‌خدایا! تورو قسم به سه ساله‌ی ارباب، به قلبِ رفقای جامونده آرامش بده... پ. ن: البته که همچنان معتقدم اسمش جاموندن نیست! #یه‌‌حبه‌‌قند ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ

قبل اینکه شما کل پروفاتون ماه بشه ما شبا سربه‌هوا دنبال ماه بودیم اره اینجوریاس.

سلام.. عصر مایل به شبتون بخیر🪴 من اومدم اظهار نظر کنم باز😁🙈

اینجوری مراقب خودتون هستین!؟ اوکی اصن به فرضم که رشد و حرکت و ویژگی های انسان بودن رو در نظر نگیریم، چرا سعی میکنین حالات خودتون رو به بقیه هم القا کنین؟ چجوری از خودتون راضی هستین درحالی که فکر و حس و حال یه عالمه نوجوون دیگه رو کدر میکنین؟ ببخشید ولی دیگه دارم برنمی تابم ازین حجم بیهوده گویی..

#من‌مسئولم در برابر حرف هایی که میزنیم خیلیییی مسئولیم.. چقد به مخاطب مون و تاثیری که روی قلب و روحش میذاره توجه میکنیم؟ درسته.. آدم نیاز داره گاهی اوقات با یکی درد و دل کنه.. یه نفر حرفاشو بشنوه تا آروم بشه.. ولی آیا فقط همین مهمه؟ فقط خودم و ناراحتیم؟ _اعتراض وارد نیست ولی مشتاق دیدن نظراتتون هستم😉🖐 <<@z_mahdian>>

‌ خدایا! کاری کن هیجان زده ی افکارِ دیگران نباشیم.. #یه‌‌حبه‌‌قند ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ

فعلا دست شما خدافظ🖖 شبتونم درد نکنه🌚✨

اهم اهم اومدم بگم حواسم هست که هستین.. 😉❤️

چطوره بریم یکم از دلنوشته های رفقای اربعین رفته‌مون بخونیم.. (البته بعضی رفقا از لحاظ سنی حکم مادر بنده رو دارن😅🪴)

#واگویه‌های‌اربعینی _مادربزرگم آرزو داشت به کربلا سفر کند، اما تا وقتی که زنده بود، راه کربلا بسته بود. در خاطرات بچگی ها و نوجوانیم، همیشه در روضه ها و مراسم مذهبی، نابودی صدام و باز شدن راه کربلا، یکی از دعاهای آخر مجلس بود. امروز به لطف خدا و به برکت خون شهیدان، راه باز شده و فوج فوج، آرزومندان و دوستداران و عاشقان، پا در مسیر زیارت می‌گذارند و آنچه که روزی آرزوی جماعتی بود، امروز برای ما محقق و میسر شده است. امیدوارم یادم بماند که بازشدن این راه و توفیقی که امروز نصیب ما شده است، به چه قیمتی تمام شده و چقدر برایمان آب (به جای آب، باید بگویم خون) خورده است. قدم در این مسیر می‌گذارم به یاد کسانی که عاشقانه و صادقانه میخواندند: کربلا! کربلا! ما داریم می‌آییم، اما پایشان به کربلا نرسید...😭😭😭 @nardehbun|°