eitaa logo
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
349 دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.6هزار ویدیو
161 فایل
یانورَڪُلِّ‌نور...! :)☀️ تا‌ ڪه‌ آید‌ بھـ‌ جهان‌ عشق‌ و امید آورد‌ او بگذرد دوره غــم دورِ جدید آورد اوツ • . شࢪایط ٺبادل وکپے کانال رو بخونید⇩⇩ @sharayetnajvaye_noorr جهٺ انٺقاد وپیشنهاد در خدمٺم⇩⇩ بخاطر دلایلی کلا برداشته شد((:
مشاهده در ایتا
دانلود
•[ ♥️ -عاقبت روی نهان تو عیان خواهد شد.. -عالم پیر به یکــباره جوان خواهد شد.. -بهترین خاطره‌ها در گرو ایامیست.. -کــه به گرمای حضورت گذران خواهد شد.. 🍃| 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
📱استوری مهران غفوریان درباره حمله رژیم صهیونیستی به ایران 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شبیه سازی لحظه شهادت شهید یحیی السنوار توسط هوش مصنوعی 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
نجاست رو با تصویر نشان دهید : 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🔴 صهیونیست‌ها شهیدش کردند 🇱🇧 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ایران حمله می‌کنه VS وقتی اسرائیل حمله می‌کنه😆 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
😍 بازم زیبایی ببینیم! ✔️ خلاصه که یه عالمه موشک جورواجور داریم😌✌️🏻 | 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وداع کارکنان گروه پدافند هوایی ماهشهر با همرزمان شهیدشان💔 ✍بعضیا میگن این شهیدان مظلوم واقع شدن و بهشون کم پرداخته شده که معتقدم اینطور نیست؛اتفاقا این بار در همه جا فقط از اقتدار گفته شده و هیچ اسمی از سپاه آورده نشده؛بین ارتش و سپاه و نیروی انتظامی و بقیه حافظان امنیت هیچ فرقی نیست و نباید باشه ✍ چریک انقلابی 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🔴وطن‌فروش اعظم خطاب به هنرمندانی که حمله رژیم صهیونیستی رو محکوم کردن گفته:اسرائیل نمیخواست مردم ایران رو بزنه ✍اسکول تویی وطن فروش. اربابت نمیتونست مردم رو بزنه نه اینکه نمی‌خواست؛توهم یه روز تاریخ مصرفت تموم میشه و مثل خیلیای دیگه یا کلکت رو میکنن یا تفت میکنن بیرون؛بشین و تماشا کن خائن 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
سرباز ولایت🌷 شهدای نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در حمله تروریستی خاش 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ هفتم آبان روز تولد/بزرگداشت کوروش یا یک جعل بزرگ تاریخی به نفع یهودیان به طور دقیق همه چیز شرح داده شده👌 | 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_شصت_و_دوم 📚 #تنها_میان_داعش نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر میت
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به قدری خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم باور نگاهم نمیشد. دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشم های به خون نشسته ساعتی پیش نگران جان ما نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم: - عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن! دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن صبوری ام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم: - عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، اسیرش کردن، الان نمیدونم زنده اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم! دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره مظلومش برای کشتن دل من کافی بود. حیایم اجازه نمیداد نغمه ناله هایم را نامحرم بشنود که سرم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم. بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در آغوشش جا شده ام که ناله مردی سرم را بلند کرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی قلب دست روی سینه گرفته و قدم هایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر ناله ای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد. نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز پایداری پرستارانش وسیله ای برای مداوا نداشت. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_شصت_و_سوم 📚 #تنها_میان_داعش سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به قدری خون روی
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 بیش از دو ماه درد غیرت و مراقبت از ناموس در برابر داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود. هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت درد کشیدن جان داد. یک نگاهم به قامت غرق خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالاداغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام امام مجتبی را پیدا نمیکردم، نفسی برای دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد. میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت شهادت عباس، نفسش را بگیرد. عباس برای زن عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند. یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من به تنهایی مرد این همه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم. نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد. قدم هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید. دیدن عباس بی دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است. زن عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود. زن عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب هایی که به سختی تکان میخورد حضرت زینب را صدا میزد. حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد: - سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش! دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانه ام میپوشاندم تا کمتر ببیند. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
هدایت شده از اَبوتُرابْ
یِ کُنج از حرمــ :) 🥲
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
یِ کُنج از حرمــ :) #سیدمظلوم 🥲
جز دیدار تو را نمیخواهم بهشت من جوار اوست یا اللّه..🥲💔
سرباز اسرائیلی در ویرانه‌های رفح در حال نوشیدن کوکاکولا «اندک کمکی به این رژیم، جزو زشت‌ترین و بدترین گناهان است.» _حضرت‌آقا ۱۴۰۳/۰۸/۰۶ 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
‏با این ملت نمیشه جنگید 😂 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
😍 چندتا رتبه‌ی حال خوب‌کن از کشورمون ببینیم؟دومین کشور جهان در ساخت پهپادهای رادارگریز • جزو سه کشور برتر جهان در تولید پهپاد✌️🏻 • نخستین قدرت نظامی منطقه‌ی خلیج فارس • جزو ۱۰ قدرت برتر نظامی جهان😎 • حضور در جمع ۱۰ قدرت برتر موشکی جهان • رتبه‌ی سوم در تولید موشک‌های کروز دریایی در جهان😌 • جزو ۲۰ قدرت برتر جهان در حوزه نیروی دریایی | 🇮🇷.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 محسن شریفان، خواننده: اگر حرف زدن از شهدا مزدوری است من هم یک مزدور هستم! محسن شریفیان، خواننده در جریان کنسترش که این روزها در تهران برگزار می شود گفت: 🔹️اگر کسی درباره کشور، خلیج فارس و جزایر ایرانی، ‎شهدای ارتش و وطن حرف بزند، او را ‎مزدور خطاب می‌کنند و این یک سناریوی تلخ برای این روزهاست.من یک مزدور ام و برای ‎وطن ام می‌خوانم. 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظاتی جانسوز از وداع خواهر با پیکر برادر شهید 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
•🖐🏻🙂• . :) مثــل‌هــرشب...🌚✨ همگـــے‌بــاهم‌دعـــای‌فــرج‌رو‌میــخونیمــ💛 بہ‌امیــدفــرج‌نــور‌چشممـــون😍 اگرهمگی‌یکدل‌ویکصدابراےظهوردعاکنیم... ان‌شاءالله‌ظہــورمحقق‌خواهدشد ...|✋🏻📿| . (عــج): ✨بِسْمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ✨ •🦋اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا🦋• الّلهُم‌صَلِّ‌علی‌محمَّدوَ آلِ‌محمَّدوعجِّل‌فرجهُم ⓙⓞⓘⓝ↯ 🕊|→❁⎨@najvaye_noorr ⃟🦋
«بسمِ‌ربِ‌نـامَت‌که‌اِعجـاز‌میکُنَـد‌یااُمـاه»||😌✋🏻|| 🌸🍃
اول مهر ما ورودی جدیدا به دانشگاه مبارک😁🎊 البته بماند ما ۲سال و نیم داریم درس میخونیم اینجا ولی چون مقطع جدیدیم همه میگن نودانشجو😐😂 دانشگاهم اصلا و ابدا خلوت نیست، من چون چندتا کار مهم داشتم باید اول صبح میومدم🚶‍♂