عنوان داستان هم مثل اسم یک بچهای است که متولد میشود. من اعتقاد دارم که بچه خودش اسم خودش را از توی شکم مادرش میآورد بیرون. پدر و مادر باید حواسشان را جمع کنند و همان اسمی را که بچه با خودش میآورد بیرون روی او بگذارند. اگر این اسم را پیدا نکنند و هی به این در و آن در بزنند و از روی کتاب اسم پیدا کنند، آنوقت ان اسمی که انتخاب میکنند نچسب و تصنعی از آب در میآید و تا آخر عمر آن بچه وبال او خواهد بود. در مورد رمان هم همین اتفاق میافتد. اسم خودش همراه رمان و همین که اولین مسوّده نوشته میشود، میزند. زور نباید زد. نویسنده فقط باید حواسش را جمع کند و همان اسمی را که با خود رمان آمده است بالا پیدا کند. هر اسم دیگری روی آن بگذارد، نچسب و تصنعی از آب درمیآید. وقتی که نویسنده درمیماند و آن اسمی را که با رمان آمده است پیدا نمیکند، آنوقت ناچار است به این در و آن در بزند، عنوانهای ریموند کاروری انتخاب کند و یا توی کتاب لغت بگردد و حافظ و مولانا و شاهنامه را زیر و رو کند… اسمی که از روی استیصال انتخاب شده باشد نچسب است، متظاهرانه است، توی ذوق میزند، لوس است، عجیب و غریب است، گمراهکننده است و هزار عیب و علت دیگر دارد.
-مجلۀ تجربه، شمارۀ ۳۳
پر باز! حالا پرواز
بر سکویی ابری نشاند و قفل بر بالهایم نشاند و آرام آرام زنجیر را هم مهمان دستانم کرد.
دیارشان عجیب خوفناک است. آسمان چندم بود؟ دوم؟ شاید هم همان اول.
امّا هرجا که بود، آسمان نبود.
تا تقلایی میکردم تابلویی بزرگ بر مقابلم میاوردند: " اینجا کوی عاشقیست، لطفاً لذت ببرید. تلاشِ شما منجر به سقوط خودتان است "
بالهایی خونین، دستانی خسته و جانی وامانده و ماندهام را این جمله نور میبخشد.
اگر سقوط از اینجا برایشان بد باشد، حتماً ندیدهاند فالیز سبزمان را.
پر باز، اکنون پرواز.
- نرگسخاتون | شهریور صفر دو
محمد معتمدیMohammad Motamedi - Sange Ghabre Arezoo (320).mp3
زمان:
حجم:
7.9M
امّا عزیزم جریان چیه که غم این قطعه سونامی ایجاد کرده؟
* لبخند
نرگِث
" احساسات چیست؟
امّا عزیزم ما در تکاپوایم برای کشتنِ این حس نالایق.
کسی چه میداند شاید لایقترین است.
- احساسات؛ بند 1
نرگِث
امّا عزیزم ما در تکاپوایم برای کشتنِ این حس نالایق. کسی چه میداند شاید لایقترین است. - احساسات؛ بن
آدمها ناشناس باشند رقیقترند.
- احساسات؛ بند 2
نرگِث
پر باز! حالا پرواز بر سکویی ابری نشاند و قفل بر بالهایم نشاند و آرام آرام زنجیر را هم مهمان دستان
لطفاً این پاراگراف و جدی بگیرید دخترا، لطفاً