eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14هزار ویدیو
412 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ میلادی: Friday - 15 June 2018 قمری: الجمعة، 1 شوال 1439 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه) - یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه) - یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹عید سعید فطر 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع ▪️14 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️24 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️30 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهج البلاغه ۱۰۴- وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَالِيِّ ، قَالَ : رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ( عليه السلام ) ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ ، فَقَالَ لِي : يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ ، فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ ، قَالَ : يَا نَوْفُ طُوبَي لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَي مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ ( عليه السلام ) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ ، وَ قَدْ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ وَ الْكَوْبَةَ الطُّنْبُورُ .
نهج البلاغه و درود خدا بر او (از نوف بكالي نقل شد، كه در يكي از شبها امام را ديدم براي عبادت از بستر برخواست، نگاهي به ستارگان افكند، و به من فرمود: خوابي! يا بيدار؟ گفتم بيدارم) فرمود: اي نوف! خوشا به حال آنان كه از دنياي حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمي هستند كه زمين را تخت، خاك را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس رويين خود قرار دادند، سپس دنيا را همانند عيسي مسيح (ع) وانهادند. اي نوف! همانا داوود پيامبر (كه درود خدا بر او باد) در چنين ساعتي از شب برمي خاست، و مي گفت: (اين ساعتي است كه دعاي هر بنده اي به اجابت مي رسد، جز باجگيران، جاسوسان، شبگردان و نيروهاي انتظامي حكومت ستمگر، يا نوازنده طنبور و طبل.)
نهج البلاغه It is related by Nawf al-Bikali that : I saw that one night Amir al-Mu'minin, peace be upon him, came out from his bed and looked at the stars, then he said to me : "O Nawf! Are you awake or sleeping ?" I said : "I am awake, O Amir al-Mu'minin." Then he said : O Nawf! Blessed be those who abstain from this world and are eager for the next world. They are the people who regard this earth as a floor; its dust as their bed-cloth; and its water as their perfume; they recite the Qur'an in low tones and supplicate in high tones and then they are cut off from the world like Isa " Jesus ". O Nawf! The prophet Dawud " David ", peace be upon him, rose up at a similar hour one night and said, " This is the hour when whatever a person prays for is granted to him unless he is a tax-collector, an intelligence man, a police officer, a lute player or a drummer. as-Sayyid ar-Radi says : It is also said that " artabah " means tabl " drum " and " kubah " means lute
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح و تفسير زاهدان در دنيا اين كلام نورانى هنگامى از امام(عليه السلام) صادر شد كه «نوف بكالى مى گويد: امير مؤمنان(عليه السلام) را در يكى از شب ها ديدم براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افكند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى يا بيدار؟ عرض كردم: بيدارم» (آن گاه اين سخن نورانى كه نهايت زهد در دنيا را در عباراتى كوتاه شرح مى دهد بيان فرمود); (وَ عَنْ نَوْف الْبَكَالِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام) ذَاتَ لَيْلَة، وَقَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ، فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ فَقَالَ لِي: يَا نَوْفُ، أَرَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ: بَلْ رَامِقٌ). نوف چنانچه خواهد آمد از دوستان نزديك يا خادمان امير مؤمنان بوده كه حتى شب ها در خدمتش به سر مى برده است. «فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنيا كه راغبان در آخرتند، همان ها كه زمين را فرش و خاك آن را بستر و آبش را نوشيدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زيرين و دعا را همچون لباس رويين خويش ساختند سپس دنيا را بر روش مسيح سپرى كردند»; (قَالَ يَا نَوْفُ طُوبى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الاْخِرَةِ، أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاَْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِيباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ). تعبير زمين را فرش و خاك را بستر و... كنايه از ساده زيستن در حد اعلى است. تعبير به قرآن را لباس زيرين و دعا را لباس رويين قرار دادند، كنايه از اين است كه دستورات قرآن در درون دل و جان و روحشان قرار دارد و دعا ورد زبانشان است همواره به هنگام قيام و قعود و هرگونه حركت فردى و اجتماعى از خدا يارى مى طلبند و براى توفيق بيشتر دعا مى كنند و از اين طريق هرگز خدا را از ياد نمى برند. افزون بر اين، بدن انسان در حال عادى بسيار آسيب پذير است و لباس، او را از بسيارى آسيب ها حفظ مى كند، پس دعا را لباس رويين قرار دادن اشاره به اين است كه آنها در سايه دعا، خود را از خطرات مختلف و عذاب هاى دنيا و آخرت و انحرافات اخلاقى حفظ مى كنند. تعبير به «قَرَضُوا الدُّنْيا..». اشاره به پيمودن و طى كردن دنيا بر روش بسيار زاهدانه حضرت مسيح است (قرض هم به معناى قطع كردن و بريدن آمده و هم به معناى گذشتن و عبور كردن). اشاره امام در اينجا به زندگى زاهدانه حضرت عيسى به طور مشروح تر در خطبه ۱۶۰ آمده است كه فرمود: «و اگر بخواهى (براى نمونه ديگرى) زندگى عيسى بن مريم ـ كه درود خدا بر او باد ـ را برايت بازگو مى كنم; او سنگ را بالش خود قرار مى داد، لباس خشن مى پوشيد، غذاى ناگوار (مانند نان خشك) مى خورد، نان خورش او گرسنگى، چراغ شب هايش ماه، سر پناه او در زمستان مشرق و مغرب زمين بود (صبح ها در طرف غرب و عصرها در طرف شرق رو به آفتاب قرار مى گرفت) ميوه و گل او گياهانى بود كه زمين براى چهارپايان مى روياند. نه همسرى داشت كه او را بفريبد و نه فرزندى كه (مشكلاتش) او را غمگين سازد، نه مالى داشت كه او را به خود مشغول دارد و نه طمعى كه خوارش كند; مركبش پاهايش بود و خادمش دست هايش!» (وَإِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِي عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فَلَقَدْ كَانَ يَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ، وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ، وَيَأْكُلُ الْجَشِبَ، وَكَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ، وَسِرَاجُهُ بِاللَّيْلِ الْقَمَرَ، وَظِلاَلُهُ فِي الشِّتَاءِ مَشَارِقُ الاَْرْضِ وَمَغَارِبَهَا، وَفَاكِهَتُهُ وَرَيْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الاَْرْضُ لِلْبَهَائِمِ; وَلَمْ تَكُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ، وَلاَ وَلَدٌ يَحْزُنُهُ، وَلاَ مَالٌ يَلْفِتُهُ، وَلاَ طَمَعٌ يُذِلُّهُ، دَابَّتُهُ رِجْلاَهُ، وَخَادِمُهُ يَدَاهُ!). به يقين كمتر كسى مى تواند مانند حضرت مسيح زندگى كند و يا زهدى همچون پيامبر اسلام و على(عليهما السلام) داشته باشد. منظور آن است كه مردم با ايمان تا آنجا كه مى توانند تعلقات دنيوى را از خود دور سازند و بار خود را سبك كنند و به زندگى هر چه ساده تر قانع شوند، چرا كه زندگى هاى پر خرج و تجملاتى از يك سو تمام افكار انسان را به خود جذب مى كند و از آخرت غافل مى سازد و از سويى ديگر تهيه آن از مال حلال غالباً مشكل است، لذا انسان را به حلال يا مشتبه آلوده مى سازد و از سوى سوم براى نيازمندان مايه حسرت و دل شكستگى و محدوديت و محروميت مى شود. براى آگاهى از زندگانى زاهدانه انبيا و اولياى الهى به بحثى كه تحت عنوان «زندگى زاهدانه انبيا» در ذيل بخش چهارم خطبه ۱۶۰ آورده ايم مراجعه فرماييد. آنگاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن در بيان اهميت بيدار ماندن در آن ساعت شب و راز و نياز به درگاه خداوند سخن مى گويد، مى فرمايد: «اى نوف! داود (پيامبر)(عليه السلام) در چنين ساعتى از خواب برخاست و گفت اين همان ساعتى ا
