eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
618 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
نرگِث
دلم برای دختر گرفته.
نرگِث
پنجم خرداد، صفر چهار., ‌ من نرگسم، بعد از سنگین‌ترین تراژدی‌ها خودم رو خیلی زود ملحق می‌کنم به جری
من نرگسم. خجالت نمی‌کشم بگم که من موقع صحبت کردن به تته پته می‌افتم، خجالت نمی‌کشم بگم دوست دارم دوست پیدا کنم، خجالت نمی‌کشم بگم بعضی روزا چون پوستم وضعیت خوبی نداره بیرون نمی‌رم، خجالت نمی‌کشم بگم من هم بعضی روزا دائم الگشنه هستم، خجالت نمی‌کشم بگم گاهاً بلاتکلیفم. اینا عادّیه🤍
غذا درست کردن همیشه یه کاریه بین شکم و دست و دیگ. ولی بعضی وقتا یه خط دیگه هم وسطش باز می‌شه، از دل خودت تا دل یکی دیگه. از نیتت تا آسمون. اسم سفره‌مون رو گذاشتیم: سفره‌ی حضرت امیر. ساده، اما نه بی‌مقدار. می‌خوایم اگه قراره یه جایی چیزی پخته بشه، یه نیت علی‌وار زیر اون قابلمه جوش بزنه، به عشق امیرالمومنین قل بزنه اگه دلت خواست یه سهم کوچولو داشته باشی، از یه خرما تا یه قابلمه قرمه‌سبزی، یا حتی یه استکان لبخند برای پخش، دست‌هامون منتظره🤍. و اگه هیچ کاری هم نکردی، بازم ما جات و وسط سفره نگه می‌داریم. شماره کارت واریز
6037997454015315
- قدسی " رو شماره‌کارت بزن کپی می‌شه " ‌‌
نرگِث
غذا درست کردن همیشه یه کاریه بین شکم و دست و دیگ. ولی بعضی وقتا یه خط دیگه هم وسطش باز می‌شه، از دل
حتی پنج هزارتومن واریزی شما رو سهیم می‌کنه برای این اطعام. نذر برای مولا علی هیچ‌وقت کم نیست. ولو اگر هزارتومن باشه🤍
نرگِث
من نرگسم. خجالت نمی‌کشم بگم که من موقع صحبت کردن به تته پته می‌افتم، خجالت نمی‌کشم بگم دوست دارم دوس
این ترند "خجالت نمی‌کشم بگم" همش خنده رو لبام می‌آره. آدمایی که می‌دونن پذیرفتن خجالت کشیدنی نیست آدمای عسلِ بوسیدنیِ ناز شکوفه‌ای هستند. لطفاً این مسئله‌های پرداختنی رو بیش‌تر وایرال کنید، ما دوست می‌داریم🪿
داشتیم زندگی‌مون و می‌کردیما. یهو نمی‌دونم چی‌شد که ورق برگشت. الانم که داری می‌بینی داشتم کتاب می‌خوندم احساس کردم باید گریه کنم، رفتم تو تراس در و بستم گریه کردم گریه‌هام تموم شد ادامه دادم به جریان زندگی.🐋
داشتم تختم رو مرتب می‌کردم، خانم گوگوش رسید به اون‌جا که گفت "هیچ‌کس با دل آواره‌ی من، لحظه‌ای همدم و همراه نبود" رعد و برق زد و تختم مرتب بود، امّا من در نهایت یک عدد نرگس بارونیِ نامرتب🩸