🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
#_پارت_سی_و_نه #خاک_های_نرم_کوشک✨ • آخرین آرزو🥀 حمید خلخالی🖊_____ عشق او به خانم فاطمه ي زهرا (سل
#_پارت_چهل
#خاک_های_نرم_کوشک✨
•
گروهان آرپی چی زنها🔥 🔥
سید کاظم حسینی🖊_____
جوان رشیدي بود و اسمش «دادیرقال». موردش را نمی دانم، ولی می دانم از گردان اخراجش کرده بودند. یک نامه دستش داده بودند و داشت می رفت دفتر قضایی.
همان جا توي محوطه، حاجی برونسی دیدش.از طرز رفتن و حالت چهره اش فهمید باید مشکلی داشته باشد. رفت طرفش. گفت: «سلام.»
ایستاد. جوابش را داد. حاجی پرسید: «چی شده جوان؟»
آهسته گفت: «هیچی، منو اخراج کردن، دارم می رم دفتر قضایی.»
حاجی نه برد و نه آورد، دستش را گرفت و باهاش رفت. تو دفتر قضایی نامه اش را پس داد و گفت: «آقا من این رو می خوام ببرم.»
گفتند: «این به درد شما نمی خوره آقاي برونسی.»
گفت: «شما چکار دارین؟ من می خوام ببرمش.»...
آوردش گردان..
مثل او، چند تا نیروي دیگر هم داشتیم. همه شان جوان بودند و از آن اخراجی ها. از همان اول جذب حاجی می شدند.حاجی هم حسابی روي فکر و روحشان کار می کرد.جوري که همه، دل بخواهی می رفتند تو گروهان ویژه، یعنی گروهان آرپی چی زنها.همیشه سخت ترین قسمت عملیات با گروهان ویژه بود.
مدتی بعد همان «دادیرقال»شد فرماندهي گروهان ویژه، و مدتی بعد هم اسمش رفت تو لیست شهدا.
یک روز به خاطر دارم حاجی به فرماندهي قبلی «دادیرقال» می گفت: «شما این جوانها رو نمی شناسین، یک بار نمازش رو نمی خونه، کم محلی می کنه، یا یه کمی شوخی می کنه، سریع اخراجش می کنید، اینها رو باید با زبان بیارین تو راه، اگه قرار باشه کسی براي ما کاربکنه، همین جوانها هستن.»✔️
...........................................
✍🏻✨🦋✨🦋✨🦋
لطفا فقط با ذکر #آیدی_کانال و #نام_کانال کپی شود در غیر این صورت کپی شرعا جایز نیست....
حواست باشه مومن⛔️
ʝøɪŋ↷
•⎢@motahare313yar⎟•
به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