هدایت شده از کانال مطالب
YEKNET.IR @Maddahionlin مهدی اکبری - شور1 (2).mp3
3.53M
⏯ #شور احساسی #امام_زمان(عج)
🍃دلم گرفته از حال و هوای این روزا
🍃از این سیاهی و تیرگی خیابونا
🎤مهدی #اکبری
👌فوق زیبا
🌷 #التماس_دعا
@nahjolbalaghekhani
#حڪمـت_۲۵۵ نــهــج الــبــلاغــہ
وَ قَالَ [عليه السلام] الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ
#تـنـد_خـويـى_و_جـنـون(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
✍تندخويى بى مورد نوعى ديوانگى است ، زيرا كه تندخو، پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪمـت_۲۵۵ نــهــج الــبــلاغــہ وَ قَالَ [عليه السلام] الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ
#غــضــب_و_جــنــون!
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در نكوهش شدّت غضب مىفرمايد: «طغيان غضب نوعى جنون و ديوانگى است، چراكه صاحبش بعدا پشيمان مىشود واگر پشيمان نشود دليل بر آن است كه جنونش مستحكم است»؛ (الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ آلْجُنُونِ، لاَِنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ).
همه مىدانيم كه انسان در حالى كه به شدت غضبناك مىشود نيروى عقل او تحت الشعاع آن قرار گرفته، از كار بازمىايستد و در آن حالت كه صورت برافروخته، رگهاى گردن پر از خون شده و تمام اعصاب و عضلات تحريك گشته است، دست به كارهايى مىزند كه خارج از عرف عقلا و بيرون از دايره شرع و كاملا زيانآور است. به همين دليل معمولا پس از اين حركت نادم و پشيمان مىگردد، ندامتى كه گاهى روزها و ماهها و سالها ادامه مىيابد، حتى گاهى دست به كارهايى مىزند كه بعدآ جبرانناپذير است و تمام عمر را در اندوه و ندامت آن به سر مىبرد. ولى افراد كمى هستند كه از كارهاى جنونآميز خود در حال شدت و طغيان وغضب پشيمان نمىشوند و همچنان بر آن اصرار دارند كه كار خوبى انجام دادهاند! اينها همان كسانى هستند كه امام عليه السلام جنون آنها را مستحكم و پايدار شمرده است.
در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى درباره كظم غيظ (فروخوردن خشم) و نكوهش غضب تعبيرات بسيار پرمعنا آمده است. در سوره «شورى» يكى از نشانههاى افراد باايمان را اين مىشمرد كه چون از دست كسى عصبانى مىشوند او را مىبخشند و خشم خود را فرو مىخورند. (وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ).۱
در آيه 134 سوره «آل عمران» در نشانههاى مؤمنان و نيكوكاران مىفرمايد : «آنها كسانى هستند كه در زمان شادكامى و ناراحتى در راه خدا انفاق مىكنند وخشم خود را فرو مىبرند و از خطاى مردم درمىگذرند»؛ (الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).
خطرات غضب بهقدرى است كه در حديثى از حضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله مىخوانيم: مردى خدمت آن حضرت آمد، عرض كرد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي عِظَةً أَتَّعِظُ بِهَا؛ اندرزى به من بده تا از آن پند گيرم»، فرمود: «انْطَلِقْ وَلا تَغْضَبْ؛ برو و هرگز غضب مكن». آن مرد بار ديگر همان تقاضا را از پيامبر صلي الله عليه و آله كرد وحضرت همان جمله را تكرار فرمود و همچنين در مرتبه سوم.۲
در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه شخصى خدمتش رسيد وچنين تقاضايى كرد، پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود: «برو و هرگز غضب مكن». آن مرد عرض كرد: همين يك دستور مرا كافى است. سپس به سراغ خانوادهاش آمد ومشاهده كرد كه در ميان قبيله او جنگى درگرفته، در برابر هم صف كشيدهاند واسلحه برداشتهاند، هنگامى كه اين منظره را ديد او هم اسلحه برداشت و در كنار آنها ايستاد ناگهان به ياد كلام پيامبر صلي الله عليه و آله افتاد، سلاح را بر زمين افكند وبه سوى جمعيت دشمنانش آمد و گفت: اى جمعيت اگر بر شما جراحت يا قتل يا ضربى وارد شده كه اثرى از آن باقى نمانده من از مال خودم ادا مىكنم. آنها در پاسخ گفتند: اگر چيزى بوده به شما بخشيديم، ما به اين كار سزاوارتريم. وهمين امر سبب شد كه هر دو گروه با هم سازش كردند و آتش غضب فرونشست.۳
