نقش #مردم در حکمرانی از نگاه آیتالله العظمی خامنهای
☑️@namejomhoor
مسألهی حکومت و ادارهی امور جامعه در اسلام مسألهی بسیار مهمّی است و اگر منتخبان مردم و خبرگان امّت دور هم جمع میشوند و دربارهی این مسأله و حواشی و لوازم آن بحث میکنند، هر دقیقهی این بحثها میتواند مهم و سرنوشتساز و موجب جلب ثواب الهی باشد؛ چون مسأله بسیار مهمّ است.
در اسلام حاکمیت بر مردم، به معنای یک امتیاز و حقّ ویژه برای حاکم نیست؛ همچنین حکومت یک امر بیملاک و بیمناط نیست - مثل اینکه بر حسب شانس و اقبال، یک نفر بیاید زمام امور مردم را در هر ردهای از ردهها بر عهده گیرد - بلکه تابع معیارهاست و مهمترین کار این است که این معیارها رعایت شود. البته امکان خطا و اشتباه، هم در تشخیص و هم در عملکرد کسانیکه تشخیص درستی نسبت به آنها داده شده، همیشه متصوّر است؛
بنابراین ما از کسی انتظار عصمت نداریم؛ لیکن اسلام در باب گزینش حاکمان در هر ردهای از ردهها، چه ردههای بالا - که سیاستهای کلان، کارهای بزرگ و ادارهی امور کلّی کشور در دست آنهاست - چه ردههای متوسّط و پایین، معیارها و شرایطی گذارده است و آنچه بر عهدهی ماست، این است که این معیارها بهطور کامل رعایت شود.
لذا در اسلام آنچه ما به عنوان حاکمیت اسلامی شناختهایم و امروز هم بنای کلّی این جامعه بر آن قرار دارد، #مردم_سالاری_دینی است که با #دمکراسیهای_رایج_دنیا در بنیاد اختلاف دارد.
ریشهی #مشروعیت_رأی_مردم در دمکراسیهای رایج دنیا اساساً با مشروعیت رأی مردم در نظام مردم سالاری اسلامی که ما به دنبال آن هستیم و آن را حکومت اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب میآوریم، متفاوت است. لذا در روشها، تفاوت بین اینهاست.
در دمکراسیهای رایجِ جهانی، ضوابطی که ما برای ادارهی کشور و برای مدیران آن قائل هستیم، وجود ندارد؛ ممکن است ضوابط دیگری باشد. در اینجا قدرتطلبی وجود ندارد. اینطور نیست که دعوا بر سر این باشد که چه کسی بر اسب قدرت سوار شود و بتازد تا بتواند از هر وسیلهای برای اینکار استفاده کند.
اینکه میگوییم سیاست ما عین دیانت است و دیانت ما عین سیاست است، یک طرف قضیه این است که سیاست و بنیان آن باید براساس دین باشد. روی دیگر سکّه هم این است که فعّالیت سیاسی نمیتواند از معیارها و ضوابط دینی و اخلاقی خارج باشد. کار غیراخلاقی برای کسب قدرت، مطلقاً جایز نیست و کسی را که در صراط مدیریّت قرار دارد، از اهلیّت و صلاحیت میاندازد؛ لذا این ضوابط باید بهطور کامل در همهی ردهها رعایت شود.
قانون برای رهبری، ریاستجمهوری، مسؤولان قوای سهگانه و ردههای مختلف مدیریّت، تا ردههای شوراهای شهر و روستا و دیگر جاها ضوابطی را معیّن کرده است که برخاسته از همان دید و فکر اسلامی است. این ضوابط باید احراز شود.
باید تشخیص داده شود که این شرایط در این شخص وجود دارد، بعد او در معرض رأی مردم قرار گیرد، اگر ملاک رأی مردم است؛ یا نصب شود، اگر ملاک، انتصاب است؛ مثل بعضی از مسؤولیتهایی که وجود دارد.
حاکم اسلامی در قبال مسائل مهمّ جامعه، در مقابل فقر مردم، در مقابل تبعیض و شکافهای اجتماعی، در مقابل اخلاق و معنویت مردم، در قبال حفظ استقلال کشور و حفظ آزادی مردم - در آن حدودی که اسلام مقرّر کرده است - مسؤول است.
اینها مسؤولیتهاست و چون اسلام این را خواسته و این به مردم تعلیم داده شده است و مردم ما به اسلام اعتقاد دارند، لذا توقّعشان از مسؤولان امر در کشور در هر ردهای این است که به این مسؤولیتها عمل کنند و آنچه را که به عنوان وظیفه بر عهدهی آنهاست، انجام دهند. کارآمدی حکومت به این معناست.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۳۸۱/۱۲/۱۳.
▫️نامه جمهور؛ فرصتی برای گفتگو با اندیشوران عرصه وحی و خرد
https://eitaa.com/namejomhoor