•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
شش سال زندگی با
آقا موسی برای من
پر از چشم به راهی بود./🥲/
آقا موسی معمولا ساعت
دو و نیم به خانه می آمد.
اگر دو دقیقه از این ساعت
میگذشت نگرانش میشدم
و زنگ میزدم که کجایی؟!/🥺/
آقا موسی صادقانه زندگی کرد؛
میتوانم به جرات بگویم که هیچ
وقت از زبانش دروغ نشنیدم.
موسی علاقه زیادی هم
به حضرت آقا داشت.
گاهی پیش میآمد،
چندین مرتبه صحبتهای
ایشان را گوش دهد./🥰/
ارادت عجیبی به
حضرت زهرا(س) داشت.
میگفت دوست دارم خدا
به من سه دختر بدهد و
در اسم هر سه از نام
فاطمه استفاده کنم./😍/
دخترمان را خیلی دوست داشت
بغلش میکرد، بو میکرد و
همهاش میگفت که
تو فاطمه من هستی./😘/
تا جایی که میتوانست
اهل کمک به بقیه بود.
خیلی وقتها از خودش و از ما
میزدند تا به بقیه کمک کند./😇/
با اینکه خیلی صبور بود ولی
با ناراحتی و مریضی فاطمه زینب
بعضی وقتها گریه میکرد.
یک مرتبه فاطمه زینب تب کرد
از شب تا صبح خیلی مواظب بود
که تبش بالا نرود./😔/
اگر حشرهای پای بچه را میگزید
جای آن را بوس میکرد و میگفت:
بابا ببخشید اینها نمیفهمند
که تو فاطمهی منی./♥️/
همیشه کف پای بچه را بوس
میکرد و روی چشمانش میگذاشت.
شهید مدافع حرم #موسی_جمشیدیان
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
🍃 http://eitaa.com/najm_aldini_ir
•𓆩💟𓆪•
•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه••
🌿• شش سال زندگی با آقا موسی برای من پر از چشم به راهی بود.
💚• آقا موسی معمولاً ساعت ۲ و نیم به خانه میآمد.
اگر دو دقیقه از این ساعت ٖمیگذشت ، نگران میشدم!
زنگ میزدم که: کجایی؟
💚• آقا موسی صادقانه زندگی کرد.
میتوانم به جرئت بگویم که هیچ وقت از زبانش دروغ نشنیدم.
شهید مدافع حرم #موسی_جمشیدیان
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
🏴 http://eitaa.com/najm_aldini_ir
•𓆩💟𓆪•