eitaa logo
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
487 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
138 فایل
بصیرتی، تربیتی، فرهنگی،مذهبی،تاریخی و سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰دشمن بعد از شکست در جبهه‌های مختلف، متمرکز شده روی . ✊ بنده بگویم در این جبهه هم دشمن شکست خواهد خورد. 🔻رهبر انقلاب، امروز: امروز آمریکا بر جنگ اقتصادی متمرکز است چون از جنگ نظامی مأیوس است. 🔷️ در دهه‌ی هفتاد جنگ فرهنگی علیه ما شروع شد؛ حالا ببینید متولدین دهه‌ی هفتاد می‌روند می‌شوند و سر می‌دهند. در آن سال‌ها این نهال‌ها و روییدند. 🔷️ آن‌ها یک جنگ فرهنگی راه انداختند که فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم را راه انداخت. 👈 جمهوری اسلامی این است؛ مدافع حرم تربیت می‌کند، راهیان نور راه می‌اندازد، معتکفین در مساجد را به‌عنوان یک نماد عالی تضرع و قداست به وجود می‌آورد. 🔷️ پس ما در جنگ فرهنگی پیروز شدیم و دشمن شکست خورد. در جنگ نظامی هم پیروز شدیم. در جنگ امنیتی-سیاسی سال ۸۸ هم ملت ایران بر توطئه‌ی دشمن فائق آمد و پیروز شد. 🔺️ حالا دشمن بعد از شکستی که در جبهه‌ی فرهنگی، امنیتی، نظامی و سیاسی خورده، متمرکز شده روی . بنده بگویم در این جبهه هم دشمن شکست خواهد خورد. دشمن، ضعیف و ناتوان و شکست‌خورده است، به شرط اینکه من و شما بیدار باشیم و به وظایف خودمان عمل کنیم. ۹۷/۵/۲۲ 💻 Khamenei.ir
‌#معرفی_کتاب📚👌 #کتاب_خوب_بخوانیم ‌ 📚کتاب #یادت_باشد به روایت #همسر شهیدمدافع حرم #حمید_سیاهکالی_مرادی به قلم #محمدرسول_ملاحسنی انتشارات #شهید_کاظمی ‌ #برشی_از_کتاب👇 ‌ گاهی مزارش که می‌روم اتفاق‌های عجیبی می‌افتدکه زنده بودنش را حس می‌کنم،یک شب نزدیکی‌های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت : " خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار". ‌ معمولا عصرها به سر مزارش می‌رفتم ولی آن روز صبح که از خواب بیدار شدم راهی گلزار شدم.‌ همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد هق هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرفی بزند.‌کمی که آرام شدگفت : " عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم ، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید،حق نیستید،باهات یه قراری میذارم، فردا صبح میام سر مزارت اگر همسرت رو دیدم می‌فهمم من اشتباه کردم ، تو اگه به حق باشی از خودت به من یه نشونه میدی."‌ برایش خوابی که دیده بودم تعریف کردم گفتم :" من معمولا غروب‌ها میام اینجا ولی دیشب خود حمیدخواست که من اول صبح بیام سرمزارش" ... ‌‌فهمیدم که دست حمیدبرای نشان دادن راه خیلی باز است. ‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌ 📚"یادت باشد" #عاشقانه_ای_به_سبک_شهدا این بار از زبان همسر شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی_مرادی که #پاییز او را به هر آنچه بهترین بود و شایسته‌اش ، رساند. ‌ از سفر #کربلا و زیارت سیدالشهداء که بعد ازخدا #عشق دومش بود و رسیدن به همسری لایق، که آرزوی کودکی‌اش را محقق کرد تا #مدافع_حرم شدن و چشیدن طعم #شهادت ... همه و همه را در پاییز #فصل_عاشقی به دست آورد. ‌ ‌ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313 #مُـبلِغِ_مَجـٰازے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥دختر شهید مدافع حرم ،موسی کاظمی: آرزوی بزرگی ندارم فقط میخوام بابام برگرده! . . #دختر_شهید #دختر #دختر_اسلامی #شهید #خانواده_شهید #آرزوی_دختر_شهید #مدافع_حرم #دفاع_از_حرم #موسی_کاظمی #افسران_جنگ_نرم . ✍ #مُبـَلغِ_مَجــٰازی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
‌ 🌷 خانه‌ات، شهیدآباد است! ‌ 🔆 چهار شنبہ صبح ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۷، (ره) میزبان جمعی از بود؛ هم خانواده‌ی شهدای و هم خانواده‌ی شهدای . ‌ 📝 آقای محمدرسول ملاحسنی، نویسنده‌ی کتاب نیز به حاشیه‌نگاری از این دیدار پرداخته. 📕 کتاب «یادت باشد» روایت زندگی شهید. حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید است که رهبر معظم انقلاب درباره‌ی آن گفته بودند باید ماجرای قهرمانان آن در ثبت شود. 🔻حاشیه‌ی دیدار (بخش اول)👇 ‌‌ 🕰 سین اول ساعت هنوز چند دقیقه‌ای به ۹ مانده است؛ مهمان‌ها پیش از ورود به حسینیه پذیرایی می‌شوند؛ خیلی : یک شیرینی گل‌محمدی و یک لیوان شیرکاکائو. اصراری هم نیست که حتماً هر نفر یک شیرینی بخورد! برای همین، آن‌هایی که از راه دور آمده‌اند، چندنفر چندنفر نشسته‌اند و دارند به اسم صبحانه از خودشان حسابی پذیرایی می‌کنند! کمی جلوتر، خادم‌های حسینیه (اصرار دارم بگویم خادم، چون اینجا حسینیه است و هرکس خدمت می‌کند خادم) با ادب مهمان‌ها را راهنمایی می‌کنند. روبه‌روی جایگاه، طبق معمول شلوغ‌تر است. بین رفت‌وآمدها و تلاش مهمان‌ها برای پیدا کردن بهترین جا، اولین چیزی که خیلی به چشم می‌آید «سادگی حسینیه» است. من فکر می‌کردم اینجا فقط زمینش ساده است (داستان همان زیلوهای معروف آبی رنگ که همیشه همه‌جا با آقا هستند)، ولی اینجا آسمانش هم همین شکلی است؛ خبری از لوسترهای آن‌چنانی و گچ‌بری‌های خاص نیست. لامپ‌های مهتابی قدیمی با ترتیبی از نظم و بی‌نظمیِ کنار هم، آسمان اینجا را روشن کرده‌اند. آری، اینجا «حسینیه‌ی امام خمینی» است؛ به همین سادگی، که گاهی اوقات ساده بودن قشنگ است! ‌ 🌸 سین دوم ستون به ستون، جمعیت، آهسته‌آهسته صحن حسینیه را پُر می‌کند. پدران و مادران شهدا روی صندلی‌های دُورتادُور حسینیه، درست زیر پرچم‌های متبرک به نام ائمه نشسته‌اند. کنار من پدربزرگی همراه با نوه‌ی کوچکش ایستاده است. حدس زدم آن پدر باید پدر شهید باشد و آن پسر باید پسر شهید باشد. نوه اصرار داشت که جلوتر برود؛ همین‌طور هم شد و دست در دست پدربزرگ، از بین جمعیت، چند ستون جلوتر رفت؛ ولی آن‌قدر ازدحام بود که مجبور شدند چند قدمی برگردند و کمی جلوتر از ما بنشینند. بین همهمه‌ی جمعیت، هرکس با لهجه و البته شیوه‌ی خاص خودش، صلوات چاق می‌کند. با هر صلوات، جمعیت نیم‌خیز می‌شود ولی فعلاً خبری نیست. پسری که لباس رزم پدر شهیدش را پوشیده، هم‌ردیف محافظ‌ها، همسایه‌ی جایگاه اصلی ایستاده است و سعی می‌کند بی‌حرکت، چشم در چشم ما، ادای محافظ‌ها را دربیاورد! ‌ ✍ادامه دارد... Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#ڪرامت_شهیــــد برای فرزند دار شدن کاملا #ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم #شهید_مدافع_حرم آورده اند ... آمدم بر سر مزار #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی و خیلی گریه کردم و قسمش دادم و گفتم #نذر میکنم بستنی بدهم در مزارتان و برایتان #زیارت_عاشورا بخوانم آن شب #خواب دیدم #شهید و همسرش به من #هدیه ایی دادند، #خداوند به من بعد از دیدن خواب #فرزندی #عطا کرد و ما را غرق در #خوشحالی کرد... #فرزندی_سالم و زیبا، من هنوز #مرید این #شهید عزیز هستم و #خاک پای خانواده محترمشان، بعد از تولد #فرزندم #نذرم را در مزار این #شهید ادا کردم. #مدافع_حرم #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #مُبـَلغِ_مَجــٰازی https://eitaa.com/namazi_313
کفش امام حسین (ع) را میزد. بعد از معلوم شد "سردار سپاه" است. شهیدی که داعش برای پس دادن پیکر مطهر او ۱/۵ میلیارد دلار در خواست کرده بود و علــیرغم تامین هزینه از طرف دوستان و نیک اندیشان ، خانواده ی شهید نپذیرفتند که این هزینه به دست داعش ، تکفیری ها و دشمنان اسلام وانسانیت بیافتد. مطالعه ی این داستان آدمی را به یاد محمد بن بشیر حضرمی می اندازد که کوفیان فریاد زدند فرزندت را در سر حدات و مرزها اسیر کرده اند بیا و با خود ۱۰۰۰ درهم بیاور فرزند را آزاد کن و خودت نیز از حسین بن علی علیہ السلام دست بکش. امام باشنیدن این سخنان به درون خیمه رفت و پس از مدتی برگشت کیسه ای از پول و دِرهم همراه با اشیائی قیمتی به محمد بن بشیر حضرمی داد و به اوفرمودند: بیعت از تو برداشتم برو و فرزندت را آزاد کن. محمد بن بشیر به امام فرمودند: "اَکَلَتنِی السِّباعُ حَیَّاً اِن فارَقتُکَ" درنده های بیابان زنده زنده مرا بخورند، اگر من چنین کاری بکنم. پسرم گرفتار است، باشد مگر پسر من از شما عزیزتر است؟! شهدا و خانواده ی شهداء اقتدا کنندگان واقعی به سیدالشهداء علیه السلام و اصحاب و اهلبیت او بودند. 🌹 نثار روح مطهرهمه شهداصلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ لینک مصاحبه ی همسر شهید هادی کجباف در کانال 👇 Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313