ست كه هيچ بنده اى در آن دعا نمى كند جز اين كه به اجابت مى رسد مگر آنكه مأمور جمع ماليات (براى حاكم ظالم) يا جاسوس گزارشگر، يا مأمور انتظامى اش و يا نوازنده طنبور و يا طبل باشد»; (يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ(عليه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلاَّ اسْتُجِيبَ لَهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة وَهِيَ الطُّنْبُورُأَوْ صَاحِبَ كَوْبَة وَهِيَ الطَّبْلُ). مرحوم سيّد رضى «عَرْطَبه» را به «طنبور» و «كوبه» را به «طبل» تفسير كرده و مى افزايد بعضى به عكس گفته اند: «عرطبه» «طبل» است و «كوبه» «طنبور»; (وَقَدْ قِيلَ أَيْضاً: إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ وَالْكَوْبَةَ الطُّنْبُورُ) ذكر نام داود در اينجا شايد از اين رو باشد كه او حكومت گسترده اى داشت و چنين كسى مى بايست قاعدتاً از مناجات با خداوند در چنين ساعت از شب بر اثر گرفتارى ها غافل بماند. علاوه بر اين، داود به سبب صداى بسيار خوبى كه داشت در مناجات با پروردگار به آن صوت دل نشين بسيار علاقه مند بود; همان صوتى كه قرآن درباره آن مى گويد: (وَسَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ الطَّيْرَ). در اين كه ساعتى كه امام(عليه السلام) به آن اشاره كرده چه ساعتى از شب بوده ممكن است همان باشد كه امام صادق(عليه السلام) در حديثى كه در كتاب الدعاى كافى نقل شده به آن اشاره كرده است مى فرمايد: «إِنَّ فِي اللَّيْلِ لَسَاعَةً مَا يُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ ثُمَّ يُصَلِّي وَيَدْعُو اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِيهَا إِلاَّ اسْتَجَابَ لَهُ فِي كُلِّ لَيْلَة قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ وَأَيُّ سَاعَةِ هِيَ مِنَ اللَّيْلِ قَالَ إِذَا مَضَى نِصْفُ اللَّيْلِ وَهِيَ السُّدُسُ الاَْوَّلُ مِنْ أَوَّلِ النِّصْفِ; در شب ساعتى است كه هر بنده مسلمانى با آن هماهنگ شود سپس نماز بخواند و به درگاه خداوند دعا كند دعايش در هر شب مستجاب مى شود. راوى مى گويد: از آن حضرت سؤال كردم: آن چه ساعتى از شب است؟ فرمود: هنگامى كه نصف شب بگذرد يك ششم از آغاز نصف دوم همان ساعت است». از بعضى روايات نيز استفاده مى شود كه بهترين ساعت شب براى راز و نياز با خدا وقت سحر يعنى ثلث آخر شب است و ممكن است هر يك از ساعاتى كه گفته شد ويژگى خاص خود را داشته باشد. در قرآن مجيد نيز به اهميت استغفار در سحرها اشاره شده است. قابل توجه اين كه امام(عليه السلام) پنج گروه را در اين عبارت خود از قول داود استثنا فرموده است. نخست «عَشّار» است (عَشّار از ماده «عُشْر» به كسانى گفته مى شد كه يك دهم از اموال مردم را بر در دروازه ها يا غير آن به عنوان ماليات براى حكام ظالم مى گرفتند). سپس «عريف» كه صفت مشبهه از ماده عرفان و معرفت است و اشاره به كسانى است كه به عنوان جاسوسى و گزارشگرى براى حاكمان ظالم كار مى كردند. «شرطىّ» همان است كه امروز به پليس و مامور انتظامى گفته مى شود و در گذشته به آنها داروغه مى گفتند آنها كسانى بودند كه براى نظم شهرها و جلب افراد خاطى و مخالف «حاكمان ظالم وقت» اقدام مى كردند. (از ماده «شَرَط» (بر وزن طرف) به معناى علامت گرفته شده، زيرا آن مأموران لباس مخصوص يا علامت هاى خاصى داشتند». صاحب «عَرْطَبَه» و صاحب «كَوْبَه» اشاره به نوازندگانى است كه آهنگ هاى مناسب مجالس لهو و فساد و عياشى و هوسرانى مى نواختند. در واقع داود دو گروه را استثنا كرده: كسانى كه كمك به ظالمان و جباران مى كنند و كسانى كه مردم را به عياشى و هوسرانى دعوت مى نمايند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا