دل خستهای که همهی زار و نزار دنیا را ریخته دور;🍃🥀
میخواهد، یک کسی را داشته باشد که نورانی باشد.✨
سرعت نور حضورش و قدرت تابش وجودش،
وجود را روشن کند، 🌱
ذهن را آرام کند،💕
تپش قلب را منظم کند،
اشک چشم را راه بیندازید و…
و همان دل دوست دارد که در خیابان منتهی به حرم که معروف است به
«باب قبله»
🌸مسیر تا حرم را طی کند و زبر لب زمزمه کند:
السلام علیک یا ایها الساقی
السلام علیک یا بابا💛
من علیک السلام میخواهم.😔💕
◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب
#کتاب #پدر #جوان
#غدیر
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
🗓 @namaktab_ir
╚════ ✾" ✾"
#السلام_علیک_یا_باب_الحوائج✋
✨ #امامکاظم(ع) میفرمایند:
سعی کنید زمان خود را به چهار بخش تقسیم کنید:
🌱 زمانی برای خلوت با خدا
🌱زمانی جهت تلاش برای به دست آوردن روزی حلال
🌱زمانی برای معاشرت و ارتباط با آشنایان و خانواده
🌱زمانی هم برای لذتهای حلال
📗تحف العقول، ص ۴۰۹
اللهم عجل لولیک الفرج
#میلاد_امام_موسی_کاظم علیهالسلام مبارڪ 🌼°○
🦋͟⃟̑⸙꯭꯭ @namaktab_ir
╚════. ════╝
نمکتاب
♨️ #نقد_کتاب 📚 رمان:#ارتداد
✍نویسنده: #وحید_یامین_پور
کتاب ارتداد و خواننده اش:
ارتداد یک نقطه سیاه می نشاند در مسیر راهی که روشن است.🧐
یک چالهی خیالی میان میدانی که صاف است و یک انتهای سرد بر ابتدای نورانی!
نمی خواهم نظر شخصی ام را درباره ارتداد بنویسم، چون آن را مختص شخص خودم می دانم؛
اما دریافتی که میان داستان کتاب نهفته بود، همه آن چیزی نبود که آقای یامین پور می خواست در طول داستان کتاب به خواننده القا کند بلکه بر عکس چیزی نصیب خواننده می شود که آقای یامین پور نمی خواهد🤔
خلاصه و روند داستان کتاب ارتداد:
داستان ارتداد یک سوال مطرح می کند: اگر انقلاب ایران پیروز نمی شد چه می شد؟🧐
و یک جواب: خمینی و یارانش شهید می شدند، کشتارهای وسیع رقم می خورد و …
و می ماند خامنه ای و یارانی که دیگر نمی توانستند کاری از پیش ببرند.🙄
ایران از هم گسسته می شد، دیکتاتور حاکم می ماند و ما باید از فراسوی مرزهای ایران می جنگیدیم!🤐
البته معادله ی داستان چند غلط هم دارد:
یکی همین است که اگر انقلاب ایران پیروز نمی شد،
فراسوی مرزها که همان لبنان و فلسطین منظور است هم، نابود می شد و فراسویی نمی ماند🤧، که کسی بخواهد بجنگد… البته با این منطقی که کتاب ارتداد در پی گرفته است!🤫
کاش آقای یامین پور می نوشت که چه می شود یک انقلاب به شکست می رسد؟🤔
ایشان فرضیه را بر شکست گذاشته و نوشته است… !
اما
آن چیزی را که داری نباید نفی کنی تا عظمتش را نشان دهی!🙁
آنقدر انقلاب های شکست خورده در طول تاریخ وجود داشته است که بتواند آینه ی عبرت بشود،😜
که اگر آنها را در قالب رمان به رشته ی تحریر در بیاوریم،
کفایت می کند تا مردم ایران قدر و قیمت انقلاب ایران و خمینی کبیر و شهدا را دریابند!😇
چند نکته دیگر:
آقای یامین پور کنار مباحث فلسفی انقلاب و چرائی اش که چون در لفافه کلمات سنگین پیچیده شده است، چندان برای ذهن ها راهگشا نیست
و در کنار مناظره های عاشقانه دختر و پسر انقلابی،🙃
بعد هم پدر و دختر انقلابی -که کمی هم رنگ و بوی جلف به خود گرفته-😣
و با جملات و کلمات نازیبا و غیرمتعارف که همراه نوشته های عفیفانه آمده است، کنار نکات دیگر کتاب مطرح شده.
نتیجه این کتاب:
ارتداد نه آنی بود که انتظار می رفت و نه نتیجه ای را رقم زد که خواننده می خواست!😥
جامعه ما، خصوصا قشر مذهبی اش نیاز دارد تا نوشته هایی را مطالعه کند که هم او را با اصل و حکمت اندیشه انقلاب آشنا کند، هم وظیفه و راهش را برای رسیدن به تمدن اسلامی مشخص کند،🙂 هم راه را باز کند تا با همت و امید قدم بردارد و کار را پیش ببرد.✊
خوانندگان باید مطمئن باشند، انقلاب اسلامی دیگر فرصت پیش آمده را باز نخواهد گشت و حتی به این امر فکر هم نخواهد کرد! 🤞
روزهای پیش رو بسیار چشم نوازتر از گذشته ای خواهد بود که گذرانده ایم.🍃
نکته آخر:
نویسندگان باید سنگ ها را نشان دهند تا خوبان سگ ها را نشانه بروند و راه را از لوث وجود دشمنان پاک کنند🌱☄.
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
♨️ @namaktab_ir
╚════ ✾" ✾" ✾
هدایت شده از تک رنگ
لطفـــــاً
کتابتون رو لایک نکنید!!!!😅😅❤️🚫
⛱ #شوخی
📚 #کتاب_نخون_ها
🌸@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌸
♨️ #تازه_های_کتاب
📚 #پنجره_های_در_به_در
✍️ محبوبه زارع
🔖 #رمان
👱♂️ #جوان
💴 قیمت پشت جلد: ۹۰ هزار تومان
ـــــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــــــــ
پنجره های دربه در
💕اصلاً خیلی چیزها در حافظه دل نمیماند.
💞 یا بهتر است بگویم نباید بماند.
💘 مثل همین که اولین بار چطوری آدم میفهمد که عاشق شده.
💖 اصلا نمیشود اولین بار را به خاطر آورد.
👣هرچه به عقبتر میروی، میبینی که نه، روز قبل از آن هم عاشق بودهای.
❣️ آنقدر عقب می روی تا میفهمی از روزی که دنیا آمدهای، یا حتی قبل از آن، عاشق بودهای.
❤️آن وقت درمییابی که تنها چیزی که مبدأ تاریخی ندارد عشق است.
آرسینه! من واقعاً یادم نمیآید که اولین بار چطور فهمیدم…
آیا شما چیزی یادتان میآید؟
💓آرسینه آه کشید: ادوارد! من حتی نمیدانم چیزی که در جانم شعلهور شده عشق است یا چیزی دیگر.
برای همین آمدهام تا از تو بپرسم. آمدهام بپرسم که نشانه عشق چیست؟💝
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
ـــــــــــــــــــ📗ـــــــــــــــــــ
📦 خرید پستی کتاب 📦
✨قیمت با تخفیف ویژه✨
1️⃣💰خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇
https://b2n.ir/336369
2️⃣ سفارش از طریق آیدی:👇
📦 @ketab98_99
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
📬 @namaktab_ir
╚════ ✾" ✾" ✾