eitaa logo
تو بگو ...
98 دنبال‌کننده
116 عکس
122 ویدیو
2 فایل
غایت خلقت جهان پرورش انسان‌هایی است كه در برابر شداید بر هر چه ترس و شك و تردید و تعلق است غلبه كنند و حسینی شوند (شهید آوینی)
مشاهده در ایتا
دانلود
تو بگو ...
چه می بینم؟؟؟ کوه است اینکه اینگونه سخن می‌گوید؟!!! یا مردی است به سانِ کوه ؟!!! یا شاید اشتباه م
🍃 راستی « تو » را تسلّا ندادند انگار ، آنگاه که صورت به صورت « علی اکبر » گذاشتی، صدای هلهله بود که شنیده می شد، صدای خنده بود و قهقهه ... ، نوشته اند لحظه ای همه کفتارها ساکت شدند ؛ سپه کوفه و شام استاده به تماشاى شه و شهزاده شه روی نعش پسر افتاده همه گفتند حسین جان داده @nanetazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ باز هم شکرِ خدا عمویشان سالم است و سایه اش بالای سر بچه ها، مثل کوه ایستاده و نمی گذارد بچه ها سرخم کنند. می گویند شاعری در کربلا شعری را می سرائید ، نوشت : «أبوالفضل إستَجارِ بِهِ الهُدی» ، عباس روز عاشورا کارش به جایی رسید که حتی خود امام حسین (ع) هم به او پناه آورد ( هدی در اینجا یعنی امامِ هدایت ) ، ناگهان قلم به زمین گذاشت و با خودش گفت کفر است، همه به امام پناه میبرند، امام که به کسی پناه نمی برد. نیمه شب بود، هرچه فکر کرد که چگونه این بیت را درست کند چیزی به ذهنش نرسید، با خودش گفت می خوابم و فرداروز درست میکنم. در خواب حضرت سیدالشهدا (ع) را دید، گفت : شعر را چرا تمام نکردی؟؟!!!، شاعر در جواب گفت : دیدم شعرم بیراهه دارد می رود و به کفر می کشد، دست نگه داشتم. آقا فرمودند : نه، به کفر نرفته ، هم من به او پناه آوردم ، هم اهل خیام به او پناه آوردند... پ.ن: دیداری با خانواده شهید سلطانی نژاد از شهدای حادثه کرمان با اینکه غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عمومونو کشتن همینو کم داشتیم @nanetazeh
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجیب نیست؟؟ !! تو را به حیرت نمی آورد این زن؟!!! بار یک تاریخ از ابتدای خلقت، تا بالا رفتن سرها روی نِی، افتاده روی شانه هایش و همچنان ایستاده! حتی آنجا که مادرش فاطمه(سلام اللّه علیه) تا مسجد رفت، باز هم دل خوش بود به مردی که ریسمان به دستانش بسته اند. اما این «زن» چگونه تاب آورد بی هیچ پناهی، آن هم در سختیِ اسارت و بهانه گیریِ کودکان، تکیه گاهِ یک کاروان شود و در عین حال نگذارد این «قصه» خاموش بماند و حیدروار غرّش کند به وارثانِ کاخ سبز معاویه (لعنة اللّه علیه). شاید همان جا که خورشیدِ کاروان، عمودِ خیمه ی قَمَر را پایین آورد، در دلش خواهر را ندا داد که آماده شود💔 @nanetazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ دلش یک تکّه «نانِ تازه» می خواهد. تنها شده، پدرش در بهشت است. تو یک قهرمانی دختر! یک تاریخ چشم به راهِ همین شب ها و روزها بوده است؛ همین شب ها و روزهای بی پناهیِ شما که شده پناه و مأوای یک جهانِ پوچ و بی معنا. شما درست سر جای خودتان ایستاده اید، درست نوکِ قلّه، همانجا که همه نفس نفس زنان به سمت شما می آیند تا بچشند یک حیاتِ تازه را، تا تازه کنند جانشان را، تا خودشان را در جهانِ شما تجربه کنند و بمانند پایِ خودشان، پای عزّت و شرافتِ و انسانیتِ خودشان... یک جای تاریخ هم،حوالی سال ۶۱، نوشته اند دختری بهانه می گرفت، نه با نان آرام می گرفت و نه حتی با آغوش عمّه، فقط پدر را می خواست. پدر آمد و دختر را با خود به بهشت بُرد. @nanetazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ قیامی که سرمنزلش کربلاست نه سرخورده گردد نه ذلت پذیر سپاه حسینیم و این حرف ماست امیری حسین و نعم الامیر ✍️ قصّه انگار از آنجا شروع شد که پدرمان «آدم» نام «تو» را بر زبان آورد و خودش هم نفهمید چرا گریه‌اش گرفت!! هنوز که تنی إرباًإربا نشده، هنوز که علمداری بی‌دست و دختری بی عمو نشده، هنوز که زنی تنها میان یک لشکر کفتار گرفتار نشده، شاید هم پرده‌‌ی زمان را کنار زدند آن لحظه و دید پدری قنداقه‌ی خونینِ پسری به دست، حیران میان لشکری از ظلم و خیام حَرَمش سرگردان شده...؛ چقدر دلش خواست «تو» را، نه فقط او، یک تاریخ برایت یا لَیتَنا خواندند و امروز مائیم که در میانه‌ی حرمِ جمهوری اسلامی ندای «اَمیری حُسینٌ و نِعمَ‌الامیر» سر می‌دهیم و تا آخر سربازِ قصّه‌ای که سرآغازش بودی می‌مانیم... شهید آوینی: «امروز وعده‌های قرآن بیش از پیش به تحقق نهایی خویش نزدیک شده است و امت اسلام دریافته است که چگونه باید برای آزادی قدس اقدام کند.» @nanetazeh
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت روز جهانی مادر! از بین ۳۵ هزار شهید ۸ ماه گذشته در غزه، ۹ هزار نفر از شهدا را مادرانی تشکیل می‌دهند که شاید دو بار شهید شده باشند، یک بار به خاطر کشته شدن فرزندانشان و یک بار هم خودشان @sedkhareji ✍️ لابلای ضجّه‌های مادرانه و اشک‌ها و ناله‌هاشان، صدای «حسبنااللّه‌» را می‌شنوی؟ در نگاه‌های داغ‌دیده و دلتنگ‌شان «یاربٌ خُذ مِن اَموالِنا و اَنفُسِنا و أبنائِنا حتّی تَرضی یا رَبّ» را می‌بینی؟ همین قلب‌های محکمی که با همه آوارگی و مهاجرت و غربت «لَن تَسلَستِم أبداً» به زبان جاری می‌کند یک تاریخِ منتظر را از چشم انتظاری درآورده است؛ تاریخی که بعد از زخمِ مادر و قصّه‌ی کوچه دیگر روی خوش به خودش ندیده؛ مادرِ شهیدی که هنوز داغِ میوه‌ی دلش در دل مؤمنین پرحرارت است و تا ابد سرد شدنی نیست. @nanetazeh
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ یک ملت مضطرب بود و دعا می‌کرد و دنبالتان می‌گشت. مادر شهیدی می‌گفت « توراخدا پیداش کنید🥺💔»، یلدایی شده بود برای خودش، هر‌ لحظه‌اش پر از انتظار و دلهره بود، اشک هم داشت، روضه‌خوان نمی‌خواست، همینطور می‌باریدند همه😭... بیابانی هم به‌نام کربلا، خواهری مضطرب و تنها در مقابل یک لشکر گرگ و کفتار، دنبال گمشده‌اش می‌گشت و می‌خواند: گلی گم کرده‌ام💔 حاج‌آقا..... حاج آقا هارداسان🥺 @nanetazeh
24.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: بگوئید: “أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)”؛😭 @nanetazeh
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان  فتاده از حَرِکت ، ذوالجناح وز جولان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پــا ز رکـاب آن خلاصه‌ی ایجاد  به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد @nanetazeh