۱۳ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از هیئت مجازی(منتظران ظهور)
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 دختر شهید مدافع حرم در صحن علنی مجلس مسئولین نظام را به خون حاج قاسم و پدرش قسم داد../وظیفه مسئولین سنگینتر شد!
😭 اختلاف ها را کنار بگذارید و درد مردم و حفظ کشور داشته باشید...
😭 وی گفت: اگر جز این باشد ما فرزندان شهدا که روزگارمان را بی سایه پدر میگذرانیم از آنها (مسئولین) نخواهیم گذشت...
✍🏻 گفته میشود در جریان سفر قالیباف به شیراز؛
پس از اینکه متحصنین شاهچراغ چادر خونی شهدا را در مقابل وی گرفته و او را به خون شهدا قسم دادند تا تصمیمی خلاف آرمانها نگیرد؛ تا مدتها متأثر بود.
#فضای_مجازی
#فضای_فرهنگی
#مسئولینْ_پاسخگوی_شهدا
#طور_سینا
۱۴ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از هیئت مجازی(منتظران ظهور)
ای مرثیه خوان زچشم خونبار مگو
با من ز سر و دست علمدار مگو
عباس فدای قد و بالای حسین
با ام بنین از غم دلدار مگو
سالروز وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام بر شما همراهان گرامی تسلیت باد.
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از هیئت مجازی(منتظران ظهور)
🌷برای تحقق یک جامعه سالم چه باید کرد؟🌷
💡پاسخ را از بیان علامه مصباح یزدی رحمهالله علیه در کتاب زلال نگاه بخوانید⭐️
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۷ دی ۱۴۰۱
۱۸ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از هیئت مجازی(منتظران ظهور)
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...
خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...
خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...
خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...
چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...
یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...
و تمام درهای بسته برایش باز شد...
اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهاي بسته برو
چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست.......
۱۸ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از هیئت مجازی(منتظران ظهور)
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه:
" اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید "
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:
"بلند شو بلند شو"
گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:
" بلند شو بلند شو رو پات بایست"
بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:
"سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی "
گاو با هزار زور پا میشه..
صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
" گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد... "
۱۸ دی ۱۴۰۱