eitaa logo
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
8.3هزار ویدیو
6 فایل
نجواها و دعاهای مشکل گشا ، زندگی نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مه شهدا داستان های آموزنده موسیقی بی کلام آرام بخش
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 شبتون آروم و دلنشین   🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی مامان_وای آره راس میگی زهرا خانم_پس بهتره زودتر آما
به قلم (یاس) فاطمه اینقد منو خندوند که صدای آقا مهدی دراومد _فاطمه دارم با گوشی صحبت میکنما صدات نمیزاره بشنوم فاطمه باخنده گفت _خیلی خوب باشه بابا داشتم ادای دختر خالت درمیاوردم مهدی_فاطمه _فاطمه_چیه منم داشتم ریز ریز میخندیدم از بس فاطمه خندوند که اشکم در اومده بود فاطمه_مهدی کیه ول کن نیس مهدی_محمده فاطمه_چی میگه مهدی پشت خط گفت _داداش ما داریم میریم بنگاه ابالفضل میخای بیا اونجا نه اول میریم پاساژ یکم طلا داریم میفروشیم میاییم فک کنم یه ساعتی طول بکشه باشه پس میبینمت وبعد رو به ما کرد و گفت _رسیدیم _آقا مهدی ببخشید شما هم گرفتارین منم همش زحمت میدم بهتون مهدی خندید و گفت _نه این چه حرفیه ایلای زحمت چیه منو محمد یه پرونده بزرگ قبول کردیم یکم گیروگرفتاری زیاد داره مجبوریم همش در تماس باهم باشیم هماهنگ کنیم این حرفا تو هم خواهرم و بعد خندید و با خنده گفت باز خدا پدرتو بیامرزه تو هستی این فاطمه این حجم از حرفاش سر تو خالی میکنه مغز منو که خورده از وقتی که از عروسی برگشتیم میره میاد ادای دختر خاله های منو درمیاره از خنده ریسه میره فاطمه با خنده گفت _پس من امشب پیش الی میمونم تو هم تنها بمون حیف اون هنرنمایی های من که خرج تو میکنم قدر منو فقط الی میدونه پیاده شدیم و آقا مهدی مستقیم رفت مغازه ششم از پاساژ فاطمه با آرنجش زد به پهلوم و آروم گفت _این مغازه یکی از موکلای مهدی ثروتشون از پارو بالا میره الی یه مغازه بزرگ و لوکس بود پر از طلاهای به روزکه چشم آدم نوازش میداد وای که چقدر قشنگ بودن اینقد با ذوق نگاشون میکردم که یادم رفته بود اومدم طلاهای خاهرم بفروشم تا ماشین بخریم یه پسر ابرو برداشته که صورتش شش تیغ کرده بود شلوار لی توسی کوتاه که مچ پاهاشم بیرون بود اومد و با صدای بی نهایت لوس گفت _سلام خانوما خوش اومدین قبل از اینکه ما جواب بدیم آقا مهدی گفت _جناب مهاجر نیستن _الان میان تو راهن _فاطمه_الی این پسره یا دختره لبمو گاز گرفتم تا بلند نخندم _وای فاطمه میشنوه ها _بزار بشنوه والا ابروشو برداشته هیچ مویی هم تو صورتش نداره تو این هوای سرد یه تیشرتم پوشیده با نازو نوازشم حرف میزنه _الان اگه آیناز اینجا بود میگفت _وای ننه فاطمه_تو بی ذوقی کاشکی آیناز بود یادم باشه امشب بهش بگم چه گوهری دیدیم در مغازه باز شد و بوی عطر تلخی تمام فضا رو پر کرد آقا مهدی رفت جلو و باهاش دست داد مرد مسن با آقا مهدی احوال پرسی کرد و به ما هم خوش آمد گفت طلاهای آیناز بیشتر از اونچه که فکرشو میکردم درآورد و خوشحال سمت بنگاه رفتیم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ✨﷽✨الهی به امیدتو ✨بر نور جمال 🌸پاک احمد صلوات ✨برعطر وجود 🌸حی سر مد صلوات ✨بر وجه نکوی و 🌸خلق نکوی رسول ✨بر خاتم انبیاء 🌸محمد و آل محمد صلوات 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🌸     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
سلام مولای من ✋ 💚 💚 اے راز نگهدارِ دِل زار ڪجائے؟ اے برق مناجاٺِ شبِ تار ڪجائے؟ صحراےغمٺ پرشده ازقافلہ اے قافلہ را قافلہ سالار ڪجائے؟ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
💝 💝 🍃🌸عاقبت روزی تو از ره می رسی 🌸🍃رو به پایان می رسد روزی غروب بی کسی 🍃🌸یابن الزهرا جان به قربان دو چشم ابرویت 🌸🍃کی به پایان می رسد این واژه دلواپسی ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
|💚|•° °•○نیسٺ نِشــآنِ‌زِݩدِگے|√°• ~•|تانَرِسـَــد ↻نِشــٰان|ِ‌تـُو|^ مـَــهدےجـٰاݩـ❤️||• ❤️تعجیل در صلوات❤️ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 کیمیا... داستان زندگی پر پیچ و خم و باور نکردی یکی از متخصصین کشورمون👌😍😍😍 🍃🍃🍂🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #کیمیا رضا که زل زده بود به صورت کیمیا مثل همیشه با لحن
