هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
بعد از اینکه مطمئن شدم عشقم #گم شده و نتونستیم پیداش کنیم😪
با ناامیدی تمام بخاطر فشار خونواده ام راضی به #ازدواج با مردی به شدم ک همسن پدرم بود
اما وقتی رفتم پای سفره #عقد ،در کمال ناباوری پیرمرد، پسر جوان و خوشتیپ رو صدا زد و اون اومد کنارم برای #ازدواج نشست😳
پسری ک در ظاهر همه #آرزوی داشتنش رو داشتن.اما ...
👇سرنوشت #ازدواج من با سهیل..👇
https://eitaa.com/joinchat/2792555401C0ca8eebfd1
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
بدون اجازه #مادر_شوهرم باهم #عقد کردیم،وقتی رسیدیم خونه،شوهرم گفت توی ماشین بشین پیاده نشو تا خودم بگم..دیدم طول کشید کنجکاو شدم رفتم تو خونه،پشت در چیزی از زبون مادرشوهرم شنیدم که #وحشت_زده برگشتم.شنیدم به شوهرم میگفت که....❌👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
تازه #عقد کرده بودم که گفتند #مادر_شوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم گفت باید بیای خونه ما و به مادرم کمک کنی...اکثرا میرفت ماموریت کاری...من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم برای مأموریت رفته بود شمال ...از مادرشوهرم اجازه گرفتم به مادرم سربزنم...یادم اومد گوشیمو با خودم نیاوردم و فورا برگشتم ..کلید انداختم ودرُ باز کردم...ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
تازه #عقد کرده بودم که گفتند #مادر_شوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم گفت باید بیای خونه ما و به مادرم کمک کنی...اکثرا میرفت ماموریت کاری...من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم برای مأموریت رفته بود شمال ...از مادرشوهرم اجازه گرفتم به مادرم سربزنم...یادم اومد گوشیمو با خودم نیاوردم و فورا برگشتم ..کلید انداختم ودرُ باز کردم...ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d