eitaa logo
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
8.7هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
9هزار ویدیو
9 فایل
نجواها و دعاهای مشکل گشا ، زندگی نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مه شهدا داستان های آموزنده موسیقی بی کلام آرام بخش
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام سجاد (علیه السلام) فرمودند : ✍ بیچاره انسان که در هر روز دستخوش سه مصیبت است که از هیچ یک عبرت نمی گیرد. 🎬 شرح روایت در ویدئوی بالا ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فواید نگاه کردن به قرآن قرآنن کریم به قدری با برکت است که حتی نگاه کردن به صفحات آن موجب رشد و تعالی انسان می‌شود برخی فواید آن عبارتند از تقویت بینایی درمان ورم ملتحمه چشم مطرود کردن شیطان ازدیاد عقل چندین برابر شدن ثواب قرائت. امام صادق علیه السلام می فرمایند: کسی که قرآن را از روی صفحات آن بخواند از بینایی اش بهره می‌برد و از عذاب پدر مادرش کاسته می شود هرچند کافر باشد. 📚 کافی جلد ۲ صفحه ۶۱۳ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اتفاق جالب بود بعضی از آدما میبخشن و میبخشن و ... تا یه جایی بخششون تموم میشه :) کاش نرسه هیشکی به اون مرحله💔   🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🌷 امام باقر (عليه السّلام) فرمودند : ✍ اَلنَّوْمُ أوَّلُ النّهارِ خُرْقٌ وَ الْقائِلَةُ نِعْمَةٌ وَ النَّوْمُ بَعْدَ الْعَصْرِ حُمْقٌ وَ النَّوْمُ بَيْنَ الْعِشائيْنِ يُحْرِمُ الرِّزْقَ. 👌 خواب اوّلِ روز نادانى است ، وخواب نزديك ظهر نعمت است. وخواب بعد از عصر حماقت است ، وخواب بين مغرب و عشاء باعث محروميت از روزى مى شود. 📖 مكارم الاخلاق ، ص۳۰۵ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی علیه السلام می‌فرمایند: دنیا در حال انتقال از یکی به دیگری است گیرم که دنیا برای تو بماند تو برای آن نمی‌مانی. 📙غررالحکم ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 کیمیا... داستان زندگی پر پیچ و خم و باور نکردی یکی از متخصصین کشورمون👌😍😍😍 🍃🍃🍂🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #کیمیا _خوب چرا مخالفی دلیلت چیه _ خب استاد برای اینکه من نمی‌تونم سر
به قلم (یاس) کیمیا متوجه بود که استاد امروز دلش شیطونی کردن نامزدی می‌خواهد ولی در تعجب بود اگه خواستار همچین رابطه‌هایی بود چرا مصرانه و جدی می‌خواست که نامزدی رسمی در کار نباشد بعد از سفارش و آوردن غذا در ظروف با نقش و نگار سنتی و آبی لاجوردی شام با بحث درباره خانواده ها خورده شد میلاد از خواهرش صحبت میکرد و شرایط زندگی در خارج از کشور کیمیا نگاهی به ساعت کرد و گفت _بهتره برگردم ساعت از ۱۱ نیمه شب گذشته با موافقت میلاد آرام آرام به سمت خونه برگشتند کیمیا از میلاد خیلی رسمی تشکر کرد و و میلاد دوباره دستش رو جلو آورد و گفت _ شبت بخیر عزیزم کیمیا آهی کشید و دوباره با اکراه به میلاد دست داد و با هم خداحافظی کردند تو دلش گفت خوب شد فقط دس دادن می‌خواد اگه بوس بغل می‌خواست چه کار باید می‌کردم در رو که بست تازه یادش افتاد که زهرا بهش زنگ نزده و با خودش گفت یعنی تا الان خبری از حسین نشده ولی به محض ورود به خونه با چشم‌های اشکی زینب خانم روبرو شد دستپاچه خودش رو به زینب خانم رسوند و گفت _ مامان چی شده چرا گریه می‌کنی زینب خانوم با غصه گفت _ ایشالله من بمیرم از دست همتون راحت بشم کیمیا با تعجب به زهرا که از آشپزخانه برای پدرش چایی ریخته بود نگاه کرد و گفت _ چرا آخه مگه چی شده حسن آقا کلافه بود شایدم عصبانی ولی حرفی نمیزد ساکت به پنجره نگاه میکرد کیمیا لحظه ای فکر کرد شاید بخاطر دیر اومدن کیمیا عصبانی هستن برای همین رو به زینب خانم که فین فین میکرد گفت _مامان بخدا رستورانی که رفتیم از اینجا خیلی دور بود منم اصلا حواسم به ساعت نبود قول میدم دیگه دیر برنمیگردم _کی با تو بود فعلا که یدونه تو بین بچه ها بی مشکلی اون رضای مادر مرده که نمیدونم کدوم خدا نشناسی رفته تو جلدش داره بچمو بدبخت میکنه اون زهرا که اون نمک نشناس زندگیشو تباه کرد اون از بچم حسین که خودش دلش پر درده هر روز داره دنبال بدبختیای ما میدوه خدایا گناهم چیه روزگارم اینه وبعد با شدت بیشتری گریه کرد حسین از اتاقش بیرون اومد کیمیا میخواست از حسین بپرسه که چی شده با دیدن حسین دهنش همونجوری باز مونده و با تته پته گفت _حسین 🌼🌼🌼🌼🌼🌼