هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
تشرف علی بن مهزیار.mp3
9.01M
علی بن مهزیار که بود؟
داستان تشرف #علی_بن_مهزیار به محضر امام زمان علیهالسلام از زبان حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
بیا یارت میشم
هوادارت میشم
گرفتارت میشم
علی ابن مهزیارت میشم
#سلام_فرمانده
#جمعههای_مهدوی
📚 @DasTanaK_ir
#جمعههای_مهدوی
همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي
چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي؟!
به كسي جمال خود را ننمودهيي و بينم
همه جا به هر زباني، بود از تو گفت و گويي!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از ميانه، گويي!
به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مويم
شدهام ز ناله، نالي، شدهام ز مويه، مويي
همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگي
من از آن خوشم كه چنگي بزنم به تار مويي!
چه شود كه راه يابد سوي آب، تشنه كامي؟
چه شود كه كام جويد ز لب تو، كامجويي؟
شود اين كه از ترحّم، دمي اي سحاب رحمت!
من خشك لب هم آخر ز تو تَر كنم گلويي؟!
بشكست اگر دل من، به فداي چشم مستت!
سر خُمّ مي سلامت، شكند اگر سبويي
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جويي!
نه به باغ ره دهندم، كه گلي به كام بويم
نه دماغ اين كه از گل شنوم به كام، بويي
ز چه شيخ پاكدامن، سوي مسجدم بخواند؟!
رخ شيخ و سجدهگاهي، سر ما و خاك كويي
بنموده تيره روزم، ستم سياه چشمي
بنموده مو سپيدم، صنم سپيدرويي!
نظري به سويِ (رضوانيِ) دردمند مسكين
كه به جز درت، اميدش نبود به هيچ سويي
فصیح الزمان شیرازی