﷽؛ ✨ آستین ها بالا ✨
🍒 اگر سه تا دانشجو داشت که دو تایشان فكلی بودند و یكی ریش داشت، #شهید_دکتر_مجید_شهریاری جلوی پای هر سه تا بلند می شد. برایش فرقی نمی كرد كه فكلی است یا چادری.
🍒 هر كس به دفترش می آمد، جلوی پایش بلند می شد. جواب سؤالات و مشكلات شان را یك جور می داد. اگر به این می گفت دخترم. به آن هم می گفت دخترم.
🍒 سر اذان هم كه تكبیر می گفتند، نمی گفت بروید نماز؛ همانجا آستین هایش را بالا می زد. بدون هیچ حرفی. بچه ها می دیدند كه چكار باید بكنند. یكیشان می گفت كه ما هم برویم و نماز بخوانیم. همین بچه فكلی را من سال بعد در نمازخانه دیدم. نماز اول وقتش به راه بود و قرآن بعد از نمازش هم.
📚 کتاب شهید علم، ج ۱ ، ص ۴
#نماز_اول_وقت #نماز_شهیدان
🍎مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍎
﷽؛ ✨ اول سجود ، دوم وجود ✨
💠 ساعت دوازده که کلاس تمام می شد. می گفتم، آقا مجید بیا برویم ناهار.
💠 به نوعی می پیچاند که حالا تو برو من هم می آیم. من می دانستم که می خواهد به نماز اول وقت برسد.
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص126
#نماز_اول_وقت #نماز_شهیدان #داستان_نماز
🍎مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍎
﷽؛ 🍉 اول نماز بعد هندوانه!! 🍉
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
🍓 سهشنبه ها می رفتیم فوتبال. دکتر شهریاری هم می آمد. یک روز هندوانه ای گرفته بود که بعد از فوتبال بخوریم. دم اذان، هوا تاریک شد و فوتبال را تمام کردیم. همگی تشنه دویدیم سر هندوانه و شروع کردیم به خوردن!
🍓 دکتر شهریاری با همان لباس ورزشی ایستاد همانجا در چمن نمازش را خواند و بعد آمد سراغ هندوانه...
📚 شهید علم، ج 1، ص64
#نماز_شهیدان #داستان_نماز #نماز_اول_وقت
🎁مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🎁