eitaa logo
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
8.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
222 فایل
هَمین‌است؛هَمین‌است؛هَمین‌است‌ فَقط‌حِـیدر‌امیرالمؤمنیـن‌است'👌 🕊قال العلی علیه السلام: تــَخَــفــّفــوا تَــلـحَــقــُوا....🕊. 🌴 خــادم کــانــال 👈 @khosravi11253 ✔️کانال #رایــحه_احکـ📙ــام👈 @khosravi1253 ✅ تبلیغات در۱٠کانالمون👈 @mmmm1253
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵آثار در نهج البلاغه 1️⃣شهادتین باعث بالا رفتن اذکار عبادی می‌شود (شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ) خطبه 114 2️⃣شهادتین موجب بالا رفتن عمل صالح می‌شود (تَرْفَعَانِ الْعَمَلَ) خطبه 114 3️⃣شهادتین باعث سنگینی میزان عمل می‌شود (لَا يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ) خطبه 114 4️⃣بدون شهادتین میزان عمل، وزنی نخواهد داشت (لَا يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ) خطبه 114 5️⃣شهادت به توحید مانند حبل الله قابل تمسک و موجب نجات است (نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا) خطبه 2 6️⃣شهادت به توحید، ذخیره روزهای هول و ترس بویژه هول محشر است (نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا) خطبه 2 7️⃣شهادت موجب استحکام درونی ایمان میشود ( (فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ) خطبه 2 8️⃣راه‌گشای احسان است (فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ) خطبه 2 9️⃣شهادت به توحید، موجب رضای خداوند واست (مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ) خطبه 2 🔟شهاد ت به توحید، دور کننده شیطان است (مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ) خطبه 2 البلاغه 218 〰〰〰〰 🔺نهج البلاغه (ادای حق کلام) 🔺 ╔🌸🍃═════╗ @nahjoolbalageh ╚═════🍃🌸╝
بسم الله 🔵جهاد تبیینِ امیرالمؤمنین علیه السلام أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون‏؟ بعد از [از دست دادن] سرزمینتان از کدام سرزمین دفاع میکنید؟ و بعد از من به همراه کدام رهبر [با دشمنانتان] خواهید جنگید؟! ✍️شهر کوفه از شهرهای پس از فتوحات بود که اسلامِ منهای عترت با اکتفا به ظاهر قرآن، را زیر نظر خلیفه دوم از ابوموسی اشعری آموخته بودند. طرفداران ولایت علی علیه السلام در کوفه زیاد نبودند. مردم کوفه آنقدر انس داشتند که خلیفه دوم درباره قرآن‌خوانی آنها گفته بود: «لهم دویٌّ کدویّ النحل: صوت قرآن در خانه‌هایشان مانند صدای زنبور در لانه است» امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی می‌خواست این مردم را از ناهمراهی و سست‌عنصری نهی کند، در این جهاد تبیین، از زیبایی استفاده کرد که یادآور یکی از قالبهای توبیخیِ قرآن بود. برای قاریان کوفه این جمله‌ی امام (مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟) یادآور این خطاب قرآن به مشرکان بود: 🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ (جاثیة: 6) 🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف: 185 و المرسلات: 50) ◀️شباهت تأمل برانگیز و بیدارکننده ی این ِعلی ع به آن استفهام قرآنی، به کوفیان گوشزد می‌کرد که «ناهمراهی کوفیان با علی» چقدر به «ناهمراهی مشرکان با قرآن» شبیه است؟ چقدر کوفیان به مشرکان شبیه هستند! و چقدر تنهایی علی ع به تنهایی قرآن در میان مشرکان شبیه است! البلاغه 219 🔺نهج البلاغه (ادای حق کلام) 🔺 ╔🌸🍃═════╗ @nahjoolbalageh ╚═════🍃🌸╝
بسم الله 🔵آزمون ولایت پذیری ابن عباس 321-وَ قَالَ (عليه ‏السلام) لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْ‏ءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي. امیرالمؤمنین علیه السلام به عبدالله بن عباس، که یک نظر مشورتی در مخالفت با ایشان تقدیم ایشان کرده بود، فرمودند: این حق تو است که به من مشورت بدهی و [من باید بر روی آن] بیندیشم [اما] اگر با نظر تو مخالفت کردم تو باید از من اطاعت بکنی. پ ن: ظاهرا این گفتگو مربوط به اولین روزهای حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام است. پیشنهاد ابن‌عباس آن روزها این بود که حضرت، معاویه را بر امارت شام ابقا کند تا آبها از آسیاب بیفتد و امور سر و سامان بیابد و بعد از استقرار دولت مرکزی امیرالمؤمنین، به حساب معاویه رسیدگی شود اما ایشان با این نظر ابن عباس مخالفت فرمودند. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که ابن‌عباس با اینکه به طور کلی با عزل معاویه مخالف بود ولی تا آخرین روزهای جنگ صفین (جنگی که ناشی از عزل معاویه توسط امیرالمؤمنین بود) چنان از فرمان امامش اطاعت کرد که حضرت در ماجرای حکمیت کسی را شایسته تر و قابل اعتمادتر از او نداشتند که به عنوان حکم معرفی کنند. این اوج اطاعت و ولایت‌پذیری ابن‌عباس را می‌رساند. البلاغه 226 〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵اختلاف نسخه‌های نهج البلاغة وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ - صلى الله عليهما- عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عزّه... موسی بن عمران و برادرش هارون (که صلوات خداوند بر آن دو باد) در حالی بر فرعون وارد شدند که برتن جز لباس [کم‌ارزشی] از پشم و در دست جز عصایی [ساده] نداشتند اما به او وعده می‌دادند که اگر ایمان بیاورد به مُلک و عزتش آسیبی وارد نشود. ✍️خطبه افزون بر نهج البلاغة، در منابع شیعی دیگر نیز آمده است. در بسیاری از منابع امامیه دعایی که امام برای موسی و هارون ذکر کرده همین عبارتِ «صلى الله عليهما» است اما در برخی نسخه‌ها به جای این دعا تعیبر «علیهما السلام» به کار رفته است. به نظر می‌رسد اهل سنت چون صلوات بر غیر پیامبر را جایز نمی‌دانند، نسخه را بر اساس چارچوب مذهبی خودشان تغییر داده‌اند. 📚محقق پرتلاش نهج البلاغه مرحوم عطاردی که نسخه‌های قدیم نهج البلاغة را با زحمت گردآورده و بر اساس آنها متن نهج البلاغة را با دقت بازنویسی کرد، نیز همین عبارتِ « صلى الله عليهما» را ضبط کرده است. البلاغه 227 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله الرحمن الرحیم 🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از وصیتنامه‌ی مالی خودش () را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه ( و بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل را به سرپرستی اموال خود منصوب می‌کنند: 1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله) 2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله) 3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه) 4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه) ↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد. یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم می‌توانند به «پیامبر» نزدیک کنند. ، شماره 103 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵عامل پنهان ریزش آشکار یاران علی علیه السلام وقتی خبر صف‌آرایی خوارج در برابر علی علیه السلام و ماجرای جنگ نهروان به گوش معاویه رسید، معاویه با بزرگان سپاه علی علیه السلام، مانند اشعث بن قیس مکاتبه کرد و آنقدر به آنها وعده‌های رنگارنگ و اموال هنگفت داد که قلبهایشان به معاویه تمایل یافت و دیگر انگیزه‌ای برای پیوستن به سپاه علی نداشتند. چنین بود که هرچه علی علیه السلام به آنها گفت در گوششان فرونرفت و هرچه آنها را برای جنگ با معاویه فراخواند، به ندایش پاسخ درخوری ندادند! بدین جهت بود که معاویه همیشه می‌گفت: بعد از صفین دیگر بدون سپاه و فارغ از دشواری‌های جنگی با علی جنگیدم! 📚 أنساب‏ الأشراف، ج‏2، ص:383 (چاپ‏ زكار، ج‏3، ص:156) 📖پ ن: و حدثني هشام بن عمار الدمشقي أبو الوليد، حدثني صدقة بن خالد، عن زيد بن واقد، عن أبيه، عن أشياخهم: ان معاوية لما بويع و بلغه قتال عليّ أهل النهروان، كاتب وجوه من معه مثل الأشعث بن قيس و غيره، و وعدهم و منّاهم و بذل لهم حتى مالوا إليه و تثاقلوا عن المسير مع علي عليه السلام فكان يقول فلا يلتفت إلى قوله و يدعو فلا يسمع لدعوته، فكان معاوية يقول: لقد حاربت عليا بعد صفين بغير جيش و لا عناء أو قال: و لا عتاد. البلاغه 231 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله چرا باید حاکم در دسترس باشد؟ آموزه ای از نامه 53 نهج البلاغه 1) در دسترس نبودن حاکمان نشانه‌ای از تنگ‌نظری و بدخلقی آنها است (احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيق) 2) در دسترس بودن حاکم، فرصتی است برای انجام امور بزگوارانه (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ ... أَوْ فِعْلٍ كَرِيمٍ تُسْدِيه) 3) در دسترس نبودن حاکمان موجب ناآگاهی آنان از امور حکمرانی (و تعیین اولویتها و ...) میشود (قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُور) 4) در دسترس نبودن حاکمان موجب می‌شود اخبار و اطلاعات جامعه به صورت گزینشی به اطلاعشان برسد (يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَه: روند آگاهی حاکمان از امور پنهانی جامعه را قطع می‌کند) 5)‌ اولویتهای ذهنی آنان با اولویتهای عینی و واقعی مردم نامطابق می‌شود (فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ وَ يَعْظُمُ الصَّغِيرُ وَ يَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ يَحْسُنُ الْقَبِيحُ). 6)‌ در محاسبات ذهنی و اقدامات عملی‌شان، حق با باطل آمیخته می‌شود (وَ يُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِل) 7) حقوق مردم بر گردن حاکم است حاکم چرا باید با نهان کردن خود، از انجام وظیفه در برابر حقوق رعیت استنکاف کند؟ (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِيه) 8) اگر حاکمان در دسترس باشند اکثر مشکلات مرم با کمترین زحمت و هزینه به دست آنان قابل حل است (أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِيهِ عَلَيْك) البلاغه 230 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚫️کانال ْـج البَلاغه(ادای حق کلام) 📚 eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f
بسم الله 🔵رعایت انصاف و عدالت حتی در اعتراض کردن وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَه إسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِع. «من واقعه او [عثمان] را با بیانى جامع براى شما توضيح مىدهم؛ عثمان استبداد ورزید و بر مردم ستم کرد و شما نيز بر او اعتراض کردید ولی اعتراض بدی کردید. خداوند درباره [هریک از] حاکم مستبد و معترضان حکمی دارد [که در قيامت جارى میگردد]» 👈 یکی از این است که به حاکمان کنند اما مشکلی که در اغلب اعتراضات وجود دارد این است که معترضان معمولا دچار هیجان‌زدگی می‌شوند و نمی‌توانند و را رعایت بکنند. 🔸در ، امام علیه السلام درباره اعتراض مردمی به که منجر به قتل عثمان شد، توضیح همه‌جانبه‌ای داده‌اند و از سویی تأیید کرده‌اند که عثمان به مردم ظلم کرده از سوی دیگر نحوه اعتراض معترضان را نیز نپسندیده اند. ↩️این سخن امام ، نشان می‌دهد حتی در اعتراض به ستمگران هم نباید جانب انصاف و عدالت را از دست داد. عدالت طلبان باید توجه داشته باشند که و اعتراض معمولا در زمانی اجرا می‌شود که معترضان از دست به تنگ آمده‌اند و در چنین شرایطی پایبندی به انصاف و عدالت بسیار مشکل می‌شود. ، شماره 86 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵عدالت طلبان در ترازوی عدالت عدالت طلبان در جستجوی عدالت، حق مردم را از حاکمیت مطالبه می‌کنند. این کار برای عدالت‌طلبی لازم است اما کافی نیست چرا که اگر مردم حقوقی بر گردن حاکم اسلامی دارند حاکم اسلامی نیز حقوقی بر گردن مردم دارد. حق حاکم و حریم حاکم اسلامی، حق مهمی است که درباره آن گفته شده است: «یکی از مهمترین مصالح، حفظ حریم امام عادل است» (دراسات فی ولایةالفقیه" ج 2 ص 592).به عبارت دیگر: حق بین حاکم و مردم یک حق دوسویه است. عدالت‌طلبان وقتی به یکی از دو سویه‌ی این حق، تأکید و از سویه‌ی دیگرش غفلت کنند، از عدالت دور شده‌اند. 🔻نمونه‌هایی از سخنان امیرالؤمنین علیه السلام در تأکید بر دوسویگی حق حاکمیت و مردم: 1️⃣فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ وَ لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلَ الَّذِي لِي عَلَيْكُم از (خداوند سبحان از طریق ولایت بر شما حق مرا بر گردن شما نهاده و برای شما نیز چنین حقی را بر گردن من نهاده است). 2️⃣و أُخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَايِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ (... نامه هایی را که در آن تدابیر و اسرار حکومتی ات را درج می‌کنی، تنها به کاتبی بسپار که بیش از هر کسی جامع صلاحیت‌های اخلاقی باشد [یعنی] کسی باشد که وقتی به او احترام می‌نهی، آنقدر به سُکر و سرمستی نیفتند که جسارت ورزد و در حضور جمع با تو مخالفت بکند). 3️⃣إذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ ...وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. (وقتی مردم را و حاکم [نیز] حق مردم را رعایت کند، حق در جامعه عزت پیدا می‌کند .... و طمع دشمنان بریده می‌شود). چنیین مضمونی در پاسخ امام رضا(ع) به نامه محمد بن سنان، نیز بیان شده است. ایشان نیز علت حرمت فرار از جنگ را استخفاف امام عادل که خود موجب جرأت و اعتماد به نفس دشمن می‌شود، ذکر فرموده‌اند. (حرم الله الفرار من الزحف لما فيه من الوهن فى الدين و الاستخفاف بالرسل و الائمة العادلة و ترك نصرتهم على الاعداء...لما فى ذلك من جراة العدو على المسلمين) البلاغه 232 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵راز استناد امیرالمؤمنین به شعر امرؤالقیس در خطبه 162 1️⃣پدرامرؤ القیس در یک جنگ توسط دشمنان کشته شد. خودش از معرکه گریخت. در حال گریز، شترانش را هم غارت کردند و بردند. به رئیس یک قبیله پناه برد. او به امرؤالقیس گفت اسب و راحله‌‌ات را بده تا غارتگران شترهایت را تعقیب بکنم و شترانت را پس بگیرم. شیخ رفت ولی بدون اسب برگشت! چون دشمن اسب امرؤالقیس را نیز با ترفندی از شیخ دزدید! یعنی امرؤالقیس هم پدرش را از دست داده بود، هم شترانش غارت شده بود و هم حالا دیگر پیاده بود یعنی اسبش هم از دست رفته بود. در چنین حالتی امرؤالقیس قصیده‌ای سرود و خطاب به شیخ گفت: «وَ دَعْ عَنْكَ نَهْباً صِيحَ فِي حَجَرَاتِه‏... : رها کن غارت آن شتران را که شهرتش در همه جا پیچید» 2️⃣امیرالمؤمنین نیز را در پاسخ ابن‌دودان اسدی که در گرماگرم صفین از او درباره سقیفه و غصب خلافت توسط خلفا سوال می‌کرد، ایراد فرمودند. مشکل سؤال ابن‌دودان این بود که سپاه امیرالؤمنین پر از فرماندهان و جوخه‌هایی بود که شیخین را قبول داشتند! و طرح چنین سؤالی در این موقعیت می‌توانست انسجام سپاه را به هم بزند! حضرت پس از بیان این نکته که اینجا جای طرح این سؤال نیست به این شعر امرؤالقیس تمسک کردند و بعد فرمودند: آن سخنان را رها کن که مشکل امروز ما معاویه است (هَلُمَّ الْخَطْبَ فِي ابْنِ أَبِي سُفْيَان‏). 3️⃣به نظر می‌رسد امام با استناد به شعر امرؤالقیس می‌خواستند اشاره کنند که من با خلفا پدرکشی دارم (شهادت حضرت صدیقه)، شترانم را نیز غارت کرده‌اند (غصب فدک و خلافت) اما امروز مشکلم معاویه است که می‌خواهد مرا از کرسی خلافت پیاده کند. مسأله امروز را دریاب و سخن از اموری که امروز در اولویت نیست نگو. البلاغه 233 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌴 (ادای‌حقِ‌کلام) ╔🌴══════╗ @nahjoolbalageh ╚════🌴══╝
بسم الله 🔵علی و ایرانیان عمر بن خطاب معتقد بود ایرانیها مجوسی و بی‌دین هستند و نمی‌شود از آنها جزیه گرفت (جزیه گرفتن مخصوص اهل کتاب است نه کفار) برای همین پس از فتح ایران، می‌خواست همه ایرانیان را به دلیل مجوسی بودن، به قتل برساند اما علی بن ابی‌طالب علیه السلام جلوی او را گرفت و به او فرمود: حق کشتن آنان را نداری چون آنها برای خودشان دین و کتاب آسمانی داشته‌اند بنابراین باید آنها را نیز اهل کتاب قلمداد کنی. پس از این سخن علی، عمر ایرانیان را در دین خودشان آزاد گذاشت. 📌و لما فتحت بلاد العجم، أراد عمر بن الخطاب أن يقتل المجوس و أن لا يقبل منهم الجزية. فقال عليّ (ع) انّه كان لهم نبىّ و كتاب، فيجب أن تستنّ‏ فيهم بسنّة أهل الكتاب؛ فأقرّهم حينئذ على ملّتهم. و لو لا أنّ معهم رسم من رسوم الأنبياء (ع) و إن‏ كانوا قد خلطوه بالبدع، لما كان يوجد فى مملكة الاسلام مجوسى. 📚(اعلام النبوة ابوحاتم رازی ص 176) البلاغه 234 ↙️ (ادای‌حقِ‌کلام)👇 ╔🌸🍃═══════╗ eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f ╚════🍃🌸═══╝
بسم الله 🔵خلافتِ انتصابیِ علی بن ابی‌طالب در کلمات خود حضرت 1) روایات متعدد: امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روایات متعددی این مضمون را بیان کرده است که من حقی داشتم و آن حق را پس از وفات پیامبر ضایع کردند. 2) تواتر معنوی این روایات: ابن‌ابی‌الحدید درباره این روایات پذیرفته است که این روایات تواتر دارند. 3) ظهور روایات در خلافت انتصابی: ابن‌ابی‌الحدید این را هم پذیرفته است که این روایات ظهور دارند در اینکه علی ع نه فقط به خاطر فضایل شخصی بلکه به خاطر فضایل شخصی و نصب الاهی، استحقاق آن را داشته است که اولین خلیفه انتصابی بعد از پیامبر ص باشد. 4) تأویل روایات: ابن‌ابی‌الحدید این ظهور را تأویل برده و از اندیشمندان امامیه نیز گلایه کرده است که چرا این روایات را به همان معنای ظاهری‌اش حمل می‌کنند؟!!!!! 5) قرینه‌ی ابن‌ابی‌الحدید برای تأویل بردن این روایات چیست؟ او معتقد است اگر این روایات را بر معنای ظاهری‌اش حمل ‌کنیم، لازم می‌آید که برخی از بزرگان مهاجرین و انصار را فاسق بدانیم! فقط همین! ↩️پ ن: این روایات، به گزارش خود ابن‌ابی‌الحدید، عبارت‌اند از: قوله:‏ «ما زلت مظلوما منذ قبض الله رسوله حتى يوم الناس هذا» و قوله‏: «اللهم أخز قريشا فإنها منعتني حقي و غصبتني أمري‏» و «قوله‏ فجزى قريشا عني الجوازي فإنهم ظلموني حقي و اغتصبوني سلطان ابن أمي‏» و قوله:‏ «و قد سمع صارخا ينادي أنا مظلوم فقال هلم فلنصرخ معا فإني ما زلت مظلوما» و قوله:‏ «و إنه ليعلم أن محلي منها محل القطب من الرحى‏» و قوله:‏ «أرى تراثي نهبا» و «قوله‏ أصغيا بإنائنا و حملا الناس على رقابنا» و قوله:‏«إن لنا حقا إن نعطه نأخذه و إن نمنعه نركب أعجاز الإبل و إن طال السرى‏» و قوله:‏ «ما زلت مستأثرا علي مدفوعا عما أستحقه و أستوجبه‏» 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏9، ص: 306 و 307 البلاغه238 〰〰〰〰〰〰〰 📚 (ادای‌حقِ‌کلام)👇 ╔🌴═══════╗ 🔺 @nahjoolbalageh ╚════🌴═══╝