eitaa logo
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
498 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
135 فایل
بصیرتی، تربیتی، فرهنگی،مذهبی،تاریخی و سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴امروز سیزدهم محرم است، آیا می دانید این روز در کوفه چه اتفاقی افتاد؟ حضرت زینب و امام سجاد علیهماالسلام چه کردند؟   ⛺ کوفه زمان: سیزدهم محرم ۶۱ هجری قمری ۱. اسرای اهل بیت(ع) در مجلس ابن زیاد: پس از آن‌که اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا را در شهر کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین (ع) را در برابرش گذاشتند. آن‌گاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه حضرت زینب( س) و امام سجاد(ع)، در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند. وقتی حضرت زینب(س) در حالی که مندرس‌ترین لباس خود را به تن داشت و به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد زنان او را احاطه کردند. ابن زیاد پرسید: «این کیست که در آنجا با گروهی از زنان نشست؟» زینب(س) پاسخ نداد. عبیدالله برای بار دوم و سوم سخن خود را تکرار کرد . یکى از آن زنان جواب داد: «این زن زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) است.» ابن زیاد رو به زینب(س) کرده، گفت: «خدای را سپاس که شما را رسوا کرد و کشت و در آن چه که گفته بودید دروغ‌تان را آشکار ساخت» زینب(س) فرمود: «سپاس خداوندى را که ما را به وسیله پیغمبرش محمد(ص) گرامى داشت و ما را از پلیدی‌ها پاک کرد. فاسق است که رسوا می‌شود و نابکار است که دروغ می‌گوید و الحمدللَّه این شخص ما نیستیم، بلکه دیگری است.» عبیدالله گفت: «کار خدا را با برادرت و اهل بیت(ع) خود چگونه دیدی؟» زینب(س) فرمود: «من چیزی جز نیکی و شایستگی از جانب خداوند ندیدم. اینان گروهی بودند که خداوند شهادت را برایشان مقدر کرده بود و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیده‌اند و خداوند و روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد.» پسر زیاد از این سخنان به خشم آمد و گویی تصمیم بر قتل زینب(س) گرفته بود، عمرو بن حریث به عبیدالله گفت: «او زن است و زن را بر سخنانش ملامت نکنند.» پاسخ امام سجاد( ع) به ابن زیاد: پس ابن زیاد رو به علی بن الحسین(ع) کرد و گفت: این کیست؟ گفته شد: علی بن الحسین است. گفت: مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟ حضرت فرمود: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند. گفت: بلکه خدایش او را کشت. امام سجاد این آیه ۴٢ سوره زمر را تلاوت کرد:«خداوند جان ها را به هنگام مرگ می گیرد.» ابن زیاد در خشم شد و گفت: هنوز جرئت پاسخگویی به من را داری؟! این را ببرید و گردنش را بزنید. عمه اش زینب به او چسبید و گفت: ای پسر زیاد، تو که کسی برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته ای مرا نیز با او بکش. حضرت به عمه اش فرمود: عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم، رو به آن ملعون کرده و فرمود: ای پسر زیاد، مرا از مرگ می ترسانی؟ مگر ندانستی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست. ۲. اسرای اهل بیت (ع) در زندان کوفه: پس از مجلس سوم ابن زیاد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند. ۳. خبر شهادت امام حسین (ع) در مدینه و شام: ابن زیاد به مدینه و شام، نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین (ع) را منتشر ساخت. 