✳️ تقید به ظواهر شرع پایه است
#درساخلاق
آیتاللهالعظمی مظاهری، در ادامه سلسله مباحث اخلاقی به تبیین و شرح روایت "قرب نوافل" پرداخته اند.
🔹تقیّد به ظواهر شرع، پایه است و بزرگانی نظیر مرحوم قاضی یا مرحوم محقق همدانی بسیار بر اهمیّت به آن تأکید داشته و مکرّر فرمودهاند: اگر کسی بخواهد به جایی برسد، ما راهی جز #تقیّدبهظواهرشرع برای او سراغ نداریم.
معنای تقیّد به ظواهر شرع نیز این است که انسان #واجبات را بهجا بیاورد، از محرّمات و #گناهان پرهیز جدی داشته باشد و اگر گناهی از او سر زد، فوراً توبه کند و به جبران آن بپردازد. بعد از آنکه تقیّد آدمی به ظواهر شرع درست شد، یعنی بعد از آنکه پایه درست شد، اهمیّت به مستحبّات، انسان را به مقامهای معنوی والایی میرساند. واجبات، پایه است، امّا مستحبات، در عرفان و سیروسلوک، خصوصیّتی دارد که حتی واجبات از آن خصوصیّت برخوردار نیست.
اگر کسی تقیّد به ظواهر شرع داشته باشد و به مستحبّات نیز اهمیّت بدهد، آن اهمیّتی که به مستحبّات میدهد، او را به #مقاملقاء میرساند. منافات هم ندارد که تأثیر و کاربرد یک امر مستحب، بیش از یک امر واجب باشد. خواندن هفده رکعت نماز در شبانهروز واجب است و اگر کسی نخواند، مؤاخذه خواهد شد، امّا تقرّب با خواندن نمازهای نافله محقّق میشود، مقام محمود در پرتو نماز شب نصیب آدمی خواهد شد.
✳️ علامه طباطبائی«رحمتاللهعلیه» میفرمودند: در بازار نجف میرفتم، کسی دست روی شانۀ من گذاشت، برگشتم دیدم مرحوم آقای قاضی است. فرمود: فرزندم دنیا میخواهی، #نمازشب! آخرت میخواهی، نماز شب! دنیا و آخرت میخواهی، نماز شب!
🔹استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی میفرمودند: استادم مرحوم آیتالله آقای قاضی را در مغازۀ سبزی فروشی ديدم. ایشان مشغول خرید کاهو بود، امّا به عکس سایر مردم، کاهوهاي پیر شده را بر میداشت. بعد فرمودند: اگر من کاهوهای پیر را نخرم، برای صاحب مغازه میماند و فاسد ميشود. از این رو این کاهوها را میخرم و برگهای فرسودۀ آن را جدا میکنم و از برگهای خوب آن استفاده میکنم تا صاحب مغازه متضرّر نشود. اینگونه مستحبّات، انسان را به مقامهای معنوی و به قرب الهی میرساند.
⚠️ طلبهها و روحانیّون، لازم است به مستحبّات اهمیّت بدهند تا تبلیغ آنها کاربرد داشته باشد و بتوانند در دل مردم #نفوذ کنند و تأثیرگذار باشند.
🔹در زمان جوانی ما، همه به مستحبات اهمیّت میدادند. گاهی مرحوم آیتالله مرعشی نجفی را میدیدیم که در هوای سرد، در حالی که هنوز درب حرم بسته بود، پشت درب نشستهاند تا درب باز شود و به داخل حرم بروند. طلبهها، واقعاً تقیّد به نماز شب داشتند. آن وقتها ننگ بود کسی نماز شب نخواند یا نماز صبحش را قدری مانده به طلوع آفتاب بخواند. مهمتر از آن، در جلسات عمومی و خصوصی، غیبت نبود، تهمت نبود، شایعه نبود. در حالی که ما به قول عوام، سیاستمدار هم بودیم، امّا کسی بهعنوان سیاست، آبروریزی و اهانت نمیکرد و غیبت و تهمت سیاسی در بین طلبهها رایج نبود.
✅ کلاس نهج البلاغه و زندگی
🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi