🦋مکاشفه عجیب علامه جعفری 👌
🦋علامه جعفری تعریف میکردند:
ما در مدرسه علمیهای درس میخواندیم که صاحبش یک فرد اصفهانی بود. آن روزها در نجف، طلبهها زندگی سختی داشتند. با این حال، شبهای ولادت یا شهادت ائمه اطهار (ع) که میرسید، پولهای ناچیزمان را روی هم میگذاشتیم و مقداری شیرینی یا خرما میخریدیم و بعد از نماز مغرب و عشاء دور هم جمع میشدیم و یک حالت شبنشینی داشتیم. در شبهای ولادت، در گفتوشنودهایمان شوخی هم میکردیم.
🦋آن شب هم شب یکی از آقایان طلبه وقتی وارد جمع شد و نشست، گفت: میخواهم یک سئوالی مطرح کنم، اما همهتان را قسم میدهم که صادقانه به آن جواب بدهید. بعد از اینکه همه پذیرفتند و تعهد دادند همان جوابی را بدهند که واقعاً به دل و ذهنشان خطور میکند، از جیب عبایش یک عکس چاپشده در روزنامه را درآورد و گفت: اگر شما امکان انتخاب داشتهباشید که یا یک عمر بهصورت «شرعی و قانونی» با این خانم زندگی کنید، یا بهطور «مشروط و غیرقطعی و برای یک لحظه» با امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (ع) دیدار داشتهباشید، کدام را انتخاب میکنید؟ نفر اول عکس را گرفت، نگاه کرد و گفت: خب، امیرالمؤمنین (ع) را که همه در زمان احتضار و در شب اول قبر زیارت میکنند... معلوم شد انتخاب او، زندگی با آن خانم است. نفر دوم که عکس را گرفت، صاحب همان مدرسه علمیه بود. سرش را بلند کرد، نگاهی به پسرش انداخت و گفت: فلانی! به مادرت چیزی نگویی ها... او هم زندگی شرعی با آن خانم که مادر یکی از سیاستمداران وقت دنیا و زیباترین زن آن روزگار بود را ترجیح داد. نفر سوم هم به همین ترتیب.»
🦋استاد به من گفتند: من نفر چهارم بودم. نوبت که به من رسید، یک لحظه به شکل گذرا به آن عکس نگاه کردم و بلافاصله به گوشهای پرتش کردم و گفتم: والله قسم که دیدن مشروط امیرالمؤمنین (ع) برای یک لحظه را به عمری زندگی با این زن ترجیح میدهم. دیگر حالم منقلب شد و بلند شدم و به طرف حجرهام رفتم. همانطور که نشسته و به درِ حجره تکیه دادهبودم، حس کردم وجودم سنگین شده و خواب دارد بر من غلبه میکند. در آن حال عجیب، یکدفعه در باز شد و فردی داخل شد؛ ازآنجاکه درِ حجره کوتاه بود، مجبور شد سرش را خم کند. سلام کردم و گفتم: شما که هستید؟ در جواب گفت: همان کسی که میخواستی ببینی. من، علیبنابیطالب (ع) هستم... نگاه کردم. همان مشخصاتی که در تمام کتابها از مولا (ع) نقل شدهبود را داشتند؛ قد میانه، درشتهیکل، تا حدی بطین (چاق)، پیشانی بلند و...»شاگرد استاد لبخندبرلب میگوید: «استاد میگفتند: یک آن به خودم آمدم و دیدم در حجره تنها هستم. حال غریبی داشتم. دوباره به سرداب و جمع طلبهها برگشتم. خانم محمدعلی! من نفر چهارم بودم و وقتی برگشتم، عکس به دست نفر پنجم یا ششم رسیدهبود. یعنی مدت زمانی که گذشتهبود، تا این حد کوتاه بود
🦋دوستان تا مرا دیدند، گفتند: جعفری چه اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟ به آن طلبهای که عکس را آوردهبود، گفتم: بد آزمایشی از ما گرفتی... آنقدر اصرار کردند تا بالاخره ماجرا را برایشان تعریف کردم. همه منقلب شدند و به گریه افتادند...
🦋استاد میگفتند: بعد از دیدار با امام علی (ع)، هر کتابی را باز میکردم، فکر میکردم اینها را من قبلاً خواندهام.
⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊
🖊کانال نهج البلاغه ادای حق کلام
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
🖊نشر #حداکثری👌
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 مستندی جدید از #سردار_سلیمانی☝️
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🖊کانالتخصصیرایحهیاحکام
http://eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53
🖊نشر #حداکثری👌
استاد عالیروضه امیرالمومنین.mp3
زمان:
حجم:
3.17M
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
♦️روضه و مرثیه 🏴
السَّلاَمُ عَلَيْك یا اباالحسن یا امیرالمومنین🏴
🔻گریه های پیامبر اکرم برای امیرالمومنین علی علیه السلام 🔻
#امیرالمومنین سلام الله علیه
#استاد_عالی
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
💠 امام علی عليه السلام:
در پاسخ طلحه و زبير آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم، فرمود: نمى شود (زيرا شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد.
📚 نهج البلاغه حکمت 202
🖊کانال نهج البلاغه ادای حق کلام
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
🖊نشر #حداکثری👌
1_716628177.mp3
زمان:
حجم:
1.7M
💠شرح #نهج_البلاغه
🔸 حکمت 202
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🖊کانال نهج البلاغه ادای حق کلام
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
🖊نشر #حداکثری👌
آغاز امامت حسن بن علی علیه السلام
✍️ امام حسن مجتبی علیه السلام به عنوان وصی و جانشین پدرش حضرت علی علیه السلام بر فراز منبر رفت و خطبه غرّایی ایراد کرد. آن حضرت در فرازی از خطبهاش فرمود: در شب گذشته مردی رخت از جهان بست که هیچ یک از پیشینیان در انجام وظیفه، بر او پیش دستی نگرفتند و آیندگان هم نتوانند پا به پای او به کارهای خویش بپردازند.
او در رکاب پیامبرخدا صلّےاللهعلیهوآله پیکار میکرد و در پاسداری از او، از خودگذشتگی نشان میداد و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وی را پرچم دار خود قرار میداد و جبرئیل از طرف راست و میکائیل از جانب چپ از او نگهبانی میکردند و او از میدان نبرد باز نمیگذشت تا خدای متعال به کمک او لشکر اسلام را پیروز میساخت.
علی علیه السلام در شبی از دنیا رفت که در آن شب عیسی به آسمان صعود کرد و یوشع بن نون، وصی موسی درگذشت.
وی درحالی جهان را وداع گفت که برای خویش سیم و زری باقی نگذاشت.
در این هنگام، گریه گلوگیر امام حسن مجتبی علیه السلام شد و شروع کرد به گریستن و مردم نیز با او همآوا شده و مسجد اعظم کوفه، یک پارچه گریه و ناله شد.
آن حضرت سپس خطبهاش را ادامه داد و درباره خودش نیز مطالبی فرمود و در پایان با این جملات، سخنرانیاش را به پایان رسانید: أنا من اهل بیت فرض الله مودّتهم فی کتابه، فقال تعالی: "قُلْ لا أسئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی و مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً"، فالحسنه مودّتنا اهل البيت عليهم السلام.
شهادت #امام_علی علیه السلام
#امامحسنِمجتبی عليه السلام
🖊کانال نهج البلاغه ادای حق کلام
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
🖊نشر #حداکثری👌
بیستم ماه رمضان ۱۳-۲-۰۰.m4a
زمان:
حجم:
16.75M
#سخنرانی
☑️ گوشه ای از مظلومیت و فضایل امیرالمومنین علیه السلام
🕌 مسجد باقریه
🎙استاد محمدی شاهرودی
🥀@nahjoolbalageh🥀