت اباذر را‌ به بیابان خشک ربذه تبعید می کرد، فرمانی صادر کرد که کسی حق ندارد او را بدرقه کند. امام علیه السلام و فرزندانش اعتنایی به آن نکرده و اباذر را بدرقه کردند. ایشان هنگام بدرقه او فرمود: ) 🔹 خداگرايی در مبارزه با ستمگران ♦️ای اباذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس اميد به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی، اين مردم برای دنيای خود از تو ترسيدند و تو بر دين خويش از آنان ترسيدی، پس دنيا را که به خاطر آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار و با دين خود که برای آن ترسيدی از اين مردم بگريز. اين دنياپرستان چه محتاجند به آنچه که تو آنان را از آن ترساندی و چه بی نيازی از آنچه آنان تو را منع کردند. و به زودی خواهی يافت که چه کسی فردا سود می برد و چه کسی بر او بيشتر حسد می ورزند؟ اگر آسمان و زمين درهای خود را بر روی بنده ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از ميان آن دو برای او خواهد گشود. آرامش خود را تنها در حق جستجو کن و جز باطل چيزی تو را به وحشت نيندازد. اگر تو دنيای اين مردم را می پذيرفتی تو را دوست داشتند و اگر سهمی از آن برمی گرفتی دست از تو بر می داشتند. ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : در این خطبه‌ حضرت درباره اندازه ها و مقیاس ها صحبت فرمود. 1⃣ وصف جامعه مسخ شده مسلمين ♦️بندگان خدا! شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانی هستيد که مدّتی معيّن برای شما قرار داده شده، بدهکارانی هستيد که مهلت کوتاهی در پرداخت آن داريد و اعمال شما همگی حفظ می شود. چه بسيارند تلاش گرانی که به جايی نرسيدند و زحمت کشانی که زيان ديدند. در روزگاری هستيد که خوبی به آن پُشت کرده و می گذرد و بدی بدان روی آورده، پيش می تازد و طمع شيطان در هلاکت مردم بيشتر می گردد. هم اکنون روزگاری است که ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانی و به دست آوردن شکار برای او آسان است. به هر سو می خواهی نگاه کن، آيا جز فقيری می بينی که با فقر دست و پنجه نرم می کند؟ يا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران کرده و با بُخل ورزيدن در اداءِ حقوق الهی، ثروت فراوانی گرد آورده است؟ يا سرکشی که گوش او از شنيدن پند و اندرزها کَر است؟ 2⃣ عبرت گرفتن از دنيا ♦️کجايند خوبان و صالحان شما؟ کجايند آزادمردان و سخاوتمندان شما؟ کجايند پرهيزگاران در کسب و کار؟ کجايند پاکيزگان در راه و رسم مسلمانی؟ آيا جز اين است که همگی رخت بستند و رفتند؟ و از اين جهان پَست و گذران و تيره کننده عيش و شادمانی گذشتند؟ مگر نه اين است که شما وارث آنها بر جای آنان تکيه زديد و در ميان چيزهای بی ارزش قرار داريد، که لب های انسان به نکوهش آن نمی جنبد؟ تا قدر آنها را کوچک شمرده و برای هميشه يادشان فراموش گردد. پس در اين نگرانی ها بايد گفت: ما از خداييم و به سوی او باز می گرديم. فساد آشکار شد، نه کسی باقی مانده که کار زشت را دگرگون کند و نه کسی که از نافرمانی و معصيت باز دارد. شما با چنين وضعی می خواهيد در خانه قدس الهی و جوار رحمت پروردگاری قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد؟ هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمی توان فريفت و جز با عبادت رضايت او را نمی توان به دست آورد. نفرين بر آنان که امر به معروف می کنند و خود ترک می نمايند و نهی از منکر دارند و خود مرتکب آن می شوند.