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ؛ غضب، كليد تمام بدىهاست».۴
در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام جملهاى از پدرش امام باقر عليه السلام نقل مىكند كه گويى شرح حديث فوق است مىفرمايد: «أَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنَ الْغَضَبِ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَيَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَيَقْذِفُ الْمُحْصَنَةَ؛ چه چيزى بدتر از غضب است هنگامى كه انسان غضبناك مىشود دست به كشتن بىگناهان مىزند ونسبت ناروا به زنان پاكدامن مىدهد».۵
بسيارى از نزاعهاى خونين به سبب همين طغيان غضب است، بسيارى از طلاقها و جدايى همسران از يكديگر و تشكيل پروندههاى جنايى مختلف به سبب همين حالت خطرناك است و به همين دليل امام عليه السلام نام جنون بر آن گذاشته است. آثار سوء غضب بيش از اينهاست، زيرا هنگامى كه كنترل عقل از اعضا وجوارح انسان برداشته شود هرچه بر زبانش آمد مىگويد و هر كار زشتى به نظرش رسيد انجام مىدهد، هر حقى را باطل و هر باطلى را حق مىكند.
★★★★★★★★★★★★
پی نوشت:
📗۱. شوری، ۳۷
📗۲. کافی، ج۲ ص۳۰۳، ح۵
📗۳. کافی، ج۲ ص۳۰۴، ح۱۱
📗۴. کافی، ج۲ ص۳۰۳، ح۳
📗۵. کافی، ج۲ ص۳۰۳، ح۴
#تفسیر_حڪمت_۲۵۵
#نــــهـــج_البلاغه
@nahjolbalaghekhani
#ویــژگی_دنــیــا
حضرت علی(ع) می فرمایند: دنیا چون به گروهی روی آورد، خوبی ها و نیکی های دیگران را به ایشان عاریه می دهد، هرگاه از آنها روی برگرداند خوبیهایشان را از آنها باز می ستاند و کسی کمالات موجود در آنها را هم نمی بیند.
#شیوه_درست_استفاده_از_دنیا
درباره چگونگی استفاده از دنیا و نعمت های آن توصیه های زیادی از حضرت علی(ع) نقل شده است. از جمله می فرمایند: از نعمت های دنیا مقداری که از راه حلال و مشروع به تو می رسد بردار و از آنچه از راه صحیح به دست تو نمی رسد، روی گردان باش و برایش حرص نورز و اگر در طلب دنیایی، در این کار زیاده روی مکن و حدود الهی را رعایت کن.
#اوصاف_افراد_دنیا_پرست
حضرت علی(ع) می فرمایند: دنیا دل دنیاپرستان را می میراند و شیفته و برده می سازد. دنیا به هر طرف که برود آنها نیز به آن سمت می روند و برده ارباب دنیا می شوند. به این قبیل از افراد هرچه هشدار داده شود، بی تأثیر است. با اینکه گرفتاران دنیا با چشم خود می بیند که راه پس و پیش ندارند و سرانجام در چنگال مرگ اسیر خواهند شد، عبرت نمی گیرند. با اینکه می بیند دنیایی که همیشگی و جاودان می پنداشتند، آنان را رها می کند، با این همه از شیوه نادرست خود دست بر نمی دارند.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
هدایت شده از کانال مطالب
YEKNET.IR -Shab03Moharram1397[07].mp3
7.83M
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴عاشق حسینیم به ابلفضل بزار که بدونن همه دنیا
🌴سرگذشت ما از سر گذشتن مثل سرگذشت حججی ها
🎤میثم #مطیعی
👌فوق زیبا
@nahjolbalaghekhani
#حڪـمــت_۲۵۴ نـهــج الـبــلاغــہ
وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ فِى مَالِكَ وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ.
#تـلاش_در_انـفـاقـهـاے_اقـتصـادے(اقتصادى)
و درود خدا بر او ، فرمود
✍ اى فرزند آدم ! خودت وصى مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#وصى_خـويـشـتـن_بــاش
امام عليه السلام در اين كلام نورانى به نكته مهمى اشاره كرده مىفرمايد: «اى فرزند آدم! تو خود وصى خويشتن در اموال خود باش و (امروز) بهگونهاى در آن عمل كن كه مىخواهى پس از تو (مطابق وصيتت) عمل كنند»؛ (يَابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ فِي مَالِکَ، وَآعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ اَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِکَ).
بسيارى از مردم باايمان علاقهمند هستند كه بخشى از اموالشان پس از آنها در راه خيرات مصرف شود و اسلام نيز به وصيت براى كارهاى خير تشويق كرده وآن را به يكسوم مال محدود نموده تا ورثه نيز بهرهمند شوند. قرآن مجيد مىگويد: «(كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَيْرآ الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالاَْقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّآ عَلَى الْمُتَّقِينَ)؛ بر شما نوشته شده: هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبى (مالى) از خود به جاى گذاشته، براى پدر ومادر و نزديكان، بهطور شايسته وصيت كند! اين حقّى است بر پرهيزكاران!».(1)
مؤمنان براى اين كار سعى مىكنند وصى يا اوصياى مطمئنى انتخاب كنند تا حتماً كارهاى خير انجام گيرد. ولى بسيار ديده شده است كه يا وصى عمل به وصيت نمىكند يا ورثه مانع مىشوند و سعى دارند ثلث را به نفع خود مصادره كنند. حتى در بعضى از افراد متدين ديده مىشود كه مىخواهند براى مصرف ثلث به نفع خودشان وجهى شرعى بيابند. اگر انسان خودش وصى خويشتن باشد و آنچه را پس از خود مايل است در راه خير صرف شود شخصآ اقدام كند بهتر است، همانگونه كه بعضى از افراد باايمان را در عصر خود مىبينيم كه ثلث مال خويش را در زمان حيات خود جدا كرده و در كارهاى خير به خصوص كارهايى كه باقى و برقرار مىماند؛ مانند احداث بيمارستان، مسجد، مدرسه، بانكهاى قرض الحسنه، نشر آثار دينى وامثال آن صرف مىكنند. اينها از همه موفقترند، زيرا هيچكس بهاندازه خود انسان براى خويش دلسوزى نمىكند. افزون بر اين، آنچه را انسان با دست خود در راه خدا مىدهد بسيار با ارزشتر است از آنچه ديگران پس از او مىدهند، چون در حال حيات علاقهمند به اموال خويش است و دل كندن و صرف آن در كارهاى خير نياز به ايمانى قوى دارد.
🔮حديث معروفى است كه مىگويد: شخصى وصيت كرده بود كه انبار خرمايى را پس از او در راه خدا انفاق كنند. پيغمبر اكرم صلي الله علیه وآله اين كار را انجام داد. در آخر، يك عدد خرما ته انبار افتاده بود. آن را به دست گرفت و فرمود: اگر خود با دست خويش اين دانه خرما را در راه خدا داده بود از تمام آنچه من بعد از او انفاق كردم بهتر بود.
چنانكه اشاره كرديم امام صادق عليه السلام همين معنا را با اضافات ديگرى به كسى كه از او تقاضاى وصيت و اندرزى كرد بيان نمود و فرمود: «أَعِدَّ جَهَازَکَ وَقَدِّمْ زَادَکَ وَكُنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ وَلا تَقُلْ لِغَيْرِکَ يَبْعَثُ إِلَيْکَ بِمَا يُصْلِحُکَ؛ وسيله سفر (آخرت) خود را آماده ساز و زاد و توشه اين سفر طولانى را فراهم كن و وصى خويشتن باش و به ديگرى نده كه آنچه را مفيد براى توست به سوى تو بفرستد (چه بسا اين كار را نخواهد كرد و تو محروم خواهى شد)».(2)
🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀
پی نوشت
📙 1 بقره، آیه 180.
📙 2 کافى، ج 7، ص 65، ح 29.
#تفسیر_حڪمت_۲۵۴
#نــــهـــج_البلاغه
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
#الگوهاے_رفتارے_امیرالمؤمنین_علی_(ع)
#اخلاق_فردى_ساده_زيستى_امیرالمؤمنین_علی
🔵 امام على عليه السّلام بيشتر از سبزيجات استفاده مى فرمود و اگر غذاى بهترى مى خواست شير شتر ميل مى كرد
گوشت بسيار كم مى خورد و مى فرمود:
"شكم ها را مدفن حيوانات نكنيد."
با اين همه، از همه قدرتمندتر و قوى تر بود.
◀️ پاسخ عاصم بن زياد
وقـتـى حـضـرت امـيـرالمـؤمـنـيـن عـليـه السـّلام بـه عـاصـم بـن زيـاد كـه ترك لذّت هاى حـلال كـرده بـود اعـتـراض كـرد و رهـنـمـود داد كـه نـبـايـد از حلال الهى و از زندگى لازم و مناسب پرهيز داشت،
عاصم بن زياد به صورت اعتراض گفت:
يـا امـيـرالمـؤمـنين! شما هم كه از لباس هاى بسيار ساده و غذاهاى ساده استفاده مى كنيد و بسيارى از لذّت هاى حلال را ترك كرده ايد!!
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام در پاسخ او فرمود:
"قالَ وَيحَكَ لَستُ كَاءنتَ اِنَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَى اءئِمَّةِ العَدلِ اَن يُقَدِّرُوا اَن فُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ كَيلايَتَبَيَّغَ بِالفَقيرِ فَقرُهُ
واى بر تو، من همانند تو نيستم چون رهبر جامعه اسلامى مى باشم. همانا خداوند بر امامان عـادل واجـب كـرده اسـت كـه چـونـان ضـعـيـف تـرين انسانها زندگى كنند تا تهيدستى بر محرومان و فقرا فشار نياورد."
⏪ يعنى سادگى در غذا و پوشاك نسبت به مسئوليّت هاى اجتماعى افراد متفاوت است.
#نهج_البلاغه_الگو_رفتار
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
هدایت شده از کانال مطالب
KarbalaMaDarimMiyaeim.mp3
5.68M
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴اومدیم پای پیاده آقا
🌴از همون لحظہ ڪه خوندی مارو
🎤میثم #مطیعی
👌فوق زیبا
#ویژه_اربعین
@nahjolbalaghekhani
#حڪـمـت_۲۵۳ نـهـج الـبـلاغــہ
وَ كَانَ [عليه السلام] يَقُولُ أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ بِأَنَّهُ بَرِي ءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ الْعُقُوبَةَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ تَعَالَى.
#روش_سوگند_دادن_ستمڪار
(سياسى، اعتقادى)
و درود خدا بر او ، فرمود :
✍آنگاه كه خواستيد ستمكارى را سوگند دهيد از او بخواهيد كه بگويد " از جنبش و نيروى الهى بيزار است" زيرا اگر به دروغ سوگند خورد، پس از بيزارى ، در كيفر او شتاب شود، اما اگر در سوگند خود بگويد " به خدايى كه جز او خدايى نيست" در كيفرش شتاب نگردد، چه او خدا را به يگانگى ياد كرد.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪـمـت_۲۵۳ نـهـج الـبـلاغــہ وَ كَانَ [عليه السلام] يَقُولُ أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ
#سوگند_سريع_التأثير
امام عليه السلام در اين گفتار نورانى دستورى درباره سوگندهاى مؤثر در برابر كارهايى كه ظالمى مرتكب شده مىدهد و مىفرمايد: «هرگاه خواستيد ظالمى را سوگند دهيد اينگونه سوگند دهيد كه از حول و قوه الهى برى است (اگر فلان كار را انجام داده باشد) زيرا اگر اين قسم دروغ باشد مجازات او به سرعت فرا مىرسد (يا به درد سختى مبتلا مىگردد و يا مىميرد) اما اگر چنين سوگند ياد كند: به خدايى كه جز او خدايى نيست (اين كار را نكردهام) در كيفرش تعجيل نمىشود، زيرا خدا را به يگانگى ستوده است»؛ (أَحْلِفُوا الظَّالِمَ ـ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَه ـ بِأَنَّهُ بَرِيءٌ مِنْ حَوْلِ آللّهِ وَقُوَّتِهِ؛ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ آلْعُقُوبَةَ، وَإِذَا حَلَفَ بِاللّهِ آلَّذِي لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ، لاَِنَّهُ قَدْ وَحَّدَ آللّهَ تَعَالَى).
از اين سخن امام عليه السلام روشن مىشود كه تعبيرات سوگندها بسيار متفاوت است؛ تعبيرهايى كه مدح و ثناى الهى در آن است سبب تعجيل عقوبت نمىشود اما تعبيرات خشنى كه بر ضد آن باشد، عقوبت را تعجيل مىكند.
در حديث معروفى كه در كتب مختلف آمده مىخوانيم: شخصى نزد منصور، خليفه عباسى از امام صادق عليه السلام بدگويى كرد. منصور به دنبال حضرت فرستاد وهنگامى كه امام عليه السلام حضور پيدا كرد عرض كرد: فلان كس درباره شما چنين وچنان مىگويد. امام عليه السلام فرمود: چنين چيزى دروغ است؛ اما بدگويىكننده گفت: دروغ نيست و واقعيت دارد. امام عليه السلام او را به برائت از حول و قوه الهى اگر دروغگو باشد قسم داد. او همين سوگند را ياد كرد و هنوز گفتارش تمام نشده بود كه فلج شد و مانند قطعه گوشتى بىجان به روى زمين افتاد! پاى او را گرفتند و كشانكشان از مجلس بيرون بردند و امام صادق عليه السلام از اين توطئه رهايى يافت.(1)
در رخداد ديگرى مىخوانيم كه منصور دوانيقى به امام صادق عليه السلام عرض كرد : يكى از ياران شما به نام «معلى بن خنيس» مردم را به سوى شما فرا مىخواند و(براى خروج كردن) اموالى ذخيره مىكند. امام عليه السلام فرمود: به خدا سوگند چنين چيزى نبوده است. منصور گفت: من كسى را كه چنين خبرى داده نزد شما حاضر مىكنم. و سپس آن مرد را حاضر كرد. امام عليه السلام رو به آن فرد كرده فرمود: قسم مىخورى؟ عرض كرد: آرى؛ سپس گفت: «وَاللهِ الَّذى لا إلهَ إلّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ كه او اين كار را كرده است». امام عليه السلام فرمود: تو خداوند را با اوصاف جلالش مىستايى و او به همين سبب تو را مجازات نمىكند. اينگونه كه من مىگويم قسم بخور. بگو: «بَرِئْتُ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ وَأَلْجَأْتُ إِلَى حَوْلِي وَقُوَّتِي (كه تو اين سخن را گفتهاى)» آن مرد اينگونه قسم خورد. هنوز كلامش تمام نشده بود كه بر زمين افتاد و مرد. منصور گفت: بعد از اين، كلام هيچ سخنچينى را درباره تو نخواهم پذيرفت.(2)
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
نكته:
سوگند به برائت از خداوند و
پيامبر صلي الله عليه وآله:
مرحوم صاحب جواهر در كتاب «الأيْمان» مسئلهاى آورده كه حاصلش اين است: سوگند به برائت از خداوند سبحان و پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نهتنها منعقد نمىشود و كفارهاى در مخالفت آن نيست، بلكه نفس اين سوگند حرام است هرچند گوينده در گفتارش صادق باشد. سپس به احاديثى استناد مىكند، از جمله حديث نبوى كه مىفرمايد: «مَنْ قالَ إنّى بَرِىءٌ مِنْ دينِ الاْسْلامِ فَإنْ كانَ كاذِبآ فَهُوَ كَما قالَ وَإنْ كانَ صادِقآ لَمْ يَعِدْ إلَى الاْسْلامِ سالِمآ؛ كسى كه بگويد: «من از آيين اسلام بيزارم اگر دروغ گفته باشم يا همانگونه است كه گفتهام» و اگر راست گفته و بيزارى جسته هرگز به اسلام باز نمىگردد».(3)
در حديث ديگرى از يونس بن حيان (صحيح يونس بن ظبيان است) نقل مىكند كه امام صادق عليه السلام به من فرمود: «يَا يُونُسُ لا تَحْلِفْ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا فَإِنَّهُ مَنْ حَلَفَ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً فَقَدْ بَرِئَ مِنَّا؛ اى يونس! قسم به برائت از ما مخور، زيرا اگر كسى چنين قسمى ياد كند، صادق باشد يا كاذب، از ما بيزار خواهد شد». سپس مىافزايد: ولى از كلام اميرمؤمنان عليه السلام در نهجالبلاغه (حكمت مورد بحث) استفاده مىشود كه ظالم را مىتوان به اين كيفيت قسم داد و حتى از فعل امام صادق عليه السلام و قسم دادن شخص سعايتكننده به اين كيفيت در برابر منصور دوانيقى بر مىآيد كه اينگونه سوگند در چنين مواردى مانعى ندارد.
🔵 ✍ #ادامہ_دارد...
#تفسیر_حڪمت_۲۵۳
#نــــهـــج_البلاغه
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#سوگند_سريع_التأثير امام عليه السلام در اين گفتار نورانى دستورى درباره سوگندهاى مؤثر در برابر كارها
وی در پایان می گوید: ولی من کسی از اصحاب را ندیدم که به چنین حدیثی فتوا بدهد، هر چند عنوان باب در وسائل نشان می دهد که او معتقد است ظالم را می توان به برائت از حول و قوه الهی سوگند داد. سپس در پایان این سخن
می گوید: احتیاط این است که این کار جز در مورد مهدورالدم، ترک شود.(4)
البته از بعضی کلمات بزرگانی ڪه قبل از مرحوم صاحب جواهر بودهاند استفاده مىشود كه به اين روايات فتوا دادهاند؛ مانند مرحوم فاضل هندى در كشف اللثام در بحث جواز «تغليظ قسم» (در مسائل قضايى) و نيز خود صاحب جواهر در بحث قضا (5) تعبيرى دارد كه از آن، تمايل به اين فتوا استفاده مىشود. مهم آن است كه در اينجا چند مسئله از هم جدا نشده است : نخست اينكه آيا مىتوان بدون هيچ قيد و شرطى چنين قسمى خورد؟ كه كسى بگويد: والله من از دين محمد صلي الله عليه و آله «العياذ بالله» بيزارم. قطعا چنين سخنى كفر است و حرام بودن آن جاى ترديد نيست؛ حتى اگر سوگند او دروغ هم باشد گناه بزرگى مرتكب شده است. ديگر اينكه به صورت قضيه شرطيه براى اثبات مدعاى خود بگويد: والله از خدا و رسولش برىء باشم اگر چنين كارى را كرده باشم. اگر چنين شخصى راست مىگويد و اين كار را نكرده دليلى بر حرام بودن سوگند او نيست. آرى اگر او در گفتارش دروغگو باشد قطعآ قسم حرامى خورده و ممكن است كافر نيز شده باشد. صورت سوم اين است كه قسم ياد كند براى انجام كارى و بگويد: من به اين وعده خود وفا مىكنم. اگر نكنم از حول و قوه الهى و دين محمد صلي الله عليه و آله بيزار باشم. اين قسم قطعآ منعقد نمىشود و اگر مخالفت كند نيز كفارهاى ـ طبق قواعد مقرره باب قسم كه تنها بايد به نام خداوند سوگند ياد كرد ـ ندارد. دليل روشنى بر حرام بودن قسمت دوم و سوم نداريم، زيرا گوينده آن هرگز نمىگويد: من از دين اسلام يا از خداوند متعال بيزارم بلكه براى تأكيد بر گفته خود به اينكه تخلفى وجود ندارد چنين سخنى را مىگويد، مثل اينكه بعضى از عوام مردم براى تأكيد بر سخنانشان مىگويند: بىايمان از دنيا بروم، دشمن خدا و پيغمبر باشم اگر چنين سخنى را گفته باشم. مگر اينكه گفته شود: اين تعبير نيز خالى از نوعى اهانت نيست و شايد به همين دليل بر حرمت آن، ادعاى اجماع شده است (در صورتى كه حرمت شامل تمام اين اقسام شود).
در اينجا نكته ديگرى است و آن اينكه اگر بدانيم بعضى از اينگونه قسمها سبب تعجيل عقوبت مىشود و ممكن است به زندگى فرد پايان دهد آيا جايز است او را به چنين سوگندى قسم دهيم، هرچند باعث مرگ او شود؟ ظاهر كلام امام اميرالمؤمنين عليه السلام كه در بالا آمد اين است كه هر ظالمى را مىتوان چنين سوگندى داد. (و هرچه باشد از ناحيه خود اوست) ولى تعبير بعضى از فقها اين است كه تنها مهدور الدم را مىتوان چنين سوگند داد(6) و از آنجا كه تعجيل عقوبت مرگ، هميشه حاصل نيست بلكه ممكن است عقوبتهاى ديگرى در كار باشد حكم به تحريم چنين سوگندى درباره غير مهدورالدم، خالى از اشكال نيست و اگر يقين به هلاكت باشد اجراى آن در غير مهدورالدم اشكال دارد و كلام حضرت عليه السلام را در اين صورت مىتوان بر ظالمان مهدورالدم حمل كرد. توضيح بيشتر در اين زمينه را بايد در كتب فقهى بررسى كرد.(7)
#تفسیر_حڪمت_۲۵۳
#نــــهـــج_البلاغه
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