eitaa logo
مهر خوبان
16 دنبال‌کننده
105 عکس
140 ویدیو
43 فایل
برخی مباحث از عرفان و معارف اسلامی و مباحث موردی دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
⃣2⃣ ❤️واقعیت، خوب یا بد نیست؛ بلکه این ذهنیّت ماست که واقعیت را خوب و یا بد نمایان میکند. نکتۀ مهم دیگری که در اینجا باید اشاره کنیم آن است که واقعیت، خوب یا بد نیست، بلکه این ذهنیّت ماست که واقعیت را خوب و یا بد نمایان میکند. به این دو مثال توجه کنید: مثال اول: فرض کنید همراه با خانوادۀ خود سوار اتوبوس شده و به مسافرت میروید، و پشت سر شما یک خانواده ای با دو فرزند خود نشسته اند در حالی که این دو بچه، دائماً اذیت میکنند، جیغ میزنند، صندلی شما را تکان میدهند، به خوراکی های شما دست میزنند و خلاصه اعصاب شما را به هم ریخته اند! پدر و مادر آنها هم هیچ گونه تذکری به این بچه ها نمیدهند و خیلی با آرامش نشسته اند! ما نسبت به این آقا و خانم و فرزندان آنها چه تصوری داریم؟ معمولاً گفته میشود: عجب بچه های بی تربیتی! و عجب پدر و مادر بی خیالی! وقتی این فکر و خیال در ذهن ما نقش بست، چه احساسی نسبت به آنها در ما پدید می آید؟ حسّ نفرت و عصبانیت! حال با وجود چنین حسّی، در صورت بروز اذیت و آزار آن بچه ها، چه رفتاری از ما سر خواهد زد؟ ادامه👇👇👇👇 🔰طبعاً ممکن است آن بچه ها را دعوا کنیم و آنها را از خود برانیم و اگر خواستند به خوراکی ما دست بزنند، روی دست آنها میزنیم و...! پس از اینکه اتوبوس توقف میکند، این بچه ها به سرعت از اتوبوس پیاده میشوند و پدر آنها جهت عذرخواهی به سراغ ما آمده و توضیح میدهد که: ببخشید اگر این بچه ها باعث اذیت و آزار شما شدند! خانم بنده، خالۀ این بچه هاست و پدر و مادر این دو کودک، هفتۀ پیش در اثر یک سانحۀ دلخراش در جلوی چشم دو فرزند خود سوختند، و از آن روز تا کنون، این دو کودک تعادل خود را از دست داده اند! پس از مشاوره با یک روانشناس، تصمیم بر آن شد تا این بچه ها را به یک شهر دیگری ببریم تا مدتی از آن فضا دور باشند تا شاید مشکل آنها حل شود. پس از توقفی کوتاه، اتوبوس حرکت میکند، و آن بچه ها دوباره شروع میکنند به اذیت کردن! اکنون نسبت به این آقا و خانم و آن دو کودک چه تصوری داریم؟! خواهیم گفت: این مرد و زن، عجب انسانهای نیکی هستند که اینگونه برای درمان آن دو کودک تلاش میکنند؛ و نیز نسبت به آن دو کودک، احساس ترحم و دلسوزی در ما نقش میبندد به گونه ای که اگر این بار به خوراکی ما دست بزنند، با ترحم و مهربانی، خوراکی خود را در اختیار آنها قرار میدهیم! آنچه که در این بین تغییر کرد، ذهنیت ما بود؛ و تغییر ذهنیت، موجب تغییر رفتار گشت. ☀️مثال دوم: فرض کنید مشغول رانندگی در یک خیابان یک طرفه هستید و یک اتومبیل بر خلاف قانون، عبور ممنوع را نقض کرده و در حالی که چراغ میدهد و بوق میزند از شما انتظار دارد تا به کنار رفته و مسیر را برای عبور او باز کنید! ما نسبت به این عمل چه تصور و ذهنیتی داریم؟ معمولاً گفته میشود: عجب آدم خودخواه و متکبری! (در حالی که شاید برای خود ما هم چنین تخلفی پیش آمده باشد!) اما وقتی از کنار شما عبور میکند، میبینید در حال انتقال یک مریض اورژانسی است! با مشاهدۀ این وضعیت، چه تصور و ذهنیتی برای شما به وجود می آید؟! تمام بدبختیهای ما به خاطر ذهنیت های غلط ماست؛ و لازم است که این ذهنیت های غلط را تغییر دهیم. ما اگر به جای حضرت یوسف (عليه السّلام) بودیم، چه میگفتیم؟! میگفتیم: خدایا! چرا با من که یک بچۀ پنج ساله ام، چنین میکنی؟! این چه وضعی است؟! مگر من چه کرده ام!؟ و... ما فقط بخشی از قضایای پیرامون خود را میبینیم و متأسفانه زود قضاوت میکنیم! به راستی چقدر از قضاوت های ما صحیح بوده است؟! پس اولین چیزی که بر همۀ ما لازم است، «تغییر ذهنیتها» و به عبارت دیگر، «واقع بینی» است؛ نباید بخشینگر باشیم؛ چه در حوادثی که در کل نظام عالم رخ میدهد، و چه در حوادث کوچکتری که در اطراف ما جریان دارد، و چه در ارتباطات پیرامون ما، و چه در سایر حوادث. ادامه دارد...