eitaa logo
نحو کاربردی/ سید حسین ایرانی
30.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
249 ویدیو
72 فایل
🧑🏻‍🏫 استاد ادبیات عرب ✍🏻نویسنده کتب نحو کاربردی 🎬 آشنایی با ما👇 https://eitaa.com/nahvekarbordi/7750 با خرید مستقیم از ادمین خدمات بگیرید👇 https://ketabresan.net/w/U51Nt پشتیبان و تبلیغات👇 @ostad_shoo تماس👇 09151566432 رضایت👇 @nahvekarbordy
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷عمل اسم فاعل فاقد شروط در مفعول دوم و سوم🌷 🎓🆔 @nahvekarbordi ✅چنانچه اسم فاعل دو یا سه مفعولی باشد و شروط عمل کردن را هم نداشته باشد، در این صورت به مفعول اوّل اضافه شده و مفعول دوم و سوّم منصوب باقی می‌مانند. سوالی که مطرح است اینکه علّت نصب مفعول دوم و سوّم چیست؟ به عبارت دیگر اسم فاعل که فاقد شروط است پس چرا مفعول دوّم و سوّم را نصب داده است؟ زیدٌ مُعطِی مُحتاجٍ أمسِ درهماً (زید دیروز به فقیر یک درهم داد) حسَنٌ مُعلِمُ زیدٍ أمسِ بکراً قائداً (حسن دیروز به زید اطلاع داد که بکر ایستاده است) در جواب دو نظر است: الف. علّت نصب مفعول دوم و سوم، فعل محذوفی است که به جای اسم فاعل فاقد شرط عمل کرده است. ب. ناصب دو مفعول همان اسم فاعل مزبور است. اسم فاعل مذکور با اضافه به مفعولش شبیه اسم فاعلی شده که مقرون به «ال» موصول است. لذا همانطور که اسم فاعل مقرون به «ال» بدون شرط عمل نمی‌کند، اسم فاعل دو یا سه مفعولی فاقد شرط هم بدون شرط عمل می‌کند لطفا مطالب کانال را با ذکر نشانی بیان کنید. به کانال نحو کاربردی بپیوندید.👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
🔵ترجمه کلمه ذهب همراه با أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَة در تعبیر «ذهب بـ» با به معنای تعدیه بالمعنی الأخص است. معنای «ذهب بـ» هم رفتن نیست بلکه بردن است. معنای جمله هم این است که «متقین سود دنیای عاجل و آخرت آجل را بردند» 🔻حالا این ترجمه‌ها را نگاه کنید: ❌ترجمه دشتی: پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند! ❌آقامیرزایی: پرهيزگاران رفتند با شتاب از دنيا و از آخرت بهره‏مند شدند! ❌بهشتی: پرهيزكاران با سود اين جهان و بهره آن جهان از جهان بيرون شتافتند! ترجمه فیض الاسلام و برخی دیگر از مترجمان دقیق است: ✔️فیض الاسلام: پرهيزكاران (سود) دنياى گذرنده و (سود) آخرت آينده را بردند. جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
مشهور نحویون قائل هستند به اینکه عامل رفع در مبتدا تعری(خالی بودن)آن است از عوامل لفظیه و عامل رفع مضارع خالی بودن آن است از عوامل نصب و جزم. اشکال:خالی بودن از عوامل یک امر عدمی است حال یک امر عدمی چگونه می تواند عامل باشد؟ جواب:عوامل لفظیه (در علم نحو)تأثیر حقیقی در الفاظ ندارند،بلکه علامات و اماراتی هستند که نشان می دهند جایگاه کلمه را ،و عامل اعراب خود متکلم است،علامت و نشانه هم می تواند امر وجودی باشد وامر عدمی. مثلا: اگر همراه شخصی دو لباس باشد که یکی از ان دو،برای شخص دیگری است،اگر یکی را علامت بزند(لباس شخص دیگر را) عدم علامت، نشانه ان است که لباس معدوم العلامه برای خودش است. پس اگر عدم می تواند علامت باشد،عدم عوامل هم می تواند عامل باشد(در صورتی که عامل اعتباری و همان علامت باشد نه عامل حقیقی.) اسرار العربیه،ص۷۳ شرح رضی بر کافیه،ج۱،ص۲۴ لطفا مطالب کانال را با ذکر نشانی بیان کنید. به کانال نحو کاربردی بپیوندید.👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
💢یکی از مواضعی که واجب است فعل مضارع مجزوم شود، موضعی است که فعل مضارع در جواب فعل امر واقع شده است و جزاء بودن فعل مضارع از فعل امر نیز قصد شده و فاء هم بر سر آن نیامده؛مثل: 🔆اصبر تظفرْ 🔅که در اصل: اصبر،ان تصبر تظفر. بوده است. ✅روشن است که بین صبر و پیروزی ملازمه وجود دارد. ♨️مسئلة 🔆در آیه شریفه: 🔅قل للمؤمنین یغضوا ابصارکم ⁉️چرا یغضوا مجزوم شده است؟ با انکه سببیت اینجا معنا ندارد! ♻️یعنی حقیقتا نمی شود گفت: ⛔️ان تقلْ یغضوا ✅زیرا غض بصر که مسبب گفتن پیامبر ص نیست!زیرا پر واضح است پیامبر ص امر هم کردند و خیلی از مومنین غض بصری هم نداشته و ندارند! 🎓🆔 @nahvekarbordi ♨️جواب: ✅اینجا به خاطر کمال عنایت خداوند متعال به این مطلب که مومنین باید، مطیع محض اوامر پیامبر ص باشند، به گونه ای که اوامر ایشان مثل سبب باشد، برای اراده و افعال مومنین،یعنی به محض شنیدن، اطلاعت کنند، همچون پیدا شدن مسبب از سبب!لذا خداوند متعال شاید برای ملتفت شدن سامعین از این هنجار شکنی کلامی استفاده کرده و یک نازل منزله لطیف و دقیق به کار برده اند. 📙حاشیه شریف جرجانی بر مطول جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
1_901397111.mp3
1.92M
🎙 بشنو از مدرّس 📀 سخنان مرحوم علامه مدرس افغانی. 💡 طلبه ی درس خوان کیست؟ 💬 از سلسله دروس صوتیِ کتاب شرح باب حادی عشر. 📤 جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
♨️جمع بین مفسِّر و مفسَّر 💢مقام تفسیر شیء،جایی است که ابهامی باشد و مفسِّر برای ابهام زدایی آورده شود. ♨️ابهام دو نوع است: ۱.ابهامی که به خاطر حذف شیء رخ می دهد؛مثل: 🔆اِن احدٌ من المشرکین استجارك. ♻️فعل شرط بعد از اِن،حذف شد(به خاطر غرض خاص!) لذا کلام مبهم شد، پس برای تفسیر اینکه فعل محذوف چه بوده است،فعل مفسِّر آورده شد. ♨️ در این مقام جمع بین مفسِّر و مفسَّر جایز نیست زیرا با وجود فعل مفسَّر ابهامی نیست!لذا جمع بین این دو موجب لغویت است. 🎓🆔 @nahvekarbordi ۲. ابهامی که در خود لفظ وجود دارد؛مثل: 🔅رأیت عسجدا أی عصفورا ♨️عسجد در نظر متکلم برای مخاطب مبهم است،لذا مفسِّر آورده است. ♨️در این مقام جمع بین مفسِّر و مفسَّر جایز است زیرا ابهام در معنای مفسَّر است نه در حذف آن. 📘شریف جرجانی در حاشیه بر وافیه،منقول از جونگی ص۳۶ جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
تفاوت «إنَّ زیداً قائمٌ» با «زیدٌ نفسُهُ قائمٌ» با «زیدٌ قائمٌ قیاماً» 🎓🆔 @nahvekarbordi مضمون هر سه عبارت دارای تأکید است ولی تأکید هر یک با دیگری تفاوت دارد. عرب زبان هر جا نیاز به تأکید ببیند از تأکید استفاده می‌کند گاهی کلّ حکم را مانند جمله‌ی اوّل که کلّ حکم تأکید شده است، گاهی یک کلمه را تأکید می‌کند،مانند جمله‌ی دوّم که «زید» توسّط «نفس»، تأکید شده است، و گاهی در صدد تأکید حدث است، مانند جمله‌ی سوّم که تأکیدِ حدَث یعنی «قیام» است. جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
در لغت عرب کلماتی هستند که دائماً نقش مفعول مطلق می‏پذیرند و فعل آنها هم واجب الحذف است. 🎓🆔 @nahvekarbordi «حَمداً»، «حقّاً»، «قَطعاً»، «سَمعاً»، «طَاعةً»، «شُکراً»، «هَنیئاً»، «یَقیناً»، «بَتَةً»، «ألبتَةً»، «سُبحَان»، «مَعاذ»، «تبّاً»، «بُعداً»، «سَقیاً»، «رَعیاً»، «حَتماً»، «جِدّاً»، «عُرفاً»، «أیضاً»، «مَعاذَ اللهِ»، «لَبَّیکَ»، «سَعدَیکَ»، «عَجَباً»، «آهاً»، «عَفواً»، «صِراحةً»، «مَهْلاً»، «حجّاً مبروراً»، «سعیاً مشکوراً»، «سفراً میموناً»، «حنانَیکَ»، «دَوالَیکَ»، «حتماً». جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
تفاوت «فَعلتُ هذا سبعةَ أیّامٍ» و «فعلتُ هذا فی سبعةِ أیّامٍ» 🎓🆔 @nahvekarbordi معنای جمله‌ی اوّل این است که من این کار را هفت روز تکرار کردم. ولی معنای جمله‌ی دوّم این است که کار من، هفت روز را فرا گرفته، یعنی تمام هفت روز را. جهت پویایی مطالب کانال نحو کاربردی را با ذکر نشانی نقل کنید👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
گوهر ادب مدرس افغانی جواد معصومی_141269150655.pdf
9.22M
زندگی نامه استاذ الاساتذه مرحوم مدرس افغانی به کانال نحو کاربردی بپیوندید.👇👇👇 🎓🆔 @nahvekarbordi
در کدام گزینه معنای «باء» با سایر گزینه ها تفاوت دارد؟ <إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى‏> <يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا> <فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ> <ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنين‏> 1 جواب در کانال تلگرامی نحو کاربردی https://t.me/nahvekarbordi
از کدام گزینه می‎توان فعل تعجّب ساخت؟ الف) ضُرِبَ زیدٌ ب) ما ضربتُ زیداً ج) مات زیدٌ د) حَسُنَ زیدٌ 2 با توجه به قابلیتهای تلگرام، جواب آزمون و تستهای چهار گزینه ای در این اپلیکیشن بارگزاری شده است. https://t.me/nahvekarbordi