eitaa logo
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
333 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
161 فایل
یانورَڪُلِّ‌نور...! :)☀️ تا‌ ڪه‌ آید‌ بھـ‌ جهان‌ عشق‌ و امید آورد‌ او بگذرد دوره غــم دورِ جدید آورد اوツ • . شࢪایط ٺبادل وکپے کانال رو بخونید⇩⇩ @sharayetnajvaye_noorr جهٺ انٺقاد وپیشنهاد در خدمٺم⇩⇩ بخاطر دلایلی کلا برداشته شد((:
مشاهده در ایتا
دانلود
🌅| غروب پنجشنبه بود و در امامزاده کنار مزار برادرم نشسته بودم که ایشان به همراه محافظانشان تشریف فرما شدند و مستقیم بر سر مزار مادرخانمشان رفتند. 📚| به رسم ادب بر مزار آن بانوی گرانقدر برای فاتحه رفتم که دیدم بجای خرما، قرآن جیبی برای خیرات بر سر مزار قرارداده بودند و محافظانشان در شعاع تقریبا صد متری درحال قدم زدن هستند. 🚷| به مزاح گفتم دکتر اگه الان باسلاحی تهدیدت کنم از محافظ ها چه کاری برمیاد؟ با این همه فاصله! ☔️| لبخندی زد و گفت: - اونی که جون میده و می‌گیره خداست! 🚔| گفتم: - پس این همه محافظ، خودروهای شاسی بلند برای چیه که مدام همراهیتون می‌کنن؟! 💔| خندید و گفت: - اینا ترس از این دارن که مبادا من رو بدزدن وگرنه کشتن من که کاری نداره! 🇮🇷| گفتم: - چطور شد که با این تحصیلات توی کشور موندین و نرفتین؟؟ ✈️| گفتند: - اگر همه اون هایی که رفتن می‌موندن، امروز من هم مثل همه مردم آزاد زندگی میکردم و نیازی به محافظ نداشتم... 🍂‌| از شرمندگیِ حرفی که زدم و جواب آن شیرمرد سکوت اختیار کردم. 👣| ایشون ادامه دادند: - آمریکا اگر آمریکا شد توسط بزرگانی از کشور خودمون و سایر کشورها آمریکا شده. 🌳| اگر همه اونهایی که رفتن، برگردن و به کشور و مردم خودشون خدمت کنن ایران بهشتِ روی زمین میشه... پ.ن: به نقل از یکی از همشهریان عزیز رستمکلا ʝøɪŋ↷ •⎢@motahare313yar⎟• به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند... تا اینکه گفت: وقتی ابی‌عبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد.. ✨ شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) تسلیت باد✨ ʝøɪŋ↷ •⎢@motahare313yar⎟• به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻
✍توی فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود . با همه رو بوسی و احوالپرسی میکرد. نگران شدم!قبل اینکه برسیم پای هواپیما،همراه شدیم. توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم . دستش را فشار دادم و گفتم :«حاجی! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی می‌افته برات...» گفت:«این مردم خیلی عزیز هستن» بعد با لحن شوخی گفت: «تو که از شهادت نمیترسیدی!» قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم : «حاجی من نگفتم از شهادت میترسم !» صد تا مثل من فدای شما بشه. شما الان امید بچه یتیم ها هستید .شما الان امید بچه‌های مظلوم عراق و ..هستید.» خندید و گفت: «نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره.» 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز ʝøɪŋ↷ •⎢@motahare313yar⎟• به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