📚ناخدا رحمت:
📗 #ناخدا_رحمت
✍ #نرجس_شکوریان_فرد
#محمد_جواد_شکوریان_فرد
#جوان
🌀 معرفی:
اگر می بینی👁 سختته از جات پاشی و حرکت کنی🚶 ، اگه بی حوصله ای🙍♂ ،اگه... این کتاب📘 رو از دست نده .
#ناخدا_رحمت 👳 همه چیزش را وقف جبهه کرده بود .
اموال🚙 ⛴ 🏠، بچه ها👦👱 ، وقت⏰ ، نیرو💪و...
*******
سرسپرده ودست نشانده که باشی ، تا هروقت بخواهند در امانی😊 و هروقت نخواهند باید بروی... 😟
اما آزاده ✊که باشی حتما به فکر🤔 نابود کردنت می افتند...اما تو تا هروقت بخواهی، آنگونه که بخواهی می مانی و می روی.
هر چند که فنا برای همه است...
اما آنچه که می ماند #اسلام است.
چون فداییانی💪 دارد از جنس #ناخدا_رحمت_ها.....👳
👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
موقعی که به دنیا آمد ، باران🌧 زیبایی باریدن گرفته بود و برای همین ، اسمش را "رحمت الله" گذاشته بودند.
رحمت چهار سال👦 بیشتر نداشت که مأمورهای 👮ثبت احوال آمدند و فامیلی اش را گذاشتند"شکوریان فرد"
بی بی از صبح 🌞که بلند می شد، مشغول کار بود تا شب، پدر تاجر بود و برای کار به شهرها و کشورهای عربی رفت و آمد داشت، گاهی این رفت و آمد تا دوسال طول می کشید.
خبر آمدن کاروان تجار که رسید، بچه ها 👦👧👱تا بیرون شهر دویدند تا پدر👳 را ببینند؛ اما پدر بین آن ها نبود، خبر دهان به دهان میگشت. پدر، دو سال قبل ، در راه رفتن مرده بود.😔
یکی دو سالی که گذشت، رحمت👱 مکتب را رها کرد چون می خواست خیال بی بی را راحت کند که از خرج زندگی و یتیم داری نترسد.👌
برای بچه ای به سن او کاری جز پادویی و شاگردی در مغازه ها👨🔧 نبود. حقوقش💵 را که می گرفت با خوشحالی تا خانه🏃 می دوید تا پول ها را به بی بی بدهد.
...حالا که جوان رشیدی👨 شده بود، کارهای بزرگتری می کرد....
راه های طولانی را که از بیابان های ترسناک می گذشت، به تنهایی و با ذکر و دعا طی می کرد تا کار را انجام دهد. و به همین دلیل آرامش عجیبی پیدا کرده بود.
توی همین رفت و آمدها شنید که پالایشگاه نفت🏭 آبادان کارگر👷 می خواهد، پالایشگاه را انگلیسی ها اداره می کردند. ایرانی ها تنها کارگر ساده 👷بودند و با آن ها مثل برده رفتار می کردند. از صبح🌞 زود مشغول کار سخت می شدند و مهندس های انگلیسی با فخر بالای سرشان می رفتند و مثلا نظارت می کردند، رحمت👱 پیش خود می گفت: سگ 🐶ایرانی 🇮🇷شرف دارد به مهندس انگلیسی.
چندماهی ماند، اما انگار استخوان در گلویش بود. باید روی پای 👣خودش می ایستاد. با پول💶 کمی که داشت چند طاقه پارچه گرفت و کنار خیابان بساط کرد. خیلی زود توانست در خیابان احمد آباد مغازه ای اجاره کند. مغازه اش را پارچه فروشی کرد.
✅ سرت که به کار خدا گرم باشد
دنیا و آخرتت یک جا درست می شود.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅
بشتابید🏃🏃🏃
قیمت با تخفیف ویژه
#سفارش از طریق👇
📦 @sefaresh_namaktab
╭┅──────┅╮
@namaktab_ir🌺
╰┅──────┅╯
📸 #عکسنوشته
📕 #هیچکس_به_من_نگفت
✍ چه حیف شد که از همان دوران نوجوانی دنبال هوای نفس رفتم....
╭┅──────┅╮
@namaktab_ir🌺
╰┅──────┅╯
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
23.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نذری_کتاب
حرفهای من و مادرم ❤️
أَمَنْ یُجیِبُ المُضْطَرَ
إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُوء
دعــــایمان؛
تنها با آمین | تو | از نردبانِ اجابت،
بالا می رود!..
مـــادر!
می دانی که ما چند فاطمیه.....
در انتظار !
و او چند فاطمیه....
در اضطرار است !
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#مادر
#نرجس_شکوریانفرد
#جوان
☘️برگی از کتاب مادر:
🔅مادر مدیر است.
قاضی نیست.
🌎تمام عالم بر محور مادر میچرخد.
محور فاطمهی زهرا.
🔸این را خدا بنا نهاده است.
شیطان دارد نقش مادری را کمرنگ میکند، بی قدر و قیمت نشان میدهد.
💎مادر، معدن است.
ذخیرهاش تمام نمیشود.
هیچ شغلی به پای مادری نمیرسد؛ مهندسی، پزشکی، معلمی...
┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅
بشتابید🏃♂️🏃♂️🏃♂️
قیمت با تخفیف ویژه ۶۰۰۰ تومان
#سفارش از طریق👇
📦 @sefaresh_namaktab
╭┅──────┅╮
@namaktab_ir🌺
╰┅──────┅╯
♨️ #نقد_کتاب
📙 #دون_جووانی
✍ #مهتابی_۷۵
‼️‼️‼️‼️‼️
چند نکته:
اگر یک ظرف🍲 تمیزی داشته باشی وآن را کسی از شما امانت بگیرد ویا برعکس از کسی ظرف تمیزی را امانت بگیری،انصاف این است که موقع برگرداندن، همان گونه تمیز و پاکیزه تحویل داده شود.🍲
اگر با کسی با مهربانی وادب برخورد میکنی❤️،عدالت این است که طرف مقابل هم با تو مهربان ومودب باشد.💛
اگر به کسی.....اگر به کسی....و این اگر های بسیار را دیگر ادامه نمیدهم.
چون هر عقل سالم این حرفها را قبول دارد وتأیید میکند.😌
انسان باید بالا خانهی مبارکش خش داشته باشد تا این حرف های ساده وبدیهی را قبول نکند.🏡
حرف حساب:
و حالا حرف من این است که:
دختری 🙎که پاک وباخداست آیا باید همسر مردی شود 🙍♂که تا اوج جوانی اش به تمام گناهان آلوده شده است؟
یعنی نبوده که دختری را ببیند ودوری کند وبرعکس پسری خوب وپاک نبوده که.....؟!نمیدانم چه اصراری است در این رمان های 📚۹۸ ای ها که خلاف این را بگوید.
دون جووان:یعنی مردی که هوس باز است وهوسی را نبوده که تجربه نکرده باشد برخورداری از تمام روابط با تمام دخترانی که.....😢
👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆
وحال این دون جووان که پسر شهید است با دختری که دور از هر گناهی است سر زندگی میرود ودختر هم با عشق❤️ و آگاهی تمام دل به این زندگی میدهد .
در حالی که خدای عادل میگوید: زن های پاکدامن برای مردان پاکند.💑
و زن های آلوده دامن با مردان آلوده واین عین عدالت است.
در بین تمام مشاوره هایی که تابه حال داشته ام،نا بسامانی رفتاری وفکری و فرهنگی و تربیتی بسیار بوده که دو زوج درگیر آن بودهاند اما ندیدهام که ظرف ناپاک وظرف پاک با هم......
منظورم ظرفیت روحی و روانی است که جسم را از مرداب بیرون میکشد.
به هر حال « خالکوبی»،« میگل»،« آسمان دیشب،آسمان امشب»،«دردم»،«دون جووانی»و...رمان هایی است که علاوه برآنکه به شدت این امر را پشت و رو نشان میدهد.📔
هر چقدر هم که دستشان رسیده دین و خدا را زیر سوال برده اند که این مقوله ی دیگری است.‼️‼️‼️
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_معرفی_کتاب
یک خانه کاهگلی بود، از این قدیمی ها که وقتی واردش می شوی از در و دیوارش انرژی مثبت می خورد به سر و صورتت
خب به نظرم، اهلش از آسمان آمده اندو اهل این خانه، مادری دارد که معدن محبت خداست و برای همین هم است که محبتش در دل ها نشسته و تمام نمی شود
#کتاب_مادر
#نرجس_شکوریان_فرد
📚 @namaktab_ir
📎namaktab.ir
📎Namaktab.blog.ir
هدایت شده از پاتوق نمکتاب
41.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #نماهنگ_فاطمی
🌹چادرت را بتکان
🎤 #پویانفر
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
▪️#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
🏴 @omatevahede
زنان عنکبوتی🙎♀️🕸
.
فرا داستانی
.
که از میان
.
جامعه ایران
.
سر بلند میکند...
#زنان_عنکبوتی
#جوان
#نرجس_شکوریان_فرد
پ.ن:
ماجرای یک پرونده ی #واقعی...🧨🔎
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
بشتابید🏃🏃🏃
قیمت با تخفیف ویژه ۲۲۰۰۰ تومان
#سفارش از طریق👇
📦 @sefaresh_namaktab