هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
♥️
#یا_زهرا سلاماللهعلیها
قسم به عاطفه ی مادریِتان بانو!
قلم بکش به گناهم، کمی نگاهم کن
دلم شکسته و اوضاع درهمی دارم
به یک نگاهِ پر از مهر، روبه راهم کن
✍🏻#نگین_نقیبی
📚#چکامه_های_غزل
۲۵ دی ۱۳۹۹
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
♥️
حق او با گریهی تنها نمیگردد اداء
پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه...
#محمدحسین_رحیمیان
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
نقش زیبای دلم شد ذکر تسبیحات او
تا نفس دارم، دم از زهرای اطهر میزنم
#نگین_نقیبی
"الحمدلله برای رزق امروزم_توضیح درعکس"
۲۱ آبان ۱۴۰۳
✒️❥᭄➜@najvayebaran
🏴
🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی که دعوت میکند، من را برای روضهاش
با واسطه بی واسطه، دارد صدایم میکند
قلبم پر از درد و غم است، اما یقیناً فاطمه(س)
با حس ناب مادری، از غم رهایم میکند
✍🏻#نگین_نقیبی
📚#چکامه_های_غزل
۳دی ۱۴۰۱
✒️❥᭄➜@najvayebaran
🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
"سلام بر علی علیه السلام"
هنگام اَلَم علی علی میگویم
با عِلم و عَلَم علی علی میگویم
هر روز به شادی دل مادرمان
با قلب و قَلَم علی علی میگویم
#نگین_نقیبی
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
🏴
#فاطمیه
ایـّام عزای جان پیغمبر شد
یاس نبوی، عشق علی پرپر شد
پرچم بزنید بر درِ خانه تان
هنگام اقامهی غم مادر شد
#نگین_نقیبی
۵ آذر ۱۴۰۲
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
حس میکنم قلبم پر از سنگینی و درد است
دیدم که در تقویم رنگ یاسِمان زرد است
سنگینی ایام را این جمله بس باشد
بانوی ما تنها میانِ قومِ نامرد است
#نگین_نقیبی
۵ بهمـن ۱۳۹۸
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
210_52781797718908.mp3
3.49M
🏴
#فاطمیه
الحمدالله که نوکرتم
الحمدالله که مادرمی
با نوای #حاج_مهدی_رسولی
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
🏴
#فاطمیه
من دوستدارم بین مخلوقات عالم
گندم شَوم، در حلقه ی دستاسِ مادر...😭
#نگین_نقیبی
۶ آذر ۱۴۰۲
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
هدایت شده از زهرا حاجی پور . نیلوفرانه
من سنگم اما کوه را بر دوش دارم
بغض دماوندم لبی خاموش دارم
دریا مرا پس زد وَ ساحل مامنم شد
صد ها نهنگ مرده در آغوش دارم
#زهرا_حاجی_پور
#شاید_غزل_شد
هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
🏴
#فاطمیه
دیگر مدینه یاسِ پیغمبر ندارد
حیدر شده تنهاترین، یاور ندارد
دارد حسن دق می کند، با یاد کوچه
قرآن ناطق، سوره ی کوثر ندارد
#نگین_نقیبی
۶ دی ۱۴۰۱
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
sahebe-ghabre-bineshoon.mp3
7.75M
سلام بدیم محضر مادر سادات
صاحب قبر بی نشون سلام مادر😭
برا زیارتت کجا بیام مادر😭
با نوای گرم #حاج_مهدی_رسولی
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت ایام شهادت
حضرت فاطمه سلام الله علیها
نشست ادبی
با نام «شهیده ولایت»
در گروه بین المللی هندیران برگزار شد.
این نشست ادبی جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ نوامبر ۲۰۲۴ ساعت ۲۱ به وقت تهران و ۲۳ به وقت دهلی نو برگزار شد.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/08/26/3200676/
https://ana.ir/fa/news/941019/
https://iqna.ir/fa/news/4248390
🏴🏴🏴
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
داغت نشسته بر دل، لبریز اشک و آهم
در روضه گریه کردم، شاید کُنی نگاهم
در وقت غصههایم، در ظلمت و سیاهی
مادر همیشه هستی، تنها تو تکیهگاهم
✍🏻#نگین_نقیبی
📚#چکامه_های_غزل
۱۰دی ۱۴۰۰
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
🏴
#فاطمیه
"مرا به باده چه حاجت" ز نام تو مستم
همیشه تا دم مرگم محبِّ تو هستم
میان شادی و غم ها به وقت آرامش
تمام هستی خود را دخیل تو بستم
#نگین_نقیبی
۱۷ آذر ۱۴۰۰
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
ای نام تو مَطلع تمام حسنات
از روضهی تو به ما رسیده برکات
بر چادر خاکیات دخیلیم همه
از ما به حضور تو هزاران صلوات
#نگین_نقیبی
۲۷ آبان ۱۴۰۳
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
🏴
هدایت شده از ☔️اشـعار بانـو نقیـبی☔️
امامرضاآهنگزنگ.mp3
2.79M
سلام بر امام رئوف
هرکس گدای کوی تو شد پادشاه شد
نامت برای خسته دلان تکیه گاه شد
دیدم که زائری پر و بالش شکسته بود
بعد از دخیل حال دلش رو به راه شد
خواندم ز شاعری که نوشته است اینچنین
غیر از زیارتت همه عمرم تباه شد
دل بیقرار نام تو شد یا ابالحسن
آمد طواف و آهوی این بارگاه شد
گفتم سلام ضامن آهو! رئوف من
دیدم ز مهر سهم دلم یک نگاه شد
شعر✍🏻
بانو #نگین_نقیبی
دکلمه🎙
آقای #مهدی_شیرین
از «استودیو شوق وصال»
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
هدایت شده از yosefpoor.ir
دوستانی که منو میشناسند میدونند که معمولا شعرهایی که مینویسم ارتجالی هست و بعدا البته منقح میکنم.
این در تمام موضوعات صادقه جز نوشتن برای حضرت صدیقه سلام الله علیها
هیچ وقت نشد من چیزی بنویسم...
هربار در این قریب به شانزده سال آمدم بنویسم دیدم مضامین علوی شده. و ناخواسته شعرم رفته سوی دیگر...
چند شب پیش چیزهایی نوشتم...
خط زدم
بارها نوشتم و خط زدم...
امروز کلافه بودم. گفتم چرا منی که خیر سرم خودم را شاعر میدانم نمیتوانم بنویسم!
در همین حال و هوا بودم و داشتم توی گوشی چیزی مینوشتم که این اولین بیتش بود:
آنچه با دیدن آن پشت حسین تو شکست
بعدِ پهلوی تو، پهلوی علی اکبر بود
باز دیدم که به نام «علی» مزین است.
گفتم نکند شعرم دوباره علوی بشود!
در همین فکر بودم. ناگهان ماشینی بوق زد. سرم را آوردم بالا دیدم روبه روی گنبد امام رضا علیه السلام ایستادم!
گویا کسی میگفت بدون اجازه حضرت محال ممکن است کسی در مورد مادرش چیزی بنویسد... اذن گرفتم و غزل را شروع کردم.
این روزها، اگر دورید اگر نزدیک، دلتان را اول بفرستید زیارت حضرت و اجازه بگیرید. من راه دیگری برای نوشتن شعر فاطمی سراغ ندارم!
یوسف پور
https://eitaa.com/yosefpoor_ir