[ در نزن رفتهام از خویش کسی منزل نیست ]
تا بند و باریل را جمع کردم و شکافی پدید آمد تا پرندهٔ فواد، آزاد پرِ آرامش را بر آسمانِ رهایی برقصاند و غمها از پهلو خالی کند.
دیر دق الباب کردی، رفتهام از خویش کسی منزل نیست.
- نرگسخاتون | از این پاراگرافایِ کوتاهِ دوستداشتنی
خیلی دوست دارم چکیدهٔ سخنرانیِ امروزُ به اشتراك بزارم
منتها خط خرچنگ قورباغه مجاب کرده یه مثقال آبرو رو حفظ کنم.
نرگِث
خیلی دوست دارم چکیدهٔ سخنرانیِ امروزُ به اشتراك بزارم منتها خط خرچنگ قورباغه مجاب کرده یه مثقال آبرو
کلیتِ مبحث راجعبه اشك در مجالسِ اهلبیت بود
* سخنرانی نگو، بگو باقلوا
کتاب واجب فراموش شده.pdf
حجم:
1.9M
حتماً بعد از مطالعهٔ این پیدیاف یه گوشهٔ کارُ بگیرید دخترایِ نرگس
هدفِ اصلی خیلی وقته خاك خورده دخترایِ نرگس
* همون مطلبِ چند وقت پیش، محرم امسال خیلی متفاوتتره.
هدایت شده از انسآن .
امیددانا پرید یکی کوك کردهَش اومد رو کار.
حواستون به امیرآرشامها وُ خبر ریاکشنها باشه
* چشمك
نرگِث
امیددانا پرید یکی کوك کردهَش اومد رو کار. حواستون به امیرآرشامها وُ خبر ریاکشنها باشه * چشمك
آدمِ تحلیلگری نیست نرگس.
امّا مصداق مصداقِ سالی که نکوست از بهارش پیداسته
* خیلی لبخند