eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ▪️شام (ع) 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک نظر کن به دل دربه‌در نوکرها دست خود را بکش آقا به سرِ نوکرها سربه‌زیریم و گرفتار، ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها پر زدیم و نرسیدیم به تو، افتادیم مرهمی باش به هر زخمِ پَرِ نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان ترِ نوکرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها مادری خورد زمین، صورت او زخمی شد سوخت از روضه‌ی مادر جگر نوکرها *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاید مثه الانی باشه بچه‌های علی از دفن پدر برگشتن. تو این دل تاریكی‌های شب امام حسن داره قدم میزنه. تو این كوچه‌پس‌كوچه‌های شهر كوفه دید از یه خرابه‌ای صدای ناله بلنده. رفت داخل خرابه: كیه داره ناله میزنه؟دید یه پیرمرده كوریه، نشسته گوشه‌ی خرابه داره گریه میكنه. -چی شده آی پیرمرد؟ عرضه داشت: یه آقایی بود هرشب میومد به من سرمیزد، اما الان چند شبه نیومده بهم سر بزنه. چقدر شما بوی اون آقا رو میدی. از در كه اومدی تو فهمیدم یه نسبتی بااین آقا داری. @seyedrezanarimani امام حسن نشست كنارش. گفت: آی پیرمرد وقتی میومد كنارت مینشست چی برات میگفت؟ -با من درددل میكرد، حرف میزد، قصه برام میگفت. -میشه یه‌كم برام تعریف كنی؟! -بهم می‌گفت: آی پیرمرد، توی شهری به نام مدینه یه خونه‌ای بود، تو این خونه یه خانواده‌ای بودن جمعشون جمع بود. اما درِ این خونه رو آتیش زدن، آبروی مرد این خونواده رو بردن، جلو چشمای این مرد همسرشو كتك زدن، دستاشو بستن.... امام حسن گفت آی پیرمرد میخوای ادامه این قصه رو من برات بگم؟؛ تو این شهر یه بچه‌ای هم بود دست تو دست مادرش تو این كوچه پس كوچه‌ها عبور میکردن؛ چند نفر نامرد جلوی این مادرو گرفتن. جلو چشمای این بچه مادرشو كتك زدن.... @narimani_matn *بعد از آن روزی که آتش دامن در را گرفت فضه نان میپخت، دست مادرم از کار ماند از همان روزی که از مسجد به خانه آمدیم چشم‌های مادرم تا روز آخر تار ماند تا دم آخر کبودی‌ها نشد کم جای خود زخم ابرو از قلاف و سینه از مسمار ماند* به‌حضرت زهرا الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 گزارش متنی جلسات 📋 💠 ۱۴۳۹💠 ▫️ ویژه ▫️ 🔸هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔸 🔹بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرفتارم گرفتارم گرفتار بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار گدا در میزند هرچند دیر است شنیدم خانه‌ات سائل‌پذیر است به رویم باز کن در را نگارم من آنم که گره خورده‌ست کارم جوانی رفت و پیری آمد از راه زمان سربه‌زیری آمد از راه ولی خُرجین من خالیِ خالی‌ست گرفتاریِ من از بی‌خیالی‌ست نه اَعمال درستی، نه نمازی نه حتی روزه و راز و نیازی زمان کشت، محصولی ندارم خدایا حجّ مقبولی ندارم گنه از هرطرف آمد حیا رفت هر آنچه داشتم پای ریا رفت @seyedrezanarimani به نان سفره‌ام دقت نکردم دلم را از گنه خلوت نکردم امان از مرگ امان از احتضارم کسی دیگر نمیماند کنارم به روی سینه سنگینی سنگ است خدایا قبر تاریک است و تنگ است شب قدر است قدر ماست زهرا چراغ ظلمت دنیاست زهرا همیشه مادری کرده برایم فدای بچه‌هایش بچه‌هایم زیادی گناهم را تو کم کن به‌جای عدل خود بر من کرم کن خودت گفتی کریمی افتخار است هنر بخشش زمان اقتدار است پس امشب نشکن ای ساقی سبو را ببخش این سائل بی‌آبرو را @narimani_matn به جز زشتی نیاوردم ببخشی غلط کردم، غلط کردم ببخشی اگرچه تا گلو در زیر دِینم ز نوکرهای دربست حسینم تمام سال من وقف غمش شد همیشه سایبانم پرچمش شد میان آتشت بانگی برآیم خدایا من حسین را دوست دارم حسینی که در آن ساعات و اوقات لبش ساکت نمیشد از مناجات حسینی که سرش ذبح از قفا شد نگینی بر رکاب نیزه‌ها شد همین که روی نیزه سر علم شد زمان غارت اهل حرم شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفته بودی مرگ در بستر برایت خوب نیست دیدن تنهایی خواهر برایت خوب نیست پیرهن کهنه به تن کردی برایت خوب بود این عقیق سرخ و انگشتر برایت خوب نیست هر قَدَر شمشیر خوردی بیشتر گفتی علی ذکر نام نامی حیدر برایت خوب نیست از جلو سخت است میدانم ولیکن صبر کن در نیاور تیر را از پَر، برایت خوب نیست @seyedrezanarimani سن و سالت رفته بالا، آه دست و پا زدن زیر نعل اسب یک لشکر برایت خوب نیست غیرت‌اللّهی و میدانند این نامحرمان دیدن اطفال بی‌معجر برایت خوب نیست سنگ بر پیشانی‌ات خورده‌است بیش از حد، دگر خیزران و چوب و طشت زر برایت خوب نیست سمت گودال آمده با قامتی خم فاطمه باز میگویی: نیا مادر! برایت خوب نیست شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک تنه یک سپاه می‌زدنت به خدا بی‌گناه می‌زدنت قُربَةً الَی الله می‌زدنت کشتنت یااخا لب‌تشنه سرتو بریدن با دشنه @narimani_matn چه خبر شد کنار گودال پر از نیزه‌داره گودال چه شبیه نیزه‌زاره گودال به روی پیکرت میفتن به جون خواهرت میفتن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۱۸ خرداد ۱۳۹۷ 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ذرّه ذرّه معصیت کلّ وجودم را گرفت بنده‌ی دنیا شدن، بال صعودم را گرفت خواستم وارد شوم بر اهل توبه ناگهان مشکلی عارض شد و راه ورودم را گرفت من ضرر از آرزوهای بلندم دیده ام غافل از محشر شدن یک عمر، سودم را گرفت وای از بی‌خیریِ این چشم بی‌تقوا شده اشک‌های روضه‌ام، بود و نبودم را گرفت عهد بستم با امام عصر خود آدم شوم غفلتم، قولی که بر او داده بودم را گرفت @seyedrezanarimani غافل از صاحب زمان سرگرم کار خود شدم کم‌کم این غافل شدن حال سجودم را گرفت من زمین افتاده‌ام اما به دادم می‌رسد آن که مِهرش روز اول تار و پودم را گرفت روزگاری می‌شود نام حسین ابن علی با دعای فاطمه گفت و شنودم را گرفت جان فدای خواهری که ناله زد در قتلگاه خون پاک حنجرت کلّ وجودم را گرفت خوب شد زهرا ندید و خوب شد حیدر ندید سایه‌ی دست کسی روی کبودم را گرفت *شاعر :   ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز و به امید نگاهت دل ما مانده هنوز بوسه یک‌روز به خاک قدمت خواهم زد لب به امید همان بوسه به پا مانده هنوز فقرا پیش کریمان که معطل نشوند! منتظر بر سرِراه تو گدا مانده هنوز "گل نرگس بیا بیا ، گل نرگس بیا بیا" @narimani_matn در نبودت ز دلم صدق وصفا کم‌کم رفت مِهرت اما به دلم شکر خدا مانده هنوز می‌شود دیدن روی تو نصیبم یا نه؟! دل من بین همین خوف و رجا مانده هنوز هرچه که خواسته‌ام داده‌ای آقا، اما با شما یک سفر کرببلا مانده هنوز *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 زبانحال دختران شهدای با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ همراه مادر دارم سفره‌رو میچینم بابا سال اوله من دارم روزه‌مو میگیرم بابا اولین افطاریه که جای بابام خالیه تو شب قدری گُلِت ببین عجب حالیه وقتی میون روز گرسنه‌م میشه هی با خودم بابا کلنجار میرم هی با خودم میگم دَمِ آخرت سیر بودی یا گرسنه بودی گلم میبینی خیلی بی‌قرارم ، میبینی گریه شده کارم افطارتو دَمِ غروبی ، رو سنگ قبرتو میذارم می‌بینی قد کشیده عشقت، چند وقته که روزه میگیره دم اذونی مثِ هر شب، به قاب عکست میشه خیره "دوای دردم بابا، دورت بگردم بابا" @seyedrezanarimani خدا کنه که بابام تو خوابم هر شب باشه افطار سر سفره‌ی حضرت زینب باشه قهرمانم پیش من نباشی نامردیه جون رقیه قسم، یتیمی بد دردیه ده دفعه میگم «بِعَلیٍّ» تا که عقده‌ی قلبم یه‌کمی وا بشه قرآن سرم میگیرم آخر شاید آرزوی دل من امضا بشه آرزومه مثل رقیه، بابام منو پیشش بیاره مثل قدیما قبل خوابش، سرمو روی پاهاش بذاره روزه گرفتم میدونم که، یه هدیه میده بابام حتما یه جانمازِ سبز و چادر، میخره واسه‌م مثل قبلا "دوای دردم بابا، دورت بگردم بابا" @narimani_matn دخترتو قبلنا می‌بردی تو هیئتا یادته گفتی علی غریبه خیلی بابا میگفتی قصه داره، دل خون و پرپرش باید برم واسه‌ی سربازی دخترش فدا سر رقیه بابای من خداروشکر این حرم آزاد شده به کوری چشم همه دشمنا حرم عقیله خیلی آباد شده محاله تا آخر عمرم، چادرمو زمین بذارم خداروشکر که توی این راه، حداقل یه سهمی دارم وصیتات توی چشامه، شریک روز غصه‌هامه اینو همه دنیا بدونه، راه منم راه بابامه "دوای دردم بابا، دورت بگردم بابا" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۱۹ خرداد ۱۳۹۷ 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ با غم و غصه‌ی بسیار به تو رو زده‌ام باز قلبم شده بیمار، به تو رو زده‌ام زخمیِ معصیتم کاش نگاهم بکنی سربه‌زیر آمدم ای یار به تو رو زده‌ام بی‌حیا بوده‌ام اما منِ رسوا شده را پیش خود باز نگه‌دار، به تو رو زده ام یوسف فاطمه، ازبس که کَرَم داری و لطف مشکلم حل شده هر بار به تو رو زده‌ام افتخاری‌ست گداییِ در خانه‌ی تو میزنم در همه‌جا جار به تو رو زده‌ام اشک بر دیده و العفو الهی به لبم با همین گریه و اذکار به تو رو زده‌ام در همین ماه بده اذن سفرْ کرببلا تشنه‌ام تشنه‌ی دیدار به تو رو زده‌ام شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ص) / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیغمبر خدا با امیرالمؤمنین به سمت بازار داشتن حرکت میکردن؛ دیدن کنیزه نشسته داره زار میزنه و گریه میکنه. پیغمبر بهش فرمود: چی شده؟ چرا داری گریه میکنی؟ گفت: آقا! اربابم یه پولی بهم داده بود من این پولو گم کردم، الان نمیدونم چه‌جوری برگردم خونه‌ی اربابم. فرمود: چه‌قدر بوده؟ گفت:چهار درهم... چهار درهم پیغمبر به اون کنیز داد؛ گرفت، خوشحال شد.... @seyedrezanarimani پیغمبر رفتن و برگشتن، دیدن کنیزه هنوز اونجا نشسته دوباره داره گریه میکنه: -دیگه چی شده؟ گفت: پولمو گم کرده‌بودم بهم دادید. اما خیلی دیرم شده؛ الان می‌ترسم برگردم خونه، اربابم بهم بگه این همه وقت کجا بودی! میشه یه واسطه‌گری برای من بکنید؟! آقا پرسید: خونه‌ی اربابت کجاست من بیام به اربابت رو بزنم؟... اومد خونه‌ی اربابش، به اربابش فرمود: این کنیز مال توئه؟! عرضه داشت بله آقا. فرمود: به خاطر من ببخشش.... گفت: اصلا چون شما گفتید نه تنها میبخشمش، بلکه آزادش هم می‌کنم؛ از حالا به بعد آزادی برو، پیغمبر برات رو زده... میشه امشب بیای برای ما هم یه رویی بزنی؟! (به کی می‌خوای بگی؟) یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لَه، یا امام رضا.... فقط یه ریش برای ما گرو بذار؛ قول میدیم رو سفیدت کنیم آقا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 بخش دوم صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو که آخر گره‌رو وا میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی اگه اون دوسَم نداشت رام نمی‌داد میون سوخته‌دلاش جام نمی‌داد به کسی چه مربوطه خوب یا بَده برا صاحب‌خونه مهمون اومده قربون کبوترای حرمت قربون این‌همه لطف و کَرَمت @narimani_matn عاشقی دردیه درمون نداره دل عاشق سر و سامون نداره دگر این خانه مرا تنگ بُوَد زندگی بی‌شهدا ننگ بُوَد منو این بار گناه، کجا برم که رام بدن؟! منو این روی سیاه، کجا برم که رام بدن؟! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا امام رضا به "ابن شبیب" فرمود: آی پسر شبیب! هر غم و غصه‌ای داشتی برای جد غریب ما حسین گریه کن. " إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْن " (میدونین چرا؟) آخه... "یابن الشّبیب جد مرا با عصا زدند" @narimani_matn امام باقر فرمودند: به پنج حربه جدّ ما رو کشتند؛ نیزه‌دار با نیزه می‌زد، شمشیردار با شمشیر می‌زد، پیرمردا با چوب و عصا می‌زدن، بعضی‌ها دامن‌هاشونو پر سنگ کرده بودن و می‌زدن.. (اما حربه پنجم همه‌ رو بیچاره میکنه) امام باقر فرمودن: یه عده هیچی گیرشون نیومد، از دور ایستاده بودن ناسزا می‌گفتن، فحش می‌دادن.... حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn