این کتاب، چند ورقُ یهکم جوهر نیست.
این کتاب کلكِ هرچی سوالهَ رو کنده
* بگیرید دستتونُ خو بگیرید باهاش.
خیری که ساطع میشه از کتابِ آدابِ پیامبر اصلاً تو لیوانِ وصف جا نشدنیه.
امروز یه تلخیص میزنم ازش
* [ به نامِ خدا؛ هشتگ نرگسدغدغهمند ]
[ یکِ بامداد ]
روحمون گزگز میکنه بیبیخانم، والله که طاقتمونم طاق شد.
چیزی تو دست و بالتون ندارید بیاد همهچی رو بشوره ببره؟
چه میدونم، چایینباتی، چای زعفرونی چیزی باشه که بیاد آروم کنه؟
* حقیقیت اینچیزی نیست که قراره بخونید | نرگسی
[ زندگانی ]
زندگانی محدود به لذت و درد نیست، زندگانی در جریان است.
فرق نمیکند بلوایی به پا باشد یا غمِ سکوت پاشیده بر احوال؛ در هر صورت زندگانی در جریان است.
گاه باید شبانه خندید و به هنگام طلوعِ آفتاب بر بلندایِ افق گریست و زندگانی را با همینها به رقصِ جریان درآورد.
تقلا بیفایده است، فروغِ دل را خموش مگردان و چشمت به امید بدوز.
هر چند اگر ناامیدی در آغوشت خفته باشد
- نرگسخاتون | توصیههایِ همیشگی جریان داره آقا، امیدُ بچسبید
هدایت شده از خاورمیانهزدگی
انسان نمیتواند به اختیار خود اشک بریزد، اما میتواند دروغ بگوید. این نشانهٔ حُرمت اشک است. این مقام منیع اشک است که اختیاری نیست و دست انسان به آن نمیرسد. زین پس باید اینگونه توصیف کرد: اشک میوهٔ سرشاخه است، نه میوهٔ پایین شاخه ..
چگونه با چالشهایِ دردناكِ زندگی رو به رو شویم؟
* بچههایِ نرگس، فوروارد کنیدُ تو چنلتون جوابش بدید. منطقیترینها وُ دوستداشتنیترین جوابها اینجا میمونن.