#نماز_شهیدان
🍏 #مسجد رفتنش برای خودش مسافرتی بود، تا مسجد فاصله کم نبود اما همیشه پیاده می رفت.
🍏 با همه هم خوش و بش می کرد، پیاده می رفت که اگر نیروهای عادی هم وقت دیگر دستشان بهش نمیرسید آن موقع بتوانند بروند پیشش.
📚 کتاب یادگاران، #شهید #محمود_کاوه ، صفحه ۷۸.
مرکزتخصصینماز 🕋 @namazmt
#نماز_شهیدان
🌹 شده بود پاسدار محافظ بیت #امام_خمینی . شب که امام میایستاد به نماز محمود میرفت از آن بالا امام را نگاه می کرد و لذت می برد.
🌹 اولین بار که از بیت امام آمد مرخصی، دیدیم محمود، محمود دیگری شده. نمازهاش هم عوض شده بود. کیف میکردی نگاه کنی.
👌 [این تأثیر مشاهده نماز امام خمینی بود]
📚 برگرفته از کتاب یادگاران، #شهید #محمود_کاوه ، صفحه ۹ و ۱۰.
مرکزتخصصینماز 🌸 @namazmt
#دعوت_به_نماز
💟 خیلی ها با فرمانده لشکر کار داشتند؛ ولی نمی توانستند در ساعت مشخصی او را پیدا کنند. مسئولیت او طوری بود که وقت بیکاری نداشت. بیکاری که نه، اصلاً فرصت نبود اگر کسی با او کاری دارد، به راحتی بنشیند و با فرمانده خود صحبت کند.
🌼 فرماندهیِ لشکر کاری سخت و پیچیده بود.
از طرفی فرمانده لشکر، فرمانده لشکر اسلام بود و باید به رسم مسلمانی، ارتباطش با زیردستان را تقویت می کرد و در هر فرصتی گامی برای خدمت به آنان برمی داشت.
💟 برای حل این مسئله، ابتکار جالبی از خود نشان داد. نیم ساعت قبل از #اذان به #مسجد می رفت و می نشست؛ اینگونه هرکس با او کاری داشت می دانست اگر هیچجا دستش به فرمانده لشکر نرسد، نیم ساعت قبل از نماز می تواند او را در مسجد پیدا کند و به آسودگی حرفش را با وی در میان بگذارد.
🌼 این ابتکار سردار #شهید #محمود_کاوه ، علاوه بر آنکه قدمی در راه رفع مشکلات و رسیدگی به امور زیردستان محسوب می شد، روشی غیرمستقیم برای جذب دیگران به مسجد بود و باعث می شد توفیق #نماز_جماعت نیز عاید دیگران شود.
📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 22.
------🌸🍃🌸-------
@namazmt مرکزتخصصینماز
------🌸🍃🌸-------