eitaa logo
❣️انــارســتــان عــᰔᩚــشـــق❣️
951 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
277 ویدیو
0 فایل
شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ناردهدر_دخترانار 💓 #لربختیاری_هم‌طایفه‌شهیدسلیمانی 💓 #کوه‌زاده‌عشایر 👇 ✅ #توانبخشی‌_درمانگربیماران‌استثنایی ✅ #ارشدفقه‌وحقوق ✅ #روانشناس ✅ #علوم‌تربیتی ✅ #تربیت‌مربّی_مهد_و_ابتدایی ❣️❣️
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 خون علی چکید به چشم عقابُ و بعد... کرد اشتباهْ اسب و ،گرفته شتابُ و بعد... رفت َاسب سمت لشکر کورِ سراب ُو بعد... شد ضربه ها به جسم علی بی حسابُ و بعد... وقتی عطش بریده امان و توان او برگشته تا خیام علیِ پهلوانِ او انگشتر عقیق ُو زبان در دهان او گفتا بگیری از نبی آن جام ناب و بعد.. یک روز تشنه بود ُو لبش چون رُخش سفید انگوری از بهشت، به مسجد؛ حسین چید نوشید از آن ُو تا که به کربُ‌بلا، رسید... شد سرخ ُو دانه دانه وُ پخش ُو شرابُ و بعد... بابا دوید تا تن او ، ناگهان شکست افتاد بر زمین ، به سر زانوان نشست زانوکِشان ُو... تکیه به شمشیر کرده است بابا رسید ُو خنده به او شد جواب ُو بعد... مثلِ هزار دانه اناری علی ؛! به دشت ای ذبح اعظم‌َم غمِ لاینحلی به دشت اکبر شد اصغرَاصغر راهِ ولی به دشت با خون؛ تمامِ جسم علی شد خضابُ و بعد... در خَلق ُو خُلق ُو منطق خود عینِ احمدی بابا، چگونه تا دل این لشکر آمدی؟! خورشید من! ستاره_ستاره ، تو سر زدی؟! ای کاش بسته بودی از اوّل نقاب ُو بعد... فصلِ خوشِ بهار حسینی تو یا علی تاج سر انار حسینی تو یا علی شمشیرِ ذوالفقارِ حسینی تو یا علی بی تو چگونه سر برند آفتاب ُ؟!و بعد... رو کرد سمت دشمن و کرد اینچنین خطاب نسل تو را خدا بکند قطع ُو در عذاب دنیا پس از علیست همیشه شبی خراب زینب دویده تا دل این التهابُ و بعد... درحالِ احتضار؛ حسینی که می گریست فرمود زینبم تو برو ، بین ما نَایست برگرد خواهرم که تو جایت به جنگ نیست بعداز من‌ست، دستِ تو این انقلابُ، و بعد... فرمود رو به جمع جوانانی از حرم یاری کنید تا که علیَ اکبرم بَرم_ _بین عبا ، نه ، غار حرایِ پِیَمبرم با این ثواب تو شده دل‌ها کبابُ و بعد ... غمگین؛ حسین رو به ستم گفت مثل رعد: لعنت به تو ،به لشکر ُو نسل تو، یابن سعد! چیزی نگویم آه از این گریه ها به بعد ... شاعر شهید روضه ی اربابُ و آب و...بعد... من شک ندارم اکبر لیلا نظر شده ام البنین ببین که پسر بی پسر شده حالا چگونه حضرت لیلا خبر شده ؟ زد روی سر، عروس گل بوتراب ُو ... بعد... تاخیمه آمدند و پس از آن به گوش عشق از گریه های اصغرش آمد سروش عشق بابا مرا بِبر بشوم می‌فروشِ عشق حالا رسیده نوبت طفل رباب ُو بعد... شش‌ماهه اصغرت ؛ علی‌اکبر شده حسین! بی خوٰد ُو بی زره ؛ چه دلاور شده، حسین! شیرم حلال او؛ خودِ حیدر شده؛ حسین ! پایش که می رسد به سر این رکابُ و بعد... می‌دانم ای رضیعِ رباب اینکه تو یلی ای جوشن حسین ُو تو قرآنِ منجلی خواندی رجز؛ سه شعبه به حنجر شدی علی لالا علیِ اصغر مادر بخواب ُو...بعد... 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۷ شهریور ۱۳۹۹ ✍ به انارستان عشق بپیوندید❣ ᯽اشعارشاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ┣━━━✦‌✦‌❀✦‌✦‌━━━┫ 𖠢➜ @NARDOHDAR1 ᰔᩚ❤️‍🔥 𖠢➜ @NARDOHDAR1 ᰔᩚ❤️‍🔥 ┣━━━✦‌✦‌❀✦‌✦‌━━━┫ ❤️‍🔥 𝐉𝐎𝐈𝐍 ☝️❤️‍🔥 ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 خون علی چکید به چشم عقابُ و بعد... کرد اشتباهْ اسب و ،گرفته شتابُ و بعد... رفت َاسب سمت لشکر کورِ سراب ُو بعد... شد ضربه ها به جسم علی بی حسابُ و بعد... وقتی عطش بریده امان و توان او برگشته تا خیام علیِ پهلوانِ او انگشتر عقیق ُو زبان در دهان او گفتا بگیری از نبی آن جام ناب و بعد.. یک روز تشنه بود ُو لبش چون رُخش سفید انگوری از بهشت، به مسجد؛ حسین چید نوشید از آن ُو تا که به کربُ‌بلا، رسید... شد سرخ ُو دانه دانه وُ پخش ُو شرابُ و بعد... بابا دوید تا تن او ، ناگهان شکست افتاد بر زمین ، به سر زانوان نشست زانوکِشان ُو... تکیه به شمشیر کرده است بابا رسید ُو خنده به او شد جواب ُو بعد... مثلِ هزار دانه اناری علی ؛! به دشت ای ذبح اعظم‌َم غمِ لاینحلی به دشت اکبر شد اصغرَاصغر راهِ ولی به دشت با خون؛ تمامِ جسم علی شد خضابُ و بعد... در خَلق ُو خُلق ُو منطق خود عینِ احمدی بابا، چگونه تا دل این لشکر آمدی؟! خورشید من! ستاره_ستاره ، تو سر زدی؟! ای کاش بسته بودی از اوّل نقاب ُو بعد... فصلِ خوشِ بهار حسینی تو یا علی تاج سر انار حسینی تو یا علی شمشیرِ ذوالفقارِ حسینی تو یا علی بی تو چگونه سر برند آفتاب ُ؟!و بعد... رو کرد سمت دشمن و کرد اینچنین خطاب نسل تو را خدا بکند قطع ُو در عذاب دنیا پس از علیست همیشه شبی خراب زینب دویده تا دل این التهابُ و بعد... درحالِ احتضار؛ حسینی که می گریست فرمود زینبم تو برو ، بین ما نَایست برگرد خواهرم که تو جایت به جنگ نیست بعداز من‌ست، دستِ تو این انقلابُ، و بعد... فرمود رو به جمع جوانانی از حرم یاری کنید تا که علیَ اکبرم بَرم_ _بین عبا ، نه ، غار حرایِ پِیَمبرم با این ثواب تو شده دل‌ها کبابُ و بعد ... غمگین؛ حسین رو به ستم گفت مثل رعد: لعنت به تو ،به لشکر ُو نسل تو، یابن سعد! چیزی نگویم آه از این گریه ها به بعد ... شاعر شهید روضه ی اربابُ و آب و...بعد... من شک ندارم اکبر لیلا نظر شده ام البنین ببین که پسر بی پسر شده حالا چگونه حضرت لیلا خبر شده ؟ زد روی سر، عروس گل بوتراب ُو ... بعد... تاخیمه آمدند و پس از آن به گوش عشق از گریه های اصغرش آمد سروش عشق بابا مرا بِبر بشوم می‌فروشِ عشق حالا رسیده نوبت طفل رباب ُو بعد... شش‌ماهه اصغرت ؛ علی‌اکبر شده حسین! بی خوٰد ُو بی زره ؛ چه دلاور شده، حسین! شیرم حلال او؛ خودِ حیدر شده؛ حسین ! پایش که می رسد به سر این رکابُ و بعد... می‌دانم ای رضیعِ رباب اینکه تو یلی ای جوشن حسین ُو تو قرآنِ منجلی خواندی رجز؛ سه شعبه به حنجر شدی علی لالا علیِ اصغر مادر بخواب ُو...بعد... 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۷ شهریور ۱۳۹۹ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 خون علی چکید به چشم عقابُ و بعد... کرد اشتباهْ اسب و ،گرفته شتابُ و بعد... رفت َاسب سمت لشکر کورِ سراب ُو بعد... شد ضربه ها به جسم علی بی حسابُ و بعد... وقتی عطش بریده امان و توان او برگشته تا خیام علیِ پهلوانِ او انگشتر عقیق ُو زبان در دهان او گفتا بگیری از نبی آن جام ناب و بعد.. یک روز تشنه بود ُو لبش چون رُخش سفید انگوری از بهشت، به مسجد؛ حسین چید نوشید از آن ُو تا که به کربُ‌بلا، رسید... شد سرخ ُو دانه دانه وُ پخش ُو شرابُ و بعد... بابا دوید تا تن او ، ناگهان شکست افتاد بر زمین ، به سر زانوان نشست زانوکِشان ُو... تکیه به شمشیر کرده است بابا رسید ُو خنده به او شد جواب ُو بعد... مثلِ هزار دانه اناری علی ؛! به دشت ای ذبح اعظم‌َم غمِ لاینحلی به دشت اکبر شد اصغرَاصغر راهِ ولی به دشت با خون؛ تمامِ جسم علی شد خضابُ و بعد... در خَلق ُو خُلق ُو منطق خود عینِ احمدی بابا، چگونه تا دل این لشکر آمدی؟! خورشید من! ستاره_ستاره ، تو سر زدی؟! ای کاش بسته بودی از اوّل نقاب ُو بعد... فصلِ خوشِ بهار حسینی تو یا علی تاج سر انار حسینی تو یا علی شمشیرِ ذوالفقارِ حسینی تو یا علی بی تو چگونه سر برند آفتاب ُ؟!و بعد... رو کرد سمت دشمن و کرد اینچنین خطاب نسل تو را خدا بکند قطع ُو در عذاب دنیا پس از علیست همیشه شبی خراب زینب دویده تا دل این التهابُ و بعد... درحالِ احتضار؛ حسینی که می گریست فرمود زینبم تو برو ، بین ما نَایست برگرد خواهرم که تو جایت به جنگ نیست بعداز من‌ست، دستِ تو این انقلابُ، و بعد... فرمود رو به جمع جوانانی از حرم یاری کنید تا که علیَ اکبرم بَرم_ _بین عبا ، نه ، غار حرایِ پِیَمبرم با این ثواب تو شده دل‌ها کبابُ و بعد ... غمگین؛ حسین رو به ستم گفت مثل رعد: لعنت به تو ،به لشکر ُو نسل تو، یابن سعد! چیزی نگویم آه از این گریه ها به بعد ... شاعر شهید روضه ی اربابُ و آب و...بعد... من شک ندارم اکبر لیلا نظر شده ام البنین ببین که پسر بی پسر شده حالا چگونه حضرت لیلا خبر شده ؟ زد روی سر، عروس گل بوتراب ُو ... بعد... تاخیمه آمدند و پس از آن به گوش عشق از گریه های اصغرش آمد سروش عشق بابا مرا بِبر بشوم می‌فروشِ عشق حالا رسیده نوبت طفل رباب ُو بعد... شش‌ماهه اصغرت ؛ علی‌اکبر شده حسین! بی خوٰد ُو بی زره ؛ چه دلاور شده، حسین! شیرم حلال او؛ خودِ حیدر شده؛ حسین ! پایش که می رسد به سر این رکابُ و بعد... می‌دانم ای رضیعِ رباب اینکه تو یلی ای جوشن حسین ُو تو قرآنِ منجلی خواندی رجز؛ سه شعبه به حنجر شدی علی لالا علیِ اصغر مادر بخواب ُو...بعد... 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۷ شهریور ۱۳۹۹ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════