📖منابع: ۱. آینه داران آفتاب۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف۶. اللهوف۷. بحارالانوار۸. آینه در کربلاست  Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴امروز هیجدهم محرم است، آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس کربلا و اسیران در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاده؟ ⛺منزلگاه تَکْریت از آنجایی که مأموران ابن زیاد از قبایل عرب بیمناک بودند که شاید هنوز قدری از غیرت دینی که در ایشان باقی مانده، آنان را وادار کنند که سر امام علیه‌السلام را از دستشان بگیرند، از این روی، دور از جاده اصلی، و از بیراهه حرکت می‌کردند. لذا سر مقدس را از شرق «حصاصه» برده و از «تکریت» قرار گرفتند. آنها والی آنجا را از ورود خود آگاه کردند. او افراد بسیاری را با پرچم به استقبال آنان روانه کرد! و اگر کسی از صاحب سر سؤال می‌کرد، می‌گفتند: خارجی است!( کسی که بر یزید خروج کرده ) مردی نصرانی که آن سر را دیده و آن پاسخ در مورد خارجی بودن امام و اهل بیت را شنیده بود، با خود گفت: این چنین نیست که می‌گویند، این سر حسین بن علی فرزند فاطمه است و من خود در کوفه بودم که او را شهید کردند. اینجا بود که سایر نصرانیان از این واقعه آگاه شدند و به تعظیم و اجلال آن حضرت ناقوس‌ها را شکستند و گفتند:خداوندا! از شومی و عصیان این قوم که فرزند پیغمبر خود را کشته‌اند، به تو پناه می‌بریم. سربازان چون این حال را مشاهده کردند زیاد در تکریت نمانده و راه بیابان را در پیش گرفتند و از آنجا کوچ کردند. 📖منابع: ۱. آینه داران آفتاب۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴امروز بیستم محرم الحرام است. آیا ما دانید تقریبا در چنین روزی، در مسیر کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا چه اتفاقی افتاد؟ ⛺️منزلگاه موصل ماموران ابن زیاد راه موصل را در پیش گرفتند و با پیکی، والی «موصل» را از ورود خود باخبر ساختند، وی دستور داد شهر را زینت کرده و گروهی را به بیرون از شهر فرستاد. اما مردم گفتند: بدون تردید، این سر حسین بن علی فرزند رسول خداست. از این رو حدود چهار هزار نفر، آماده جنگ شدند تا سر مطهر را از آنان بستانند و زیارتگاهی برپا کنند و والی خائن خود را از دم شمشیر بگذارنند؛ آنها چنین می گفتند: «تباً لقوم کفروا بعد ایمانهم اَضلالة بعد هدی؟ ام شکٌ بعد یقین؟ وای بر گروهی که بعد از ایمان کافر شدند، آیا گمراهی بعد از هدایت و شک پس از یقین؟! » لذا چون مأموران از قصد مردم باخبر شدند، ترسیدند و مسیر خود را تغییر داده و به قصد منزلگاه بعدی حرکت کردند. 📖منابع: ۱. آینه داران آفتاب۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴امروز بیست و سوم محرم الحرام است. آیا ما دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟ ⛺️منزلگاه دعوات مأموران چون به نزدیک «دعوات» رسیدند، نامه‌ای به والی آنجا نوشته که: ما سر حسین را با خود آورده‌ایم. او چون بر مضمون نامه آگاه شد، دستور داد تا در بوق‌ها و کرناها بدمند و خود نیز برای استقبال از شهر بیرون آمد، سپس سر مقدس امام را بر نیزه زده و از دروازه‌ای که آن را اربعین می‌نامیدند وارد نموده و در یکی از میدان‌های شهر، آن سر مطهر را از ظهر تا عصر در معرض تماشای مردم قرار دادند. در این شهر نیز گروهی گریان بودند و جماعتی شادی می‌کردند و می‌گفتند: این سر خارجی است که بر یزید خروج کرده است! پس شب در آنجا ماندند، و صبح به طرف «حلب» حرکت کردند. امام سجاد علیه‌السلام در آن هنگام گریست و این شعر را خواند: لیت شعری هل عاقل فی الدیاجی بات من فجعة الزمان یناجی انا نجل الامام ما بال حقی ضائع بین عصبة الاعلاج ای کاش می‌دانستم که شخص خردمندی هست که در ظلمت‌ها بیتوته کند و از سختی‌های زمان زمزمه نماید؛ من فرزند امام هستم، چه شده است که حق من ضایع شود بین این گروه کفار. 📖منابع: ۱. آینه داران آفتاب۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Eitaa.com/namazi_313
🏴امروز بیست و نهم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟ ⛺️منزلگاه بَلعَبک (قسمت اول) قبل از رسیدن به شهر شام، آخرین منزلگاهی که کاروان اسرا و حاملین سرهای مقدس شهدای کربلا وارد آن شدند، شهر بلعبک هست. گفته شده که وقتی سربازان ابن زیاد به «بلعبک» رسیدند، والی آنجا را از ورود خود باخبر ساختند، و او نیز اهالی آنجا را به پیشواز فرستاد در حالی که پرچم‌هایی را با خود حمل می‌کردند و فرزندان خود را به تماشای اسیران آورده بودند! هنگامی که حضرت ام کلثوم علیهاالسلام چنین صحنه هایی را دید، با ناراحتی و عصبانیت گفت:  «اباد الله خضراتهم و لا اعذب الله شرابهم و لا رفع الله ایدی الظلمة عنهم»! خداوند عمران و آبادانی آنها را نابود و آب آنها را شیرین نگرداند و دست ستمگران را از سر آنها کوتاه نکند». ادامه دارد... 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی . Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴امروز سی ام محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟ ⛺️منزلگاه بَلعَبک همان طور که در قسمت قبل گفته شد در بلعبک مردم به استقبال سربازان ابن زیاد آمدند و به اهل بیت توهین کردند. وقتی حضرت ام کلثوم آن جملات را بیان کرد، امام زین العابدین علیه‌السلام، زمانی که این کلمات را از عمه ی خود شنید، گریست و فرمود: و هو الزمان فلا تفنی عجائبه من الکرام و ما تهدی مصائبه یا لیت شعری الی کم ذا تجاذبنا فنونه و ترانا لم نجاذبه یسری بنا فوق اقتاب بلا وطا و سائق العیس یحمی عنه غاربه کاننا من اساری الروم بینهم کان ما قاله المختار کاذبه کفرتم برسول الله و یحکم فکنتم مثل ما ضلت مذاهبه این، همان زمان است که شگفتی‌هایش از نظر بزرگان پایان‌پذیر نیست و مصائب آن نامشخص است؛ ای کاش می‌دانستم که مشغله‌های زمان تا به کجا ما را به دنبال خود می‌کشاند و می‌بینی که ما او را به خود نمی‌کشانیم؛ ما را بر شتران عریان و بی جهاز در هر شهر و دیاری می‌گردانند و کسانی از دنبال، دارندگان مهار شتران را حمایت می‌کنند ؛ گویا ما در میان آنان چون اسیران رومیان و گویا آنچه را پیامبر بیان فرموده است، نادرست بود!، وای بر شما، نسبت به رسول خدا کفران پیشه کردید و شما به گم کرده راهی می‌مانید که راهها را نمی‌شناسد. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی @namazi_313
🏴امروز اول ماه صفر است. آیا می دانید در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟ ⛺️منزلگاه شهر شام بعد چندین روز اسارات و گذر از شهرهای مختلف، به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به شام آوردند. چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنة الله علیه را صدا زد و فرمود: ما را از دروازه‌ای وارد کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محمل‌ها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند. اما شمر ملعون کاملا بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را از دروازه ساعات - که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند - وارد شهر کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه می‌دارند، قرار داد. در بعضی از نقل‌ها آمده است که: اهل بیت را سه روز در این دروازه نگه داشتند. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴دوم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام اسرای كربلا را پس از ورود به شام در پله كان مسجد (محلی كه توقف گاه اسیران بود) نگه داشتند، پیرمردی از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را كه شما را كشت و نابود كرد و آشوب را خاموش كرد... چون سخنش تمام شد، امام سجاد(ع) به او فرمود: آیا قرآن خدا را خوانده‌ای؟ گفت: آری فرمود: این آیه را خوانده‌ای: «قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی» «بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمی‌خواهم»؟ گفت: آری. فرمود: ما خویشان پیامبریم... سپس حضرت فرمود: این آیه را خوانده‌ای: «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» «خداوند می‌خواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاكیزه گرداند»؟ گفت: بله خوانده‌ام. حضرت فرمود: اهل بیت ما هستیم. بعد از سخنان امام، مرد شامی سخت متاثر شد و دستانش را به سوی آسمان بلند كرد و گفت: خدایا من از دشمنان آل محمد و كشندگان آنان بیزاری می‌جویم. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴سوم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام تقریبا در این روز اسراي اهل بیت را در حالي كه به ريسمان بسته شده بودند، به مجلس يزيد وارد كردند، وقتي بدان حال در پيش روي يزيد ايستادند، سر امام حسین علیه السلام را در برابر يزيد مي‌گذارند و اين صحنه از سوزناك‌ترين صحنه‌هايي است كه براي امام سجاد و خانم زینب علیهما السلام اتفاق مي‌افتد. چرا كه يزيد ملعون بر سر امام توهين كرده و شماتت مي‌كند و با گفتن اشعاري خود را پيروز ميدان مي‌داند و به مردم اجازه حضور مي‌دهد و در آن مجلس به لب‌هاي مقدس امام جلوي چشم اسرا خيزران مي‌زند. گويا در اين مجلس است كه يك مرد شامي به خود اجازه مي‌دهد و اين جسارت بزرگ را مي‌كند. دختر امام حسين به نام فاطمه را از يزيد به كنيزي مي‌خواهد اما با پاسخ تند دختر امام و خانم زينب روبرو می‌شود. بعد از گفتگوئي ميان حضرت زينب و يزيد، خانم زينب خطبه‌اي در مجلس يزيد ايراد مي‌كنند و شجاعانه به اعمال پليد يزيد اشاره مي‌كند و يزيد را در مجلس خود رسوا و خار مي‌كند. آن حضرت بدون اینکه اعتنایی به هیبت و پادشاهی یزید داشته باشد و یا توجهی به شکوه و سلطنتش نماید درحالی‌که جبروت پادشاهی و پیروزی خیالی او را به سخره می‌گیرد و در مرحله نخست ریشه افکار فاسد او را مورد هدف قرار می‌دهد. حضرت زینب (س) تعریفی دیگر از عزت و کرامت را ارائه می‌دهد و تصویری متفاوت را از ذلت و حقارت به نمایش می‌گذارد و با ویران نمودن بنیان‌ها افکار مادی یزید که بر پرتگاه آتش نهاده شده بود، زمینه را برای ایجاد بنیانی بر اساس تقوا و ارزش‌های اسلامی آماده می‌سازد. زینب (س) با سخنانش دمشق را به‌شدت منقلب کرد. او نگذاشت یزید شهد پیروزی را بچشد و آنچه را که یزید، مایه شیرینی کام خود می‌دانست، در دهانش تلخ‌تر از زهر ساخت. زینب (س) در سخنانی کوتاه به مجلسیان فهماند که چه کسی بر آنان حکومت می‌کند و به نام که حکومت می‌کند و اینان که زنجیر بر گردن نهاده و پیش تخت او ایستاده‌اند، چه کسانی هستند. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴 شازدهم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری ⛺ منزلگاه:کوفه ▫️تقریبا مثل چنین ایامی اُسرای کربلا را به سمت شام حرکت دادند. در طول این ۱۰ الی ۱۵روز مسیر کوفه تا شام، منزلگاه های متعددی طی شد و اتفاقات مهمی رخ داد که به مناسبت و در طی روزهای متمادی تا ابتدای صفر ( روز ورود کاروان به شام ) گزارش هر منزلگاه و وقایع آن ها بیان خواهد شد. ▫️توجه: چون روز های مسیر کوفه تا شام دقیق در تاریخ گفته نشده اما سعی می کنیم گزارش تقریبی در هر یک از ایام و مطابقت آنها با منزلگاه های پیش رو، ارائه شود. 🚩 شیوه حرکت کاروان اسرا: ▫️۱. بر گردن امام سجاد(ع) طوق آهنین و بر دست و پایش زنجیر بسته بودند. زنان و کودکان را بر شتران نشاندند. به گونه ای که صورت های بود. ▫️۲.در این کاروان نام علی بن الحسین(ع)، فاطمه بنت حسین، سکینه بنت حسین، زینب بنت علی، و دختران و زنان و کودکان را ذکر کرده اند. ▫️۳.ابن زیاد دستور داده بود سریع و با عجله حرکت کنند. در برخی منابع اشاره شده است که سرها را جلوتر فرستاد و اسیران را پشت سر آنها روانه کرد. ▫️۴.تعداد همراهان با قافله اسیران که با همه امکانات نظامی و تدارکاتی حرکت کردند و کار حفاظت از سرها را به عهده داشتند هزار نفر ذکر شده است. ▫️۵.این گروه ماموریت داشتند سرها را در همه شهرهای سر راه بچرخانند. ▫️۶.نوشته اند در طول راه امام سجاد(ع) ساکت بود و با هیچ کس تا رسیدن به شام سخن نگفت. ▫️۷.سرها را در صندوق ها نهاده بودند و به هر منزلی که می رسیدند بیرون می آوردند و بر نیزه می کردند و در تمام مدت، نگهبانی شدید می کردند و هنگام حرکت دیگر بار به صندوق برمی گرداندند. ▫️۸.کسی در راه، حق گریه کردن نداشت. سید بن طاووس از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که پدرم فرمود: «چون ما را به نزد یزید می بردند، مرا بر شتر برهنه سوار کرده بودند و زنان اهل بیت را نیز بر شترهای برهنه سوار کرده بودند و در عقب من بودند و سر بزرگوار پدرم بر سر نیزه بود و در پیش روی ما می بردند و نیزه داران آن کافران بر دور ما احاطه کرده بودند و هر یک از ما را می دیدند که آب از دیده ما جاری می شود، نیزه را بر سر ما می کوبیدند.» 📖منابع: ۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴امروز هیجدهم محرم است، آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس کربلا و اسیران در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاده؟ ⛺منزلگاه تَکْریت ▫️از آنجایی که مأموران ابن زیاد از قبایل عرب بیمناک بودند که شاید هنوز قدری از غیرت دینی که در ایشان باقی مانده، آنان را وادار کنند که سر امام علیه‏‌السلام را از دستشان بگیرند، از این روی، دور از جاده اصلی، و از بیراهه حرکت می‏‌کردند. ▫️لذا سر مقدس را از شرق «حصاصه» برده و از «تکریت» قرار گرفتند. آنها والی آنجا را از ورود خود آگاه کردند. او افراد بسیاری را با پرچم به استقبال آنان روانه کرد! و اگر کسی از صاحب سر سؤال می‏‌کرد، می‏‌گفتند: خارجی است!( کسی که بر یزید خروج کرده ) ▫️مردی نصرانی که آن سر را دیده و آن پاسخ در مورد خارجی بودن امام و اهل بیت را شنیده بود، با خود گفت: این چنین نیست که می‏‌گویند، این سر حسین بن علی فرزند فاطمه است و من خود در کوفه بودم که او را شهید کردند. اینجا بود که سایر نصرانیان از این واقعه آگاه شدند و به تعظیم و اجلال آن حضرت ناقوس‌ها را شکستند و گفتند:خداوندا! از شومی و عصیان این قوم که فرزند پیغمبر خود را کشته‏‌اند، به تو پناه می‏‌بریم. ▫️سربازان چون این حال را مشاهده کردند زیاد در تکریت نمانده و راه بیابان را در پیش گرفتند و از آنجا کوچ کردند. 📖منابع: ۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴پنجم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام ▫️بعد از مجلس یزید و خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها و رسوا شدن یزید در نزد خواص و اطرافیان، دستور داد اهل بیت را در خانه ای خرابه زندانی کنند. خانه‌ای که سقف نداشته و دیوارهای آن سست بوده است. همچنین به نقل از منهال بن عمرو با امام سجاد(ع) که گفته اند: خانه سایبان نداشته و آفتاب به داخل آن می‌تابیده و اسیران را از سرما و گرما حفظ نمی‌کرده است. ▫️تقریبا مثل چنین روزی بر طبق برخی از منابع، دختر خردسال امام حسین(ع) حضرت رقیه علیها السلام در این خرابه شام از دنیا رفت. این دختر بهانه پدرش را گرفت. یزید دستور داد سر امام حسین را نزد او بردند او سر پدر را در دامن گرفت و آن قدر گریه کرد تا از دنیا رفت. و حرم حضرت رقیه در همین مکان ساخته شده است. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴هشتم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام ▫️به هر حال پس از حدود هفت روز که اهل بیت در شام بودند، از آنجایی که یزید رسوای خاص و عام شده بود و تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته بود، به نعمان بن بشیر دستور داد که وسائل سفر آنان را فراهم کرده و به همراهی مردی امین آنان را روانه مدینه منوره کند. ▫️در هنگام حرکت، یزید مظلوم نمایی می کرد! و به امام سجاد علیه السلام چنین می گفت: تقصیر پسر مرجانه است اگر من بودم نمی گذاشتم با شما چنین کنند! خدا ابن مرجانه را لعنت کند! اگر من با پدرت حسین ملاقات کرده بودم، هر خواسته ای که داشت، می پذیرفتم! چون به وطن رفتی و در آنجا استقرار یافتی، پیوسته با من مکاتبه کن و حاجات و خواسته های خود را برای من بنویس! ▫️آنگاه دوباره نعمان بن بشیر را خواست و برای رعایت حال اهل بیت به او سفارش کرد که در پیشاپیش آنان خود حرکت کند و اگر علی بن الحسین را در بین راه حاجتی باشد برآورده سازد؛ و نیز سی سوار در خدمت ایشان مأمور ساخت. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف  ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🏴نهم صفر، سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه : از شام به سمت کربلا ▫️حدود چنین روزهایی پس از حرکت کاروان اهل بیت از شام به سمت کربلا از منزلگاه ها و شهرهای مختلفی عبور کردند که برخی از آنها عبارتند از، التنف، الرتبه، طلیحه، انبار، رمادی، عین الثمر. گزارش مفصلی از اتفاقات بین این چند روز در تاریخ ذکر نشده است اما می توان حدس زد که چون قرار شد افراد کاروان با احترام مشایعت شوند لذا بدون مشکل، مسیر خود را طی می کردند. ▫️اهل بیت و زنان و کودکان هنگامی که نزدیک به دو راهی مدینه و کربلا شدند از سربازان خواستند که به کربلا بروند و زیارت شهدای آنجا را انجام دهند. 🚩آری، این قافله عاشورایی مجدد به سمت کربلا رهسپار می شود و خود را اربعین به این سرزمین عشق و معرفت می رساند. این کاروان حسینی نه فقط از منزلگاه های مختلفِ آن زمان عبور کرد بلکه از گذرگاه های تاریخ گذشته است و همچنان در حرکت است. فقط انسان های آزاده و طالب حق و معرفت هستند که هر ساله به این قافله می پیوندند و خود را به کربلای حسین علیه السلام می رسانند و روح و جان خویش را در آنجا و در کنار امام خود قرار می دهند. و عَلی الارواحِ التّی حَلّت بفِنائک و السلام... 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. اربعین قاضی طباطبایی ۳. مدینة المعاجز ۴. معالی السبطین ۵. اللهوف  ۶. بحارالانوار  ۷. آینه در کربلاست ۸. کامل بهایی ۹. با کاروان حسینی ع Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313