🕊🕊🕊🕊🕊🕊
سلام صبح زیباتون بخیر🌷
خدایا چتر رحمتت را🌷
بر سر دوستانم
همیشه باز نگهدار
و بهترین تقدیرها را🌷
برایشان رقم بزن
امروزتون سرشار از آرامش الهی🌷
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
🌸تقدیم بِہ شُما
✨دوستانے ڪـــــہ
🌸حضورِتــ💖ــون بَرام
✨بـہ زیبایـــــے …
🌸این گُلهاستـــ😉
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۶۲﴾
🔸 خداست که هر کس از بندگان را خواهد وسیع روزی و یا تنگ روزی میگرداند، که همانا او به هر چیزی (از مصالح خلایق) داناست.
💭 سوره: عنکبوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊🕊🕊🕊
🔅 وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا ﴿۸۸﴾
و کافران گفتند که خدای رحمان فرزند برگرفته!
🔅 لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿۸۹﴾
(ای کافران) همانا شما سخنی بسیار زشت و منکر بر زبان آوردید.
🔅 تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿۹۰﴾
نزدیک است از این گفته زشت و عقیده باطل آسمانها از هم فرو ریزد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی گردد.
🔅 أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا ﴿۹۱﴾
چرا که برای خدای مهربان فرزندی (مسیح و عزیر و ملایک را) دعوی کردند.
🔅 وَمَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿۹۲﴾
در صورتی که هرگز خدای رحمن را (که منزه از مثل و مانند است) فرزند داشتن سزاوار نخواهد بود.
💭 سوره: مریم
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#داستان_آموزنده
🔆سيد زين العابدين ابر قويى
مرحوم آسيدزين العابدين طباطبائى ابرقوئى يكى از علماى برجسته اصفهان بوده حضرت حاج آقاى هاشم زاده فرمودند:
ما يك همكارى داشتيم كه ايشان از مريدان آسيد بود. برادر اين همكار ما در زمان سيد از دنيا رفت . آقا سيد وقت دفن برادرش سنگ قبر ايشان را ايستاده روى زمين مى گذارد. و مى فرمايد: يكى از چهل مؤ من اصفهان ايشان بود. همين همكار و رفيق ما يك روز نقل كرد:
آقا سيدزين العابدين رحمت خدا رفته بود، من توى يك مغازه نانوايى كار مى كردم و خيلى در مضيقه بودم مزد كارم به جاى پول چند عدد نان بود كه بعد از كارم مى گرفتم و به خانه مى بردم .
چون پولى در كار نبود مجبور بوديم نان خالى بخوريم و برنج و خورشت و قند و چاى ... هم در خانه نداشتيم و خانواده مان ناراحت بودند و چاره اى جز صبر نداشتيم . مدتها زندگيمان به همين منوال مى گذشت .
يك روز خيلى ناراحت شدم آمدم سر قبر آسيدزين العابدين ، سوره حمد خواندم و نثار آن بزرگوار فرستادم و گفتم : آقا من مرد بى سوادى هستم و جز اين سوره چيز ديگرى بلد نيستم ، اين سوره حمد را نثار روح پاكت كردم . ولى حرفى از گرفتارى هايم نزدم و به منزل برگشتم .
شب خواب آسيد را ديدم ، كنار عطارى ، بدون اينكه با ايشان صحبت كنم يك وقت فرمود: آقامحمد مى دانم چه كار دارى نان دارى اما قاطق يعنى خورشت ندارى از فردا قاطق پيدا مى كنى . گفتم : آقا من كه حرفى نزدم شمااز كجا مى دانيد؟!
فرمود ما همينجا هستيم و مى بينيم .
فرداى آن روز كه خواستم به خانه بيايم ، مقدارى نان كه گرفتم ديدم قدرى پول هم به ما داده شد و از آن روز كم كم كارمان درست شد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🕊🕊🕊
داستان زیبای ملکه گوهر شاد سازنده مسجد گوهرشاد مشهد و جوانی که عاشق او شد...
#بسیار زیبا
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
❤️❤️ روایت زندگی واقعی ایلای به قلم #یاس رفتم کنار سفره نشستم احساس کردم اگه چیزی نخورم نمیتون
🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸
#داستان_زندگی_واقعی ❤️
به قلم #یاس
صدای خنده ی میترا و ابراهیم کل خونرو برداشته بود
ثریا خانم مثل بلبل پشت سر هم حرف میزد و میخندید
عروس گلم دخترم دخترم از دهنش نمیافتاد
شنیدم که میگفت
_میدونستم آخرشم شما دوتا قسمت هم هستین
بینتون جدایی افتاد ولی بازم قسمت هم شدین
صدای خاله ی ابراهیم که دقیقا مثل خواهرش حرف میزد رو شنیدم
_ولی خواهر قولت یادت نره ها اون دختره رو زودتر دکش کن بره
دوس ندارم فامیل شوهرم بگن میترا رفته هووی یکی دیگه شده
من قبول کردم چون خودتون گفتین به زودی تکلیف اون دهاتی اسمش چی بود الیو روشن میکنین
_نگران نباشی ابراهیم قول داده
میخواستن منو آواره کنن
میخواستن منو برگردونن پیش پدری که دیگه منو دختر خودش نمیدونه
اصلا مگه خانواده ای دارم
کدوم خانواده
همونا که یکساله منو مثل یه تیکه گوشت فاسد انداختن جلوی سگا...
آره میخواستن جای پای دخترشونو محکم کنن.
صدای میترا که با ناز وعشوه ی زیاد ابراهیم صدا میزد رو مخم بود
انگار که تکه ای شیشه ی شکسته برداشتن و دارن شیشه ی اعصابمو خط میکشن
پاهام به زمین چسبیده بود
هم دیدن این صحنه ها و هم شنیدن نقشه های در به در کردن من قلبمو به درد میاورد
هم توان رفتن نداشتم
زل زده بودن به خونه ی ثریا خانم
میترا لباس قرمز کوتاهی پوشیده بود
ساپورت بدن نمایی هم به رنگ سیاه داشت وموهای شرابیشو مثل شعله های آتش روی کمرش ریخته بود
سنجاق خوشگل طلایی رنگی به چتریاش زده بود
رژی به رنگ لباسش زده بود و بوی عطر وسوسه کنندش که به محض ورودم به حیاط توی دماغم پیجیده بود
حذابیتش نفس گیر بود
نمیدونم چرا پیش خالش و پدرو مادرش خجالت نمی کشید
اینها همگی مگه لباس شب نیستن؟!
پس چرا....
چرا ابراهیم برا من هیچ وق لباس و وسایل آرایشی نخرید
اصلا مگه ما چند بار باهم بیرون رفته بودیم
تمام خرید من یک پالتو یک روسری و یک پیرهن بود همین وبس
و کتکی که پشت سر این خریدها خورده بودم
شبیه دختر بچه ای بودم که با حسرت بع عروسک دختر همسایه زل زده و حسرت داشتنو میکشه ولی حرات نمیکنه بگه منم از اونا میخام
بوی غذا همه ی خونرو برداشته بود
ناراحتی معدم به کل فراموش کرده بودم
ولی حالا بوی غذا حساسم کرده بود
شکم نفهمم غذای گرم ثریا خانم خواست
سیب زمینی سرخ کرده که بوش عحیب خوشمزه میومد رو خواست
نفهمید که قلب بیچاره داره از کار میافته
لعنتی فقط به فکر خودش بود
بی اختیار سیل اشکام جاری شده بود
کاشکی یکی میومد و پاهای چسبیده به زمیین منو جدا میکرد و میبرد خونه ی خودم
کدوم خونه
مگه خونه جایی نیس که دلخوشی و محبت بین اعضای اون خونس
مگه خونه فقط داشتن یه چهار دیواری و یه سقفه
پس عشق کجاس محبت کحاست امید کجاست
کاشکی یکی بیاد دکمه ی دور تند قلب منو میزد تا کمی آرومتر بزنه
میترا با عشوه رفت سمت اتاق خوابی که پنجره اش رو به حیاط بود
بی اختیار منم گوشه ای واستادم تا اتاق ببینم
ابراهیم پشت سرش وارد شد و ب،،وس،،ه ای طولانی از گ,,,رد،،ن میترا گرفت
صدای خنده و بسه بسه میترا بلند شد
این جماعت آبرو رو خورده بودن و حیارو قی کرده بودن
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
#رسیدن_به_آرزوها
🌸✨ جهت اجابت حاجت
و برآورده شدن آرزو بعد از ۷ بار
صلوات بر محمد و آل محمد آیه
۵۱ سوره یس را خالصانه بخوان
📚 زادالمعاد ۲۴۷
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
زیبایی خلقت پرودگار...
استتار جالب این موجود!
❌ کپی پست بدون ذکر صلوات و تقدیم به امام حسین ع و شهدای کربلا ممنوع
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
زیبایی خلقت پرودگار...
استتار جالب این موجود!
❌ کپی پست بدون ذکر صلوات و تقدیم به امام حسین ع و شهدای کربلا ممنوع
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b