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 184.mp3
7.95M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هشتاد و چهارم خطبه 130 تا ۱۲۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۵ قسمت ۱ اقسام بردباری.mp3
2.73M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 💠 الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ. 🔹 اقسام بردباری 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۴ نهج البلاغه می فرمایند: 🔻صبر دو نوع است؛ 1⃣ یکی صبر در مقابل چیزی که دوست داری اما به ضرر توست 2⃣ و دیگری صبر در مقابل چیزی که دوست نداری، اما به خیر و صلاح توست. 🔻 اساساً صبر جایگاهش کجاست؟ انسان دائماً در معرکه نزاع بین عقل و نفس قرار دارد. ملاک برای عقل، مصلحت و مفسده حقیقی است؛ اما ملاک برای نفس میل و بی میلی است که ریشه در نفسانیّت های غیر عقلانی دارد؛ گاهی چیزی برای انسان مضر است ولی نفس آن را دوست دارد و گاهی برعکس، چیزی برای انسان مفید است اما نفس از آن خوشش نمی‌آید. 🔻 خداوند در قرآن کریم درباره همین نکته فرمود: «عَسی اَن تَکرَهُوا شَیئا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم » ؛ چه بسا از چیزهایی بدتان میاید اما همان خیر شماست. « وَ عَسی اَن تُحِّبُوا شَیئاً وَ هوَ شَرٌّ لَکُم» ؛ و چه بسا از چیزهایی خوشتان می آید که همان برای شما شر و مفسده است. ✅ صبر یک ملکه نفسانی است که هرگاه امری برای انسان مفید باشد، ولی نفس از قبول کردن آن کراهت داشته باشد، نفس را وادار به پذیرش می‌کند و هرگاه امری برای انسان مضر باشد ولی نفس نسبت به آن میل و کشش و محبت داشته باشد، صبر جلوی نفس را می‌گیرد؛ لذا صبر از نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) نوعی شجاعت است؛ شجاعت چشم پوشی از لذّت مضر و اقدام به چیزی که برای نفس ناخوشایند است، اما مفید است؛ 🔻 در حکمت ۴ حضرت فرمودند: « الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و پنجم ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل، در شهر بصره در بیان حوادث سخت آینده ایراد شد.) 1⃣ پيشگويی امام (علیه السلام) نسبت به حوادث مهم شهر بصره ♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا و بدون حرکات لگام ها و شيهه اسبان به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد. وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام. 2⃣ وصف تركهای مغول ♦️ گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده که اسب های اصيل را يدک می کشند و آنچنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:) 3⃣ جايگاه علم غيب ♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«صلی الله علیه و آله») آموخته ام. همانا علم غيب علم قيامت است و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد و در کدام سرزمين خواهد مُرد.» پس خداوند سبحان از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اکتسابی) و او به من آموخته است، پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و پنجم ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (قبل‌ از جنگ نهروان‌ در سال ۳۷ هجری در رد اعتقادات‌ خوارج ایراد فرمود، خوارج عقيده داشتند: كسی كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد) 1⃣ افشاء گمراهی خوارج ♦️پس اگر چنين می پنداريد که من خطا کرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد(صلی الله علیه و آله) را به گمراهی من گمراه می دانيد؟ و خطای مرا به حساب آنان می گذاريد؟ و آنان را برای خطای من کافر می شماريد؟ شمشيرها را بر گردن نهاده، کورکورانه فرود می آوريد و گناهکار و بی گناه را به هم مخلوط کرده، همه را يکی می پنداريد؟ در حالیکه شما می دانيد همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زناکاری را که همسر داشت سنگسار کرد، سپس بر او نماز گزارد و ميراثش را به خانواده اش سپرد و قاتل را کشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناکاری را که همسر نداشت تازيانه زد و سهم آنان را از غنايم می داد تا با زنان مسلمان ازدواج کنند. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنها را برای گناهانشان کيفر می داد و حدود الهی را بر آنان جاری می ساخت، امّا سهم اسلامی آنها را از بين نمی برد و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمی ساخت. (پس با انجام گناهان کبيره کافر نشدند.) شما خوارج بدترين مردم و آلت دست شيطان و عامل گمراهی اين و آن می باشيد. 2⃣ پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امام علی (علیه السلام) ♦️به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می گردند: دوستی که افراط کند و به غيرِ حق کشانده شود و دشمنی که در کينه توزی با من زياده روی کرده به راه باطل در آيد. بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند. از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگ ترين جمعيّت ها باشيد که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهيزيد که انسانِ تنها بهره شيطان است آن گونه که گوسفندِ تنها طعمه گرگ خواهد بود. آگاه باشيد هر کس که مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايی» دعوت کند او را بکُشيد هر چند که زير عمامه من باشد. 3⃣ علل پذيرش (حكميت) ♦️اگر به آن دو نفر «ابوموسی و عمروعاص» رأی به داوری داده شد، تنها برای اين بود که آنچه را قرآن زنده کرد، زنده سازند و آنچه را قرآن مرده خواند بميرانند. زنده کردن قرآن به اين است که دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند و ميراندنِ آن از بين بردن پراکندگی و جدايی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پيروی می کنيم و اگر آنان را به سوی ما سوق داد بايد اطاعت کنند. پدر مباد شما را، من شرّی به راه نيانداخته و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته و چيزی را بر شما مشتبه نساخته ام. همانا رأی گروهی از شما بر اين قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پيمان گرفتيم که از قرآن تجاوز نکنند، امّا افسوس که آنها عقل خويش را از دست دادند، حق را ترک کردند در حالیکه آن را به خوبی می ديدند، چون ستمگری با هواپرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند. ما پيش از داوری ظالمانه شان با آنها شرط کرديم که به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمايند امّا به آن پای بند نماندند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 185.mp3
12.2M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هشتاد و پنجم خطبه 128 تا 127
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۵ قسمت ۲ اقسام بردباری.mp3
3.67M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 اقسام بردباری ✅ این شجاعت ریشه در ایمان و باورهای قلبی صحیح و عمیق دارد؛ ایمان به بهشت، ایمان به جهنّم، ایمان به نابودی و فناپذیری دنیا و ایمان به واقعیتی به نام مرگ. هر چقدر ایمان انسان به این امور بیشتر باشد، صبر او هم بیشتر است؛ 🔻 لذا از نظر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، اولین رکن از ارکان چهارگانه ایمان، صبر است؛ در حکمت ۳۱ می فرمایند: «ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین ، عدل و جهاد.» 🔻اینکه در بین چهار رکن، صبر را اولویّت یا اوّلیت داده اند هم دلیل بر اهمیت فوق العاده صبر است، که حضرت آن را مثل سر برای بدن می دانند؛ در حکمت ۸۲ می‌خوانیم: «الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَد؛ " نسبت صبر به ایمان مانند نسبت سر به بدن است" ، « وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَيْرَ] فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ » " همچنان که جسد بدون سر خیری ندارد، ایمان بدون صبر هم خیری ندارد." 🔻با این توضیحات معلوم می‌شود انسان صبور هم اهل نجات است، که در خطبه ۷۶ فرمود: «رَحِمَ اللهُ امْرَاً جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ» ؛ " خدا رحمت کند کسی را که صبر را مرکب نجات خود قرار دهد" 🔻 و هم سرمایه راحتی جاودان و پایدار اخروی است. در خطبه ۱۹۳ درباره متّقین فرمود: «صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً» " متّقین در دنیا و ایام زودگذر دنیا صبر کردند، در عوض آینده و آخرتی طولانی را به راحتی می‌گذرانند." 🔻و این یعنی پیروزی، نتیجه قطعی صبر است که در حکمت ۱۵۳ فرمود: «لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ» ؛ " امکان ندارد انسان صبور به پیروزی نرسد. " 🔻و هلاکت نتیجه قطعی جزع است، که در حکمت ۱۸۹ فرمود: « مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ » " کسی را که صبر نجات ندهد، جزع و فزع او را هلاک خواهد کرد." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و ششم ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📜 : (به‌ امام علیه السلام گفتند: مردم به دنیا‌ دل بسته اند،‌ معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می کند شما هم از اموال عمومی به اشراف‌ عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند.) 🔹عدالت اقتصادی امام (علیه السلام) ♦️آيا به من دستور می دهيد برای پيروزی خود از جور و ستم درباره امّت اسلامی که بر آنها ولايت دارم استفاده کنم؟ به خدا سوگند، تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنين کاری نخواهم کرد. اگر اين اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در ميان مردم تقسيم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست. آگاه باشيد! بخشيدن مال به آنها که استحقاق ندارند زياده روی و اسراف است، ممکن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا بَرَد، امّا در آخرت پَست خواهد کرد. در ميان مردم ممکن است گرامی اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. کسی مالش را در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن که خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود و دوستی آنها را متوجّه ديگری ساخت. پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد بدترين رفيق و سرزنش کننده ترين دوست خواهند بود. ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📜 : (در پاسخ‌ خوارج که ماجرای حکمیت را نمی پذیرند، قبل از ورود به شهر در نزدیکی کوفه فرمود:) 1⃣ علل پذيرش حكميت در صفين ♦️ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حکميّت «داوری» انتخاب کرديم. (که آنها بر سر نيزه کرده و داوری آن را می خواستند.) اين قرآن خطّی است نوشته شده که ميان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن گويد و نيازمند به کسی است که آن را ترجمه کند و همانا انسان ها می توانند از آن سخن گويند و هنگامی که شاميان ما را دعوت کردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم، ما گروهی نبوديم که به کتاب خدای سبحان پُشت کنيم، در حالیکه خدای بزرگ فرمود: «اگر در چيزی خصومت کرديد، آن را به خدا و رسول بازگردانيد.» بازگرداندن آن به خدا اين است که کتاب او را به داوری بپذيريم و بازگرداندن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است که سنّت او را انتخاب کنيم، پس اگر از روی راستی به کتاب خدا داوری شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم و اگر در برابر سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) تسليم باشند ما بدان اولی و برتريم. امّا سخن شما که چرا ميان خود و آنان برای حکميّت «داوری» مدّت تعيين کردی، من اين کار را کردم تا نادان خطای خود را بشناسد و دانا بر عقيده خود استوار بماند و اينکه شايد در اين مدّت آشتی و صلح، خدا کار امّت را اصلاح کند و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد، تا در جستجوی حق شتاب نورزند و تسليم اوّلين فکر گمراه کننده نگردند. 2⃣ سرزنش كوفيان و خوارج گمراه ♦️همانا برترين مردم در پيشگاه خدا کسی است که عمل به حق در نزد او دوست داشتنی تر از باطل باشد، هر چند از قدر او بکاهد و به او زيان رساند و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد. مردم! چرا حيران و سرگردانيد؟ و از کجا به اينجا آورده شديد؟ آماده شويد برای حرکت به سوی شاميانی که از حق روی گرداندند و آن را نمی بينند و به ستمگری روی آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند، از کتاب خدا فاصله گرفتند و از راه راست منحرف گشتند. افسوس ای کوفيان! شما وسيله ای نيستيد که بشود به آن اعتماد کرد و نه ياوران عزيزی که بتوان به دامن آنها چنگ زد. شما بد نيروهايی در افروختن آتش جنگ هستيد، نفرين بر شما. چقدر از دست شما ناراحتی کشيدم. يک روز آشکارا با آواز بلند شما را به جنگ می خوانم و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم؛ نه آزاد مردان راستگويی هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّی برای رازداری هستيد. ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 186.mp3
5.49M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هشتاد و ششم خطبه 126 تا 125
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۶ بخش ۱ تهیدستی و تنهایی.mp3
3.45M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 آثار فقر و غنا 💠 «الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ»   🔰 در حکمت ۵۶ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: " غنا و ثرتمندی در غربت، مانند در وطن بودن است و تهیدستی و فقر در وطن، غربت. " 🔸 عوامل غربت در نهج‌البلاغه، ۴ چیز هستند: 1⃣ اول : از دست دادن دوستان 🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۶۵ می‌فرمایند: « فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ » ؛ " از دست دادن دوستان مایه غربت است. " 2⃣ دوم: نداشتن دوست شایسته 🔻که مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: «الغَریبُ مَن لَم یَکُن لَهُ حَبیب» ؛ " غریب واقعی کسی است که حبیب و دوستی ندارد. " 3⃣ سوم: قبر و مرگ و وحشت های مربوط به آن است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ می فرمایند: « فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مَفْرَدِ غُرْبَةٍ » " چه می‌شود بر میّت، در خانه تنهایی و منزل وحشت و غربت انفرادی و تنهایی " 4⃣ چهارم : فقر و تنگدستی است. 🔻که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیرامون آن مطالب زیادی دارند؛ از جمله در حکمت ۳ می‌فرمایند: « المُقِلُّ غَریبٌ فی بَلدَتِه » ؛ " انسان تنگدست در شهر خودش هم غریب است. " 🔻 یا در همان حکمت ۳ می‌فرمایند: « الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عَن حُجَّتِهِ » ؛ " فقر باعث می شود انسان فقیر، فقط به جرم اینکه فقیر است، حرف حساب و منطق و حجّت محکمش را هم کسی قبول نکند و حتی نشنود. " 🔻و نیز در اوج معرفی آثار منفی فقر، در حکمت ۱۶۳ می‌فرماید: « الْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْكْبَرُ » ؛ " فقر، مرگ بزرگترین است." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا