⭕️ورود اتوبوس به باغملی نجف آباد
خیابان امام به قدری تاریک بود که اتوبوس های بین شهری که قصد عبور از نجف آباد را داشتند، خیلی از اوقات متوجه وجود #باغملی نمی شدند و با همان سرعت وارد میدان می شدند.
#محمد_رضا_پزشکی #خبرنگار و عکاس #روزنامه_اطلاعات در نجف آباد طی دهه پنجاه می گوید: این مسیر حتی چند تابلوی راهنمایی و رانندگی ساده هم نداشت که راننده سرعتش را کم کند. شبکه توزیع برق شهر نیز به قدری گسترده نبود که بتواند خیابان امام که اصلی ترین معبر شهر بود را روشن کند.
این تصاویر مربوط به سال ۵۴ است و تا چند سال بعد نیز همین روند ادامه داشت تا این که به تدریج شروع کردند به نصب تابلوهای راهنمایی و تامین روشنایی خیابان امام.
#خاطرات منحصر به فرد پزشکی را #انتشارات_مهر_زهرا در دست تدوین قرار داده است.
#نجف_آباد
#نجف_آباد_نیوز
🆔 @najafabadnews_ir
🆔http://najafabadnews.ir
⭕️سال1353. چند #سارق که چندین تخته فرش از مغازههای نجفآباد سرقت کرده بودند. سرگرد «علیخانی» از ماموران وقت #شهربانی نجفآباد تعریف میکرد: «ردشان را در تهران زدیم. میخواستند فرشها را همانجا آب کنند. جلوی مخفیگاهشان داخل خودرویی که رویش چادر کشیده بودیم، چند روز به کمینشان نشستیم تا بالاخره یک شب موقع ورود به خانه، دستگیرشان کردیم. بعد از انتقال به نجفآباد، بردیمشان چهلتوتی (محدودۀ خیابان آیتالله حججی در ضلع شرقی پارک لاله) و بستیمشان به درخت. با کتک مفصلی که خوردند، #سرقت تمام فرشها را اعتراف کردند.»
این تصویر مربوط به موقعی است که همراه با فرشها، به نجفآباد بازگردانده شدند. اولین نفر از سمت راست، پاسبان «لطفی» است که اول انقلاب خیلی اذیتش کردند و چاقو خورد. البته زنده ماند و چون گناه خاصی نداشت، به کارش در شهربانی ادامه داد و در نهایت بازنشسته شد. الآن هم ساکن یکی از روستاهای اطراف شهر است. #خاطرات «محمد رضا پزشکی» #خبرنگار دهه ۵۰ و ۶۰ موسسه اطلاعات در نجف آباد، به زودی توسط #انتشارات مهر زهرا با عنوان «ناگفته ها» روانه بازار نشر خواهد شد. @najafabadnews_ir
⭕️تصویری از سه شخصیتی که شهریور54 برای ورود به #مجلس شورای ملی در دورۀ23 با هم رقابت کردند. اولین نفر از سمت راست تیمسار ایزدی معاون شهربانی کل کشور است که به عنوان نمایندۀ رژیم وارد عرصۀ انتخابات شده بود. دومین نفر #ابوالقاسم_پاینده #نویسنده و محقق سرشناس شهر است که با پشتوانه چهرۀ علمیاش، کاندید انتخابات شده بود و سومین نفر ابراهیم کسرایی نمایندۀ حزب رستاخیز و عضو سابق مجلس شورای ملی از تربتحیدریه که در نهایت پیروز انتخابات شد. منبع: کتاب در دست چاپ «ناگفته ها» با مروری بر #خاطرات #محمد_رضا_پزشکی» #خبرنگار دهه ۵۰ موسسه اطلاعات در نجف آباد @najafabadnews_ir
⭕️ «قنات های نجف آباد، نابود می شود». این تیتر ویژه نامه روزنامه اطلاعات در سال 57 بود که #محمد_رضا_پزشکی #خبرنگار پیش کسوت نجف آباد مسئولیت آن را بر عهده داشت. در آن مقطع، هیات های مشورتی با حضور چهره های سرشناس شهر تشکیل شده و اعضا مشکلات مردم را مطرح می کردند تا در روزنامه اطلاعات منتشر شود. #خاطرات محمد رضا پزشکی به زودی در قالب #کتاب «ناگفته ها» توسط #انتشارات_مهر_زهرا منتشر خواهد شد. @najafabadnews_ir
⭕️ تصویر، مربوط به کتاب #خاطرات یکی از #خبرنگاران قدیمی نجف آباد در قبل از #انقلاب است. سال 53 چند سارق فرش را دستگیر کرده و در کنار ماموران شهربانی از آن ها عکس می گیرند. الآن گفته اند چهره سارقان را محو کنید تا مجوز انتشار کتاب را بدهیم. @najafabadnews_ir
نجف آباد نیوز
⭕️ میلیشیا در نجف آباد از بهار۶۱ که #منافقین به صورت رسمی وارد تقابل مسلحانه با جمهوریاسلامی شدند،
⭕️ بخشی از #کتاب ناگفته ها، #خاطرات محمد رضا پزشکی خبرنگار روزنامه اطلاعات در دهه های ۴۰ و ۵۰ نجف آباد، کاری از انتشارات مهر زهرا @najafabadnews_ir
⭕️ عشقی بی ریا و پاک که ۴۰ سال ادامه پیدا کرده؛ با تمام سختی هایش. اما باز هم داشتن #عشق شان را میکاشتند که جوانه بزند گل بدهد و دیگران را عاشق کند. آسمان هم در تصویر پاک و صاف است. درست مثل قلب این دو . آن واکر مشکی در عکس نشان از ناتوانی پیر زن در راه رفتن است. او هم نیاز به یک تکیه دارد درست مثل نهال های نوجوان. او با همسرش جوان میشود، گل میکارد، میخندد.
هر روز حدود ساعت ۱۱میدیدمشان. پیر زن با همان چادر و و صورت گردش و پیر مرد با همان کلاه گرد و کفشهایی که آنها را کامل نمیپوشید، هر روز به باغچه کوچکشان میرسیدند. پیر زن زیاد نمیتوانست راه برود. چادرش را دور کمرش میبست و گل های زرد را نوازش میکرد و پیر مرد برایش شعر میخواند. تمام خستگی هایم در رفت با دیدن این صحنه. عکس را یواشکی گرفتم زمانی که پیر زن و پیر مرد مشغول شخم زدن #خاطرات سبزشان بودنند. آنها خود زندگی بودنند و انها زندگی میبخشیدند گاهی حتی به یک باغچه کوچک و گاهی حتی به یک قلب 💙
تصویر و متن از «ستایش رستمی» هنرجوی نوجوان دوره های داستان نویسی «سید روح الله حسینی» @najafabadnews_ir