امروز به این نتیجه رسیدم بیشترین اوقاتی که غم حمله میکنه بهت و هجمه میآره و خرِتو میگیره وقت بیکاریته. واگرنه اگه وقت سر خاروندن نداشته باشی غم غلط کرده به تو سر زده، کارا مگه مردن؟
امروز تقریباً روز ۵ امیه که به جز مسیر خونه تا درمونگاه و درمونگاه تا خونه جای دیگهای نرفتم، و هم امشب و هم دیشب و هم شبای قبل داشتم فکر میکردم چهقدر آدم غمزده و مغمومی هستم. واقعاً تو خونه بودن آدما رو دیوانه میکنه.
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راننده ماشینش بوی آشنا میداد، صدای چاووشی.
واقعاً اقا به به.
تازه اسم عطرشم گفت.
میتونید یک خانم غمزده رو در حال پاک کردن صفحه گاز تصور کنید؟ آره آره بنظرم بتونید.
مثلاً خود من در حالیکه داشتم با بوی گندم داریوش گریه میکردم داشتم صفحه گاز رو تمیز میکردم. چونکه دستم خورد قوری رو گاز چپه شد و تفالههاش همه گیر کرده بودن بین شبکههای گاز.
واقعاً زندگی سخته.
شببخیر
داشتم فکر میکردم واقعاً خدا چقدر ما رو دوست داشته محبت امیرالمومنین رو تو دلمون گذاشته. چقدر بهمون لطف داشته
شکر که ما امیرالمومنین رو دوست داریم، شکر.
چه طفلکیان اونائی که محبت حضرت علی رو ندارن. دلم براشون میسوزه.
نمیدونید ما با این عشق واقعاً چه عشقی میکنیم.
خیلی طفلکیاید اگر محبت علی رو تو دلتون ندارید. خیلی