به قلم (یاس) ._اوس کریم یه خونه و یه ماشین به من بده تا رویا رو بگیرم زهرا خندید و کیمیا گفت _ آمین خدا جونم آمین لطفاً به داداشم ماشین و خونه بده زودتر زن بگیره ما را کچل کرد هر سه بلند خندیدند کیمیا ضدآفتابشو زد پوست تمیز و صاف و بدون جوش دماغی که به قول معروف دماغ عملی بود با کمی رسیدگی تبدیل شده بود به یک دختر شاد و آرام و البته زیبا زینب خانوم از نتیجه عمل به قدری رازیه که دوست داره کیمیا رو تو همینه مهمونی‌های خانوادگیشون ببره تا همه کیمیای جدید رو ببینند ولی کیمیا دیگه علاقه‌ای به این جور جمع ها نداره وارد دانشگاه که شد طبق قرارشون گلی تو ورودی دانشگاه منتظرش بود کمی دیر رسیده بود _ کیمیا کیمیا بیا اینجا نگاهی به گلی که با لبخند زیبا براش دست تکون میداد کرد و با خوشحال پشت گلی رفت _ چرا دیر کردی چیکار کنیم سرویس دانشگاه دیر اومد _ بابا خوب با آژانس ای دربستی چیزی میومدی الان استاد میره کلاس عجله کن باهم راهی کلاس شدن و تو راه گلی از پرس و جو های ترلان الهام و فاطمه می گفت و غش غش می خندید که سر کارشون گذاشته و گفته کیمیا مسافرت خارج از کشور رفته برای همینم گوشیش رو جواب نمیده استاد وارد کلاس شده بود و بچه ها مشغول بحث راجع به واحدهای عملی که از این ترم کم کم شروع میشد بودند استاد نگاهی به انتهای کلاس کرد و گفت _ خانم دادگر نیومدن... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃💔 💯تا زمانی ڪ همنشـــین باشیم امام زمان عج نخواهـــیم بود..❗️ 💯تا زمانی ڪه گرفتار نَفس باشیم امام زمـان عج نخواهـــیم بود..❗️ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🔴🔵 چرا امام زمان نمی‌آیند؟ 🌺 پاسخ : 🔷حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:👇👇 ♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي ‌آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد. جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ 🔴 گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيده‌اي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست. ما دختر  او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي‌ فرمايند: بيا! مي‌ خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. 🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. 🔺گفت: فرموده‌ اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نمي‌آيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانه‌اي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛ معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز براي آمدن امام زمان(ع) نداريم. 🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺 ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 رفتار معنوی اعضا سلام امروز داشتم تلوزيون میدیدم يه حديث ديدم که وقتی قرآن میخونید خونتون مثل ستاره توی آسمون میدرخشه راستش من وقتي هجده سالم ازدواج کردم البته ازدواجم تموم شد ولی روزای خوبی برام نبود همسرم شیشه مصرف میکرد خيلی روزای بدی بود ولی من از اونجایی که تسلیم شدن تو کارم نيست هر روز رو قرآن ميخوندم و به خدا میگفتم اینجوری همیشه جلوی چشمتم خودت گفتی خونم نورانی ميشه پس اينطوري منو میبینی و بلاخره برام يه راه نجات پیدا ميشه و واقعا هم همه چيز در عرض چندماه تموم شد بدون کوچکترين اذيتی میخام اول براتون آرزو کنم هرگز توی زندگیاتون دچار مشکل نشید ولی اگه هر مشکلی پيش اومد هرچقدرم که بزرگ و ترسناک به نظر بياد خدای مهربون از اون قوی تر و بزرگتره فقط کافیه باورش کنی و نترسی زندگیاتون پر از نگاه خدا 🌹 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی فاطمه اینقد منو خندوند که صدای آقا مهدی دراومد _فاطمه دارم با گ
به قلم (یاس) رسیدیم به بنگاه ماشین یه سالن تقریبا بزرگ که سرامیکا براقش و روشنایی ال عی دی سقفش باعث شده بود درخشش زیبایی داشته باشه در مغازه که یک دست شیشه بود و اسم مغازه با رنگ طلایی نوشته شده بود رفتیم جلوتر یه میز خیلی بزرگ چرم قهوه ای خیلی جالب بود مردی میانسالی با غرور تمام پشت میز به پشتی صندلیش تکیه داده بود چند نفر دیگه هم اینور میز رو صندلهای راحتی به رنگ قهوه ای که ست میز بود نشسته بودن میتونستم آقا محمد که پشتش به ما بود تشخیص بدم مرد میانسال که آقای محمدی نام داشت تا مارو دید پا شد آقا محمد همزمان برگشت و تا مارو دید لبخند زد و جلو اومد منو فاطمه اون کنارا واستاده بودیم و گاهی در جواب خوش آمد گویی آقای محمدی لبخند کوتاه میزدیم و به یه تشکر کوتاه محمد نگاه کوتاهی بهم کرد و بعد سریع مشغول صحبت با مهدی و صاحب بنگاه شد فاطمه دستمو کشید و گفت _وای الی ببین چه جیگریه این یه ماشین مشکی خارجی بود _خدای من الی نگاش کن با اینکه برا 2014هستش ولی ببین چه شیک و تمیز آرزومه یکی از اینا بخرم _قشنگه ولی حتما خیلی گرونه _آره ولی میارزه نمیدونی چقد استهلاک کمی دارن عالیه این ماشین عالی بیا اینجا بیا اینارو نگاه کنیم _فاطمه این بنگاه خیلی باکلاس همه ماشیناشم که گرونن واسه چی اومدیم اینجا صدای محمد درست پشت سرم اومد _نه این طرف ماشینای قیمت متوسط و پایینم دارن _خوبین _خوبم فاطمه اومد پیش ما و گفت _کو محمد کجان پس جرا ما نمیبینیم 🌼🌼🌼🌼🌼🕊🕊🕊🕊🕊🕊
05 - 05.mp3
455.8K
*🍃🍃🍃🌼🍃 خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🍃🍃🌼🍃
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 حس خوب دیدن این کلیپ از دست ندید 🌹❤️|شما متولد کدوم دهه ای؟|بفرست برای عزیزترینت 😍     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
👇👇👇 پیچیدگی 🔥آخرالزمان🔥 🍂اگه تمام عالم رو کفر پر می‌کرد، ایمان داشتن اینقدر سخت نبود☝️ 🍂اما مشکل دقیقا اینه که آخرالزمان قرار نیست همه عالم رو کفر پر کنه ... 🔔طبق روایت در آخرالزمان مسجد هست اما پر است از افراد خدا نترس که مشغول غیبتند،❌❌ پیش نماز هست اما عقل خود را از دست داده😒 آدم ظاهر الصلاح هست، اما مال یتیم میخوره😒، قاضی مسلمان هست اما خلاف حکم خدا حکم می‌کنه،🚫 منبری هست، امر به تقوا هم می‌کنه اما خودش عمل نمی‌کنه،☹️ 😔همت همه شکم شده و شهوت ...😔 📚کافی جلد۸ صفحه۳۷ دنیای آخرالزمان دنیای پیچیده ایه...☝️ ⚠️اگر این چیزها رو دیدید، تعجب نکنید‼️ محکم سر ایمانتون بایستید و بدانید که رحمت خدا به شما نزدیک است.❤️☺️ 🕋و ان رحمت الله قریب من المحسنین! ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه ميخواى از چرخه تكرار مشكلاتت خارج بشى اين ويديو رو ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍃💔🍃 دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی💔 مثل یڪ سال گذشتہ بہ تو مشغولم من...😔✋ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🌺هر ڪہ شد پابند عشقٺ در جهان 🍃از همہ عالم بِبُرد ناگهان 🌺نام تو حاجٺ روایش می ڪند 🍃اے همہ دار و ندار آسمان ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
4_5924895960218993255.mp3
3.03M
💢سخنران:حجت الاسلام عالی ♦️موضوع:غیبت امام زمان (عج) عادی شده ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم! همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم! رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم! همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم! سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست من از بی مهری این ابرهای تار میترسم! تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم! طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم! شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد من از بیماری آن دیده خونبار میترسم! به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم! دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم! هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم! ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
ــــــــــــــــــــــــــــ✍ !!!👌 ♦️مردی در صحرا دنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر باهوشی برخورد و سراغ شتر را از او گرفت. پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود❓ مرد گفت: بله پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟ مرد گفت: بله بگو ببینم شتر کجاست❓ پسر گفت: من شتری ندیدم❗️ مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد. قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور همه مشخصاتش را می دانستی❓ پسرک گفت: روی خاک رد پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود، فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده، بعد متوجه شدم که در یک طرف راه، مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است. قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی، ولی زبانت باعث دردسرت شد پس از این به بعد شتر دیدی ندیدی❓ .ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
اگرنمیتوانید قلمی برای نوشتن خوشبختی کسی باشید.... دست کم بکوشید پاک کنی خوب، برای زدودن دلتنگی هایش باشید ... ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🔴🔴🔴 📌پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم فرمودند... ✍من آیاتی را در قرآن مى شناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن شوند براى حل مشکلات آنها کافى است و آن آیات سوّم و چهارم سوره طلاق است... 💥وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْث لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْىء قَدْراً💥 🍂طریقه ختم به جهت وسعت روزى، 🍃آیه مذکور را از روز دوشنبه شروع کند، 🍂تا چهل روز، روزى 153 مرتبه بخواند 🍃روز چهلم 178 مرتبه بخواند. 🍂به جهت وسعت رزق و برکت مال و رسیدن به دولت و ثروت بسیار محرب هست. ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b