🗓1403/2/14
🌸یک روز قشنگ
🌼یک دل خـوش
🌺یک لب خنـدان
🌼یک تن سالــم
🌸وگشوده شدن
🌼هزار درخوشبختی
🌺به روی تک تکتون
🌼دعـــــــــای امروزم
🌸برای تک تک شما
🌼روزتون طلایی
🌹این گل ها تقدیم به قلب مهربون شما🌹
🌷سلام روزتون گلباران
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
✅اینگونه زندگی کنیم:
💛شاد اما دلسوز
❤️ساده اما زیبا
💚مصمم اما بیخیال
💙متواضع اما سربلند
💖مهربان اما جدی
💜سبز اما بی ریا
♥️عاشق اما عاقل
روز بخیر 💐
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾
🔸 پس چیزی که نصیب شما گردیده متاع (فانی) زندگی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است اما آن مخصوص است به آنان که به خدا ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکل میکنند.
💭 سوره: شوری
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۲﴾
🔸 و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است.
💭 سوره: اسراء
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌼 اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یابَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِه
🌼لبريز ترانہ و نوايم با تو
💫از درد و غم زمان رهايم با تو
🌼تو سبزترين بهار در جان منے
💫سبز است تمام لحظہ هايم با تو
🌼 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج🤲
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
❤️❤️ روایت زندگی واقعی ایلای به قلم#یاس چایی دم کردیم و کنار پنجره ی قدی نشستیم منظره ی خوب بیرون
روایت واقعی زندگی ایلای
به قلم #یاس
_کی میرین
_حدودا یه ماه دیگه
_تو بری من چیکار کنم ابراهیم که به من اهمیتی نمیده
_نه الای این حرف نزن
ببین امروز اینجا آوردمت باهات صحبت کنم
پاشو بیا بریم آشپزخونه هم شام بپزیم هم حرف بزنیم
اومد جلو و دست منو گرفت
پاشدم حالم خیلی بد بود واقعا احساس میکردم تنها حامی خودمو دارم از دست میدم
همراه معصوم به آشپزخونه رفتیم و همچنان که داشتیم کار می کردیم به صحبت های معصوم هم گوش می کردم
_من مطمئنم بین میترا و ابراهیم اختلافی پیش اومده
مطمئنم دیگه مثل سابق نیست
تو باید از این وضعیت به خوبی استفاده کنی باید یه کاری کنی ابراهیم سمت خودت بکشی
میدونم ابراهیم کلا بد اخلاقه
میدونم از اول خوب نبوده
ولی بازم میتونی تلاش کنی
تو یه زنی ببین چی کار می تونی بکنی
باید تلاش کنی تا زندگیت بهتر ازین بشه نباید ناامید بشی
_ولی معصوم درسته داداشته ولی تو نمیشناسیش
ابراهیم فقط دوران دوستیمون بامن خوب بود
بعد ازدواجمون اصلا هیچ اهمیتی به من نداد
میترا هم اومد بدترش کرد
_میدونم عزیز دلم میدونم
ولی به خاطر خودتم که شده کمی بیشتر تلاش کن
_نه معصوم فایده ای نداره
از یه جایی به بعد دیگه دلت نمیخاد خوشبخت بشی فقط میخای دیگه اذیت نشی
میخای احترام داشته باشی
تو همسرت خوبه شاید نتونی کامل درکم کنی
ابراهیم منو از همه چیز ناامید کرده
بچمو گرفت زن دوم گرفت همه جوره اذیتم کرده
من هیشکیو ندارم نه خانوادمو دارم نه شوهرمو
حالا نمیشه نرین شما اینجا هم خوشبختین لزومی نداره برین چرا خودتو غریب یه مملکت دیگه میکنی
_به خدا نمیشه الای
من و حسین بارها در این باره صحبت کردیم
به قول خودت ناامید شدم
اون باید تصمیمی که گرفته رو عملی کنه فقط اینحوریه که راحت میشه
برنج گذاشتیم برا دم
معصوم از یخچال میوه آورد و نشستیم روی سرویس راحتیش که همیشه عاشقشون بودم
_وسایل خونرو گذاشتیم برا فروش
فردا یه نفر میاد یه تعدادشون ببره
_ثریا خانم خبر داره
_نه تو خونواده تو اولین نفری
_فک کردم حتما همه میدونن آخه هم ثریا خانم امروز به نظرم بی حوصله و نرم بود هم ابراهیم
چطور اجازه داد بیام خرید یا خونه ی تو
معصوم به نظرت رفتارای ابراهیم مشکوک نیس
_مامان که به خاطر بابا ناراحته
ابراهیمم شاید به خاطر همون اختلافاش با میترا اینجوری شده
شاید خدا خواسته قدر تورو بیشتر بدونه سمت تو بیاد
باید به خاطر شنیدن این حرفا دلم آروم میشد
باید امیدوارم میشدم
باید خوشحال میشدم ولی چرا دلم آروم نمیشد بلکه بدتر استرس داشتم
چرا منتظر واقعه ی دیگه ای بودم منتظر ضربه ی دیگر
از این احساس اصلا خوشم نمی اومد
آرامش و قرار منو ازم گرفته بود
کمی راجع به خاطرات دوران دانشگاه و مجردیمون با هم صحبت کردیم
بعد از شام معصوم خواست تا منو به خونه برسونه ولی قبل از راه افتادن تماسی با ابراهیم گرفت و در کمال تعجب ابراهیم گفت که نمیخواد به خونه برگردم و بهتره امشبو خونه ی معصوم بمونم
خود معصوم هم از این پیشنهاد ابراهیم خیلی تعجب کرده بود
ولی تعجبمونو به پای این نوشتیم که شاید امشب به آپارتمان میترا رفته و خونه نیست و به خاطر همین هم دلش به حال من سوخته و خواسته پیش معصوم بمونم
چون خبر داشت که حسین آقا خونه نیست
روزم تا قبل از شنیدن خبر مهاجرت معصوم خوب وعالی بود ولی بعد از اون شد سراسر استرس و نگرانی
معصوم ازم خواست بیخیال بشم و شبمونو با فکرو خیال خراب نکنم
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
#داستان_آموزنده
🔆مرحوم ارباب
((حضرت حاج آقاى هاشم زاده )) فرمودند:
يك پولى به مبلغ دو هزارتومان داشتم مى خواستم خمس و سهم امامش را بدهم ، خمس را به فاميل مادرم كه سيد بود دادم ، و سهم امام را آوردم خدمت آقاى ارباب .
وقتى به منزلشان آمدم ، آقا منزل تشريف نداشتند و گفتند آقا تشريف مى آورند. در منزل آقا يك سكوئى بود نشستم تا ايشان تشريف آوردند.
سلام كرده گفتم : آقا من دو هزار تومان داشتم ، كه خمس آن رابه فاميل مادرم كه سيد و بيچاره بود دادم و سهم امام را براى شماآوردم .
يك وقت ديدم عصا را كنار گذاشت . سر اندر پا سه مرتبه به من نگاه كرد و فرمود: شما برويد اينها را هم به مستحقينش بدهيد قبول من است ، قبول اينجانب است و شما وكيل هستيد كه اينها را به مستحقينش بدهيد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#تلنگر
🍁جناب شیخ رجبعلي خیاط ره: اگر انسان ، موفق به عمل هم نشود ، صحبت آن ، اثر خوبی در روحیه ی او می گذارد .
📘کیمیای محبت
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
⚠️مشکل از بندگیته رفیق⚠️
✍🏻آیت الله حق شناس(ره):
📌اگر در زندگیتان شکاف هایی هست،
دلیل آن است که در بندگیتان برای خدای متعال کم گذاشته اید!
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
میگفتیهرفیقگیربیاریدڪهباهاش
خودسازیڪنید؛ترڪِگناهڪنید . . .
درسبخونیدومباحثهڪنید . . .
سختگیرمیادولیاگهپیداڪردید
ولشنڪنید!تاشھادت! :)🖐🏻
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b