🍃 نظری به جناب حافظ در مسیر کرمان :
از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز
کنار دامنِ من همچو رود جیحون است
✍️ ما دوباره با کربلا هم عهد شدیم ؛ مگر می شود کربلایی در عالم باشد و ما عقب بمانیم ؟؟!!
ما را از همان ابتدای خلقت عهدی بوده است با حسین بن علی (ع) که تا دنیا دنیاست پایِ این عهد ، تا پاره پاره شدنمان می مانیم و « ما رأیتُ اِلّا جَمیلاً » می خوانیم.
کربلای غزّه، خون هامان را به جوش آورده بود و نمیدانستیم چه کنیم که کمی قرار بگیریم!
دیدی ما هم با تو هم عهد شدیم؟! دیدی کربلای غزّه؟؟ دیدی چگونه این خون های جوشیده که دیگر تابِ ماندن در رگ هامان را نداشت آن هم به « پای » سردارِمان به زمین ریخت و در این رودی که جاری شده بود از خونِ شما ریخته شد؟!
قلم ها بیایید و بنوازید این همه زیبایی را 💔
آوینی بیا و قلم بزن : «جاذبه خاک به ماندن می خواند و آن عهد باطنی به رفتن ؛ عقل به ماندن می خواند؛ و عشق به رفتن ؛و این هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان، در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا شود »
#جا_مانده
#مزار_کرمان
@nanetazeh