eitaa logo
دختران زینبے
1.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
5.7هزار ویدیو
34 فایل
- بسم‌اللّٰھ🌿! بہه تجمع زینبیون خــوش‌اومـدے‌ خواهرم🌱✨🙂 متولد شده در:1401/10/27 https://harfeto.timefriend.net/17336720744540 لینک ناشناسمون مطلبی چیزی بگوشیم! لینک کانالمون: @nargsiip شـرایـط ↯ https://eitaa.com/zxbnsh ڪپے مطلب با ذکر صلوات ازاده
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 استاد شجاعی به زور خانواده‌ات و نبر بهشت! خودت هم سر از جهنم درمیاری. ↝‌@nargsiip
🔵یک ملت زمانی به بلوغ می رسد که انتخاب کند ، حتی اگر غلط هم انتخاب کند باز هم بهتر از انتخاب نکردن است. در غیر این صورت آن ملت هیچگاه به بلوغ نمیرسد و همیشه در معرض سقوط است. ↝‌@nargsiip
دختران زینبے
گفت رأی بدیم که چی بشه؟ گفتم یه نمونه در این دوره با رای من و شما، سربازا جایگاه بالاتری داشتن و حقو
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در انتخابات شرکت کنید که تکلیف الهی است ؛ رأی شما دفاع از اسلام و قرآن است .
تو‌گناه‌نڪن‌ببین‌خدا‌‌چجورۍحالتو‌جا‌میاره زندگیتو‌پر‌از‌وجود‌خودش‌میڪنہ(: - عصبےشدی؟! +نفس‌بکش‌بگو‌:‌بیخیال،چیزی‌بگم ؛ اما‌م‌زمان‌‌ناراحت‌میشه... - دلخورت‌کردن؟! +بگو‌:خدا‌میبخشه‌منم‌میبخشم‌‌پس‌ولش‌کن - تهمت‌زدن؟ +آروم‌باش‌و‌‌توضیح‌بده‌بگو‌:بہ‌ائمه‌هم‌خیلی‌ تهمتازدن - کلیپ‌و‌عکس‌نامربوط‌خواستی‌ببینی؟! +بزن‌بیرون‌از‌صفحه‌بگو:مولا‌مهم‌تره💔 - نامحرم‌نزدیکت‌بود؟ +بگو‌‌:مهدی‌زهرا(عج)‌خیلی‌خوشگلتره بیخیال‌بقیه ... ! «🥺✨» @nargsiip
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر چه‌ در چای‌ عراقی‌ تو شکر ریخته‌اند؛ ما نمک‌ گیرِ‌ تو هستیم ، اباعبدالله..🫀˹ «🥺✨» @nargsiip
‌‌میدونۍ‌بدترین‌جاۍ‌زندگۍ‌ڪجاست؟ اونجا‌کہ‌بہ‌خاطر‌یہ‌فیلم،نمازتو‌سریع‌میخونۍ یا‌اصلا‌نمیخونۍتابہ‌اون‌فیلم‌برسۍ!💔 فقط،فڪر‌نمیکنۍ‌رو‌زقیامت‌‌اونۍ‌کہ ‌بہ‌دادت‌میرسہ‌نمازه‌،نہ‌‌دیدن‌فیلم🙂•• یا نمازشوثانیہ‌هاۍآخرمیخونہ آنقدرتندمیخونہ‌کہ‌نصف‌کلمات‌هم‌ دُرُست‌ادانمیکنہ بعدانتظارداره‌رحمت‌ الهی مثل‌سیل‌سرازیربشہ‌توزندگیش اینوبدون‌تانمازت‌درست‌نشہ هیچےتوزندگیت‌درست‌نمیشہ.‌ «🥺✨» @nargsiip
تو انتخابات شرکت کنید . . بدون استثنا وصیت نامه هر ‌شهیدی رو که دیدم نوشته بودن ‌اطاعت از امر رهبری. می‌فهمم ‌شرایط سخته ناراضی هستید دلتون ‌نمی‌خواد شرکت کنید ولی آیت الله ‌حائری می‌فرمان رای دادن در زمان ‌سختی اجر بیشتری دار‌د . . !' «🥺✨» @nargsiip
السلام‌علیـــک‌یا صاحـب‌العصـر‌ والزمــان":)♡🌱 «🥺✨» @nargsiip
؟ متن پیامک برای دختران رأی اولی جهت انگیزه سازی برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری 1402 ۱_به تأسی از رفیق شهیدم؛ شهیده زینب کمایی که انتخابات نمادین در خانه برگزار می‌کرد و برای نقش آفرینی در سرنوشت کشورمان ذوق داشت؛ من هم در انتخابات شرکت می‌کنم و دوستانم را نیز به حضور در انتخابات دعوت می‌کنم. ۲_برای آینده‌ی روشن دختران سرزمینم در انتخابات شرکت می‌کنم و رأی خواهم داد. به پیروی از آموزه‌های پیامبرمان صلی‌الله‌علیه‌وآله که رأی زنان و بانوان را مؤثر بر روند حکومت‌داری می‌دانستند، رأی می‌دهم. ۳_به تأسی از بانو سکینه سلام‌الله‌علیها که با حضور فعال خود در جبهه‌ی حق و نصرت امام زمان خویش امام حسین علیه‌السلام در کربلا شرکت نمود، با هم‌کلاسی‌هایم در انتخابات شرکت می‌کنم. ۴_به تأسی از فاطمه بنت الحسن؛ بانوی نوجوان واقعه‌ی عاشورا که با حضور در کربلا به نصرت ولی زمان خویش شتافت و در حساس‌ترین صحنه‌ی اجتماعی عصر خویش حضوری فعال داشت، در انتخابات شرکت می‌کنم. ۵_به تأسی از رفیق شهیدم؛ شهیده صدیقه رودباری که با حضور اجتماعی فعال خویش در زمانی مهم برای کشور، برای خدا قیام کرد و هم‌سن‌وسالان خود را در مجاهدت و دفاع مقدس همراه نمود؛ من نیز حضور فعال در انتخابات خواهم داشت و دیگران را به انتخابات دعوت خواهم نمود. ۶_به تأسی از شهیده طاهره هاشمی؛ آن دانش آموز شهید که با تبیین به‌موقع خود، پاسخ شبهات ذهن هم‌کلاسی‌هایش می‌داد و آن‌ها را به نصرت ولیّ و امام زمان خود فرامی‌خواند؛ من نیز در انتخابات شرکت و دیگران را به حضور فعال دعوت می‌کنم. ۷_برای اصلاح قوانین حوزه‌ی زنان با انتخاب یک نماینده‌ی شایسته در انتخابات شرکت می‌کنم و رأی می‌دهم. ۸_برای ساخت جهان و نقش آفرینی در نظم نوین جهانی نیاز است در جامعه حضور فعال داشته باشم و استعدادهایم را بروز دهم؛ پس در انتخابات شرکت می‌کنم و دیگران را نیز به انتخابات دعوت می‌کنم . ۹_برای آن‌که نظر خودم را به مسئولان برسانم و بهترین نماینده‌ای انتخاب شود که ازدواج و نقش‌آفرینی اجتماعی و تحصیلاتم بیش از پیش سطحش ارتقا یابد و تسهیل شود، در انتخابات شرکت می‌کنم. ۱۰_برای آن‌که ایران در عرصه‌ی قدرت موشکی و پهپادی بیش‌ازپیش رشد کند، رأی می‌دهم و دیگران را به شرکت در انتخابات دعوت می‌کنم. ۱۱_ برای آن‌که ایران قدرت اقتصادی منطقه‌ای و جهانی شود، در انتخابات شرکت می‌کنم و رأی می‌دهم. ۱۲_برای آن‌که الگوی اسلام ناب محمدی برای حضور اجتماعی دختران در جهان تکثیر شود، در انتخابات شرکت می‌کنم و رأی می‌دهم. ۱۳_ برای آن‌که آزادی های اجتماعی و معنوی برای دختران، به معنای حقیقی و ارزشمند و اصیل آن، درایران و جهان گسترش یابد، در انتخابات کشورم شرکت می‌کنم و رأی می‌دهم. ۱۴_ برای آن‌که ارزشمندی جایگاه دختران در اسلام در قوانین در نظر گرفته شود، نماینده‌ای شایسته و پایبند به مبانی اسلامی انتخاب می‌کنم و دیگران را نیز به دعوت شایسته فرا می‌خوانم. ۱۵_ برای آن‌که بستر بروز توانمندی‌های زنان جامعه بیش‌ازبیش ارتقا یابد، نماینده‌ای شایسته و پایبند به مبانی اسلامی انتخاب می‌کنم و دیگران را نیز به دعوت شایسته فرا می‌خوانم. ۱۶_ برای آن‌که توجه بیشتری به زنان سرپرست خانوار شود، در انتخابات رأی می‌دهم و دیگران را دعوت به شرکت در انتخابات می‌کنم. ۱۷_برای آن‌که قانون حمایت از مادران ادامه یابد رأی می‌دهم و در انتخابات شرکت می‌کنم. ۱۸_ برای اصلاح نظام آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها و کیفیت‌بخشی به محتوای کتاب‌ها متناسب با سلیقه و ذائقه‌ی بانوان و دختران، نماینده‌ای شایسته و پایبند به مبانی اسلامی انتخاب می‌کنم و دیگران را نیز به دعوت شایسته فرا می‌خوانم. ↝‌@nargsiip
✅ده توصیه به جوان مومن انقلابی در آستانه انتخابات جوان مومن انقلابی !هوشیار باش✋ ↝‌@nargsiip
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختران زینبے
- شیطان تر از شیطان ؟ + همان نفسی‌ست که در وجودِ توست . . #تلنگرانه #دختران_زینبی «🥺✨» @nargsiip
هم خودشان خاکی بودند هم لباس هایشان ..! کافی بود باران ببارد تا عطرشان در سنگرها بپیچد «🥺✨» @nargsiip
دختران زینبے
ویرانم! به تو روی میاورم مرمتم کن:) #امام_زمان #دختران_زینبی «🥺✨» @nargsiip
طوری تلاش کنیدکه اگر... روزی امام زمان فرمودند یک سرباز متخصص می خواهم بفرمایند، فلانی بیاید... سربازی که هیچ کارایی نداشته باشد، به درد امام زمان نمی خورد..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شھادت‌فقط‌درجبهہ‌های‌جنگ‌نیست‌ اگرانسان‌براےخداڪارڪندوبہ‌یاداوباشد وبمیردشھیدحساب‌میشہ!✨ «🥺✨» @nargsiip
دختران زینبے
طوری تلاش کنیدکه اگر... روزی امام زمان فرمودند یک سرباز متخصص می خواهم بفرمایند، فلانی بیاید... س
سراسر ماه شعبان پر از اســتغفار است؛ استغفار یعنـــی کوشش برای اینکه بار گناه آدم سبک شود. وقتی بار گناه آدم سبک شود؛ امکان پذیرش به میهمانـــی خدا فراهم مـــی‌شود.اگرآدم در اثر اعمالی که در این ماه دستور داده شـــده است پاک شود، آن وقت امکان پذیرش هست؛ پذیرش در میهمانــــیِ خدا... ❨آیت‌الله‌جاودان❩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يَا غافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ ای آمرزنده گناهانِ بزرگ گناهِ تو از رحمتِ خدا بزرگ تر نیست ! «🥺✨» @nargsiip
دختران زینبے
حواسمان باشد ! پسرانشان را فدای این راه کردن:) #شهیدانه #دختران_زینبی «🥺✨» @nargsiip
حاج حسین یکتا: اگه بهم بگن حاج حسین تو با شهدا بودی، اولین درسی که از شهدا یاد گرفتی چیه؟! میگم:«نمــاز»
دختران زینبے
💢 #تنها_میان_داعش 🌹 #قسمت_دهم 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان
💢 🌹 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس می‌کردم فکرش به‌هم ریخته و دیگر نمی‌داند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. انگار سقوط یک روزه و و جاده‌هایی که یکی پس از دیگری بسته می‌شد، حساب کار را دستش داده بود که به‌جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!» 💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بی‌تابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت می‌مونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید! این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را می‌سوزانَد. 💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر که آخرین راه دسترسی از هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ گریخته و به چشم خود دیده بود داعشی‌ها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده‌اند. 💠 همین کیسه‌های آرد و جعبه‌های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بسته‌شدن جاده‌ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه‌ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای در اطراف شهر مستقر شده و مُسن‌ترها وضعیت مردم را سر و سامان می‌دادند. 💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می‌گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب می‌فهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمی‌تواند با من صحبت کند. احتمالاً او هم رؤیای را لحظه لحظه تصور می‌کرد و ذره ذره می‌سوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت. 💠 به گمانم حنجره‌اش را با تیغ بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می‌آمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می‌کرد تا نفس‌های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم می‌خوان کنن.» به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب‌هایی که از شدت گریه می‌لرزید، ساکت شدم و این‌بار نغمه گریه‌هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم. 💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را می‌شنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که به‌سختی شنیده می‌شد، پرسید :«نمی‌ترسی که؟» مگر می‌شد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور می‌توانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه‌لَه می‌زد. 💠 فهمید از حمایتش ناامید شده‌ام که گریه‌اش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! به‌خدا قسم می‌خورم تا لحظه‌ای که من زنده هستم، نمی‌ذارم دست داعش به تو برسه! با دست (علیه‌السلام) داعش رو نابود می‌کنیم!» احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیت‌الله سیستانی حکم داده؛ امروز امام جمعه اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچه‌هاشو رسوندم و خودم اومدم ثبت نام کنم. به‌خدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو می‌شکنیم!» 💠 نمی‌توانستم وعده‌هایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز می‌خواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد (علیه‌السلام) کمر داعش رو از پشت می‌شکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید. نبض نفس‌هایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرم‌تر شد و هوای به سرش زد :«فکر می‌کنی وقتی یه مرد می‌بینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد... ادامه دارد ... ↝‌@nargsiip