eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
11.7هزار ویدیو
368 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آخرین وصیت امام صادق(ع)؟ ✅ اینکه امام صادق(ع) در زندگی خود، در نفسهای واپسین اهل خانواده و کسان را جمع کند و مهمی بیان کنند، یعنی آن وصیت فوق العاده اهمیت دارد که حضرت در لحظات آخر هم به آن توصیه میکنند. اما حضرت چه چیزی را تاکید میکنند؟ ابوبصیر از همسر امام صادق(ع) در مورد ساعات پایانی عمر ایشان سوال کرد؛ حضرت در آن لحظه فرمود: كساني كه نسبت به بي اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بيت عصمت و طهارت(ع)شامل حالشان نمي گردد.  ✅ قابل دقت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بي نماز نمي شود؛ بلكه فرمود: ما شامل حال افراد بي اعتنا به نماز، نمي شود.  📚 بحارالانوار ج 47، ص 2 💠 https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
💢یک عمر زندگی میکنیم بدون تقوا و عمل، بعد میکنیم که ما را ببرند در نجف دفن کنند، کارمان میشود!! ✅اسلام ندارد. در قدیم بست بود و خوب شد آن بستها ور افتاد. کسی که جرمی مرتکب میشد و مأمورین میخواستند او را بگیرند، میرفت به خانه یک مرد متنفّذ، یک روحانی و آنجا مینشست و هیچ قدرتی نمیتوانست او را از بست خارج کند. ✅جرم مرتکب شده بود و به حکم قانون عرفی و باید محاکمه و مجازات شود، ولی نه، آقا رفته در فلان خانه بست نشسته و چه کسی جرئت میکند او را از بست بیرون بیاورد؟ ما خیال میکنیم در الهی هم از این بستهای موهوم وجود دارد! نه، این جور نیست. ✅قسم به خود حسین بن علی علیه السلام این جور نیست. به خود حضرت رضا علیه السلام این جور نیست. اصلًا این خلاف فکر حسین بن علی علیه السلام است، خلاف فکر علی بن ابیطالب علیه السلام است، خلاف فکر حضرت رضا علیه السلام است. ✅آنها در همه و در زندگی خودشان این حرفها را نپذیرفتند، آیا در مماتشان میپذیرند؟! شما وقتی نهج البلاغه را میکنید میبینید در این کتاب دو مطلب است که مرتب تکرار میشود: تقوا و عمل. ✅ما چشمهایمان را میبندیم و میگوییم اینها را قبول نداریم. ما نه به اعتقاد داریم و نه به عمل، یک عمر زندگی میکنیم و عمل، بعد وصیت میکنیم که ما را ببرند در نجف دفن کنند، کارمان درست میشود!! 📚احیای تفکر اسلامی، ص 46 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
📚 وصیت به تقسیم مساوی ارث 💠 سؤال: پدری کرده پس از فوت، کلیه اموال اعم از منقول و غیر منقول به طور مساوی بین فرزندان پسر و دختر تقسیم شود؛ آیا چنین وصیتی شرعا نافذ است؟ ✅ جواب: اگر قصدش این بوده است که ـ بر خلاف حکم شرعی ـ به طور مساوی تقسیم شود، وصیت باطل است و اگر قصدش این بوده است که ارث دخترها به اندازۀ پسرها افزایش یابد، در صورتی که مجموع مقدار اضافه، بیش از ثلث ترکه (یک سوم از کل ارث) نباشد، وصیت نافذ است، وگرنه در بیش از ثلث، نیازمند تأیید ورثه می باشد. 🆔 @leader_ahkam
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. امروز صبح که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم.
وقتی که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. برای حفظ خودمان و فرزندانمان از فتنه و فساد و فحشای آخرالزمان حتما را تلاوت کنیم ✅ یاعلی‌علیه‌السلام‌