نرگِث
[ sed ]4 زیر زمین من خیلی خیلی کلنگیه. راستی، چند وقت پیش، کنسرو ماهی خریدم متوجه شدم به خاطر باربری
چیشد که شد Sed؟
مگه قرار نبود عنوانها دوستداشتنیتر باشن؟
عزیزم مثل قبلیا از خودش به دنیا اومد.
نرگِث
نوشتنها، ثبتشدهها، صداها بر روی چشمانمان قرار گرفتهاند. -20صفر1445
یه پینوشت داره این.
نوشتن چه زمانی به بالفعل تبدیل میشه؟ وقتی تو پروسهٔ بالقوه قوی عملکرد داشته باشه.
پس " دستنویسها، ثبتشدهها، قطعات، جا بر دیده باز کردهاند. "
[ 1 ]
اولینباری که میت و از نزدیك دیده بودم فلش میخورد به سهسالگی.
که کل شب و با توهم اینکه "اون آقایی که سرش و مثل شکلات بسته بودن داره میاد من و ببره" گذشت.
دومینبار وصله داره سمت امروز.
امّا عزیزم، چی میت و ترسناک میکنه وقتی جونِ هیچ کاری و نداره؟
ما کشش داریم سمت حیوان ناطق.
این عنوان حیوان ناطق هیچوقت قداست انسان، خلیفةالله روی زمین و پائین نمیاره، بیمت نباشه.
نرگِث
[ 1 ] اولینباری که میت و از نزدیك دیده بودم فلش میخورد به سهسالگی. که کل شب و با توهم اینکه "اون
امّا ما میتی صاحباختیار هستیم **
نرگِث
اولینعریضه عزیزم، سلام. ما اینجا یکه و تنها مبارزیم، مبارزیم برای چشمهٔ عشق. شمع روی اجاق گذاشتم
امّا این پاراگراف بویِ اینجا رو میده *
قهوه؟
حساسیت به کافئین و تپشقلب و تا خرخره ذره ذره میریزی تو خودت و اصلاً به رو نمیاری که رو به قبله افتادی.
امّا امّا این روند اصلاً [ تأکید و داشته باش* ] اصلاً خللی وارد نمیکنه تو عشق و علاقه به این بچه.