🖤 #دلنوشتههای_اربعینی
🌱 سالهایی که زیارتت نصیبم شد و اربعین، آغوش تو را در کربلا احساس کردم، دلم غبطۀ جاماندگانی را میخورد که اشکشان شعلۀ آتش فراق را به جانم میانداخت.
🌱 به قدری شعلۀ آن آتش، جانسوز بود که در یک لحظه، تردید میکردم دوست دارم بمانم و بسوزم یا بروم و در آغوش تو آرام بگیرم.
🌱 اصلاً میماندم در این که جاماندۀ آتش گرفته، بیشتر آغوش گرم تو را احساس میکند، یا زائر در جاده.
🌱 کار تو همین است: به هم ریختن قاعدهها. این حیرت هم در جای خودش شیرین است.
🌱 حسین جان! من هر کجا که باشم، آغوش تو را میخواهم. در خانه باشم و سرم روی سینۀ تو، بهتر است از این که در کربلا باشم و محروم از آغوش تو.
🌱 ماندن یا رفتن، هر کدام را که برایم نوشتهای، آغوشت را از من دریغ نکن.
#اربعین
#محسن_عباسی_ولدی
@namazmostahabi
التماس دعای فرج و عاقبت بخیری ختم ب شهادت 🌸