eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
11.8هزار ویدیو
368 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️ ✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی از خادم امام رضا(علیه السلام) 💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد. 🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطره‌ای از روزها و شب‌های حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهنده‌ای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری می‌کرد. ⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شب‌ها، متوجه سروصدایی در یکی از بخش‌های نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود. ⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید.... ⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانواده‌ای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانواده‌ام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم. ⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که می‌تواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم. ⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، شیعیان است که حرم آن در قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین رو به بایستید و از ایشان طلب و درمان کنید. ⭕️گفتم اما من و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به کمک می‌کنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمی‌شناسم اما می‌گویند به همه کمک می‌کنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند... از شما می‌خواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید". ⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت "سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است". ⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه می‌رود. باورم نمی‌شد...!!! گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد. با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو" گفتم من هستم و قادر به حرکت نیستم نمی‌توانم بلند شوم. گفت "شما می‌توانی حرکت کنی، ... پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو". ⭕️پسرم می‌گفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و می‌توانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمده‌ام تا مبلغی را که نذر کرده‌ام به حرم تحویل دهم. 🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید... ↶☆《به ما بپیوندید》☆↷ ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
. ♻️ ماجرای درس آموز برخورد امام علی (ع) با یک سلبریتی از زبان رهبر انقلاب 🔰مقام معظم رهبری در یکی از خطبه های نماز جمعه سال های پیش خود به یک ماجرای اشاره کرده اند: " شاعری به نام نجاشی، برای و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور میکرد؛ آدم بدی به وی گفت بیا امروز را در کنار ما باش. گفت میخواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ی آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمیخواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که اینها شُرب خَمر کرده‌اند. امیرالمؤمنین گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. میخواهی مرا شلّاق بزنی!؟ در بیان امروز ما، آن حضرت شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمیکنم! هر چه قوم و خویش هایش آمدند و اصرار کردند که اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمیشویم، حضرت فرمود نمیشود و من نمیتوانم حدّ خدا را جاری نکنم! آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم میروم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را میداند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمیتواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی علی را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید " https://khl.ink/f/9828 پ.ن: مقام معظم رهبری در همان جا فرمودند: " امیرالمؤمنین که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیتند؛ اما آن روز مهمتر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که می‌گفتند و افکار را در همه جا منتشر میکردند " 🔹حال در نظر بگیرید که در زمان ما برخی افراد با عبارت هایی نظیر «جذب حداکثری» توجیه می آورند که ما نباید کاری کنیم که بازیگر، کارگردان، مجری، ورزشکار و یا حتی دانشمند ما را به سمت دشمن و یا خارج کشور هل دهیم! ◀️ قطعاً کسی دوست ندارد که هیچ فردی به دامان دشمن برود، اما نمی توان با تمسک به این توجیهات، جلوی هنجارشکنی و اقدامات خلاف و آنها نایستاد؛ در اینصورت، ضمن اینکه آنها را نسبت به هنجارشکنی بیشتر، می کنیم، علاوه برآن، اجازه می دهیم که جامعه را نیز به و انحطاط بکشانند. حکم خدا و قوانین کشور برای همه است. بالاترین ، اجرای حکم خدا و حفظ دستاوردهای انقلاب است.