هروقت لب واشده تا آسمون و تشریح کنه پای غروب وسط بوده. غروبی که انتهای دوست‌داشتنی‌یی داره. آسمون بعد غروب آرایش پاك می‌کنه و می‌شه آسمونِ بی‌شیله پیله. با کلی آکنه و جوش و لکّه که بشریت با عنوان اجرام‌آسمانی ازش یاد کرده. - غرووب | نرگسي

هی دختر، امید دارم بتونم از غروب بیش‌تر بدم بیرون. امّا به شرح دوست‌داشتنیت نیاز دارم تا برداشت کاملی از این پدیده داشته باشم. لطفاً برداشت و تعریف‌تمجیدهات رو از غروبِ محترم این‌جا درج کن. * فشردنِ دستاات.

محرمانه‌ای در مکزیك با ورقای کاهی و بوی نویی با قطر نازك ام‌روز تموم شد. امّا کتاب‌ها دست نوازش دارن *

امّا عزیز نرگس، لب‌خند.

امّا عزیزم، خورشید زمانی به افق می‌رسه که روز تموم شده باشه. پس هر روز ماجرای خودش و داره و درگیر پیش‌آمدها نباش. * روز از نو، روزی از نو

امّا عزیزم، ما درموندهٔ این راه نیستیم. ما دوئیدهٔ این راهیم و توقف لازم. ما خسته‌ایم، نه دل‌زده می‌فهمی؟ نه د ل ز د ه

از آدمای مودب واقعا خوشم میاد شخصیت ینفر رو مودب بودن می‌سازه پس انقد بی ادب نباشید .

یه پی‌نوشت بزنم. لطفاً لطفاً مهربون بودن رو هم از ارکان فرعی آداب بدونید. دخترایِ نرگس، مهربون باشید

امّا عزیز نرگس، آدمی با نوای بارون روحش جلا می‌گیره.

امّا ام‌شب، ام‌شب، ام‌شب. فکر کنم با یه تسلیت و یه کلیپ نمی‌شه سر و ته ماجرا رو جمع کرد. [ رسول خدا ص فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود. *۸-السیره نبویه ابن کثیر ج۴ص۴۴۹ و البدایه و النهایه ج۶ص۳۱۷و۳۲۲ ]

[ لطفاً در مقابل درب پارک نکنید ]

این پاراگراف و سعی کردم ورود متفاوت‌تری داشته باشه امّا از هر دید همونه. خیلی خیلی بی‌طاقتم برای بارگذاری‌ش