📋#ایخوشآنکهجانشبهتوشدههدیه
#سبک_شور
#مدافعان_حرم
#شب_هشتم_محرم ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خوش آن که جانش به تو شده هدیه
خورده بر مزارش شهید زینبیه
ای خوش عارفانی که رفتند پیِ سلوک باخدا
ای خوش عاشقانی که گفتند ارواحُنا لَکِ فدا
الله الله الله، فتبارک الله
ای فدائیان زینب
"یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله"
@seyedrezanarimani
ای خوش آن نمازی که سجدهاش به خون است
ای خوش آن قنوتی که خواهشش جنون است
این چنین نمازی رسانَد مرا به هر سعادتی
این چنین قنوتی جوابش شود چنین شهادتی
ذکر هر شب من
تاب من تب من
شد سعادتِ شهادت
الله الله الله، فتبارک الله
ای فدائیان زینب
"یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله"
@narimani_matn
ای خوش آن جوانی که مانده پای مکتب
سر نهاده آخر به پیش پای زینب
ای خوش آن دلی که تپیده فقط به عشق دلبرش
ای خوش آن تنی که چو دلبر رود به روی نی سرش
ای خوش آن دلیران
عاشقان، شهیدان
آن فدائیان زینب
الله الله الله، فتبارک الله
ای فدائیان زینب
"یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله"
@seyedrezanarimani
دورم از رفیقان ببین شکسته بالم
ای خوشا که زینب نظر کند به حالم
ای خوش آن دمی که بگویند غم تو هم سر آمده
با نگاه زینب شهادت به نام تو در آمده
ای خوش این سعادت
ای خوش این شهادت
جان من فدای زینب
الله الله الله، فتبارک الله
ای فدائیان زینب
"یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله"
*شاعر : #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
▪️ اشعار اجرا شده در #شب_تاسوعا ۱۴۳۹▪️
▫️توسط کربلایی سیدرضا نریمانی ▫️
👇👇
@narimani_matn
📋#الحقُّوالانصافکمفکرتوهستم
#سبک_مناجات
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم
وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم
الحقُّ و الانصاف کم فکر تو هستم
از بس که بر این نفس وامانده دچارم
شاید که از چشم تو افتادم که این طور
دیگر زمان معصیت بیاختیارم
یابن الحسن، با غفلتم سرمایهام سوخت
رحمی نما، آتش گرفته کولهبارم
باشد بزن اما دگر رو برمگردان
شرمندهام من از گناه بیشمارم
@seyedrezanarimani
دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی
دیدم غریق رحمت پروردگارم
گرچه برایت نوکر خوبی نبودم
با این همه جدّ شما را دوست دارم
من که نشد یک بار پیش تو نشینم
شاید زمان روضه بنشینی کنارم
رو به برادر، خواهری با گریه میگفت:
با رفتنت آتش زدی بر روزگارم
ایکاش میشد بوسه از رویت بگیرم
قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#مشکتوپارهشدوآبرویتریختزمین
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد
تو زمین خوردی و دورِ حرمم غوغا شد
مشک تو پاره شد و آبرویت ریخت زمین
سیلِ آن خورد به خیمه همه جا دریا شد
عَلَمت خورد زمین و حرمم رفت به باد
دشمنم بعد تو با جرأت و بیپروا شد
روسری بود، که در دست حرامیها بود
خیمهی سوخته معجر به سرِ زنها شد
@narimani_matn
تیر باران شدی و تیرَکِ خیمه افتاد
زینب آواره شد و دخترکم تنها شد
آن طرف خود و زره از تن تو غارت شد
این طرف بر سر خلخال حرم دعوا شد
بوی یاس آمده از علقمه یعنی اینکه
زائر جسم زمین خوردهی تو زهرا شد
غیرت الله منی روضهی تو ناموسیست
رفتی و روی همه بر روی زینب وا شد
*شاعر : #رضا_قاسمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#تیریکهاومدبهمشکمنخورد
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیری که اومد به مشک من خورد
جلو رقیه آبرومو برد
شرمندهتونم
میخوام جلوت پاشم ولی من نمیتونم
دست به کمر نگیر نزن آتیش به جونم
داداش تورو خدا بذار اینجا بمونم
نذار خجالت بکشم، وای وای وای وای
شرمندهی بچههاشم، وای وای وای وای
ببوسشون به جای من، داداش داداش
بگو منو حلال کنن، داداش داداش
@seyedrezanarimani
کاش میتونستی بمونی پیشم
اگه بری من بیچاره میشم
برام عزیزی
اینجوری دست و پا نزن به هم میریزی
از اون قد رشید تو نمونده چیزی
پا نشی خواهرم رو میبرن کنیزی
هنوز علمدار منی، پاشو پاشو
همه کس و کار منی، پاشو پاشو
هیچکی ازت آب نمیخواد، پاشو پاشو
فقط میگن عمو بیاد، پاشو پاشو
@narimani_matn
بیا عزیز دلم اباالفضل
گل کاشتی امروز ، گُلم اباالفضل
مادر فدات شه
حالتو میدونم منم پهلوم شکسته
بازو بریدهای منم بازوم شکسته
سرت شکسته و منم ابروم شکسته
بازوتو رو زمین نزن، وای وای وای وای
تازه شدی شبیه من، وای وای وای وای
موندی پا حرفت آفرین، وای وای وای وای
مثل خودم خوردی زمین، وای وای وای وای
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#متن_روضه / *بخش سوم صوت*
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفت عباسم، اگه تو بری لشکرم از هم میپاشه. تو علمدار لشکر منی. فلذا هرچی اومد اجازه بگیره اجازه نمیداد. اومد گفت " قَدْ ضَاقَ صَدْرِي " خودمونی یعنی حسین جان دارم میمیرم. دیگه نفسم بالا نمیاد، سینهم تنگ شده، همه دارن جلوی چشمام پرپر میزنن. دیگه نمیتونم تحمل کنم.
از خیمه زد بیرون، اومد تو خیمهی بچهها، دید این بچهها این دامنهای عربیشون رو بالا زدن، این شکمها رو گذاشتن روی این مشکهای نمناک؛ تا عمو رو دیدن خوشحال شدن؛ عموجان تشنگی داره مارو بیچاره میکنه. میشه برا ما یهکم آب بیاری؟ اینقدر عباس خوشحال شد؛ گفت رو چشمام...
مشک رو گرفت اومد تو خیمهی اباعبدالله؛ داداش، بچهها یه کاری رو گردنم انداختن. بهم میگن برامون آب بیار. فرمود باشه اگه میخوای برای بچهها آب بیاری برو. فلذا این مشک رو برداشت، دشمن هم میدونه این آقا همه کارهی لشکر حسینه. فلذا وقتی دوتایی زدن به دل دشمن، شروع کردن رجز بخونن؛ یه عده گفتن حسین رو رها کنین فقط برید سمت عباس. عباس زمین بیفته کمر حسین هم میشکنه.
فلذا همه اومدن دور تا دور عباس، این لشکر رو شکست و به آب رسید.
دست برد زیر آب، این آبها رو آورد مقابل صورت " فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسین " یاد تشنگی حسین افتاد. آبها رو رو زمین ریخت. گفت ای آب خجالت بکش تو مهریه مادر حسینی. تا قیامت باید شرمنده حسین و بچههاش باشی....
@narimani_matn
میگه تو حرم حضرت عباس (ع) شیخ محمدعلی خراسانی شروع کرد روضه بخونه. همین روضههایی که من براتون خوندم؛ رفت جلوتر، دستها رو انداختن، عمود به فرق این آقا زدن، همه اینها رو گفت. منبر که تموم شد آیت الله قزوینی که امام جماعت حرم حضرت عباس بود اومد جلو، گفت آقاشیخ محمدعلی امشب خیلی از ما اشک گرفتی؛ ولی بعضی از روضههایی که خوندی سند نداشت یا سندش ضعیف بود.
گذشت، آقای قزوینی تو عالم رؤیا خواب حضرت عباس رو دید. بهش فرمود آقا سیدابراهیم، تو مگه کربلا بودی؟ فرمود اصلا بذار خودم برات روضه بخونم. هرجا رفتی بگو عباس برای من گفته. سندش خود عباسه؛
وقتی دستهام رو انداخته بودن، مشک رو به دندان گرفتم، یهو یه تیری به مشکم زدن این آبها زمین ریخت. وقتی این آبها زمین ریخت دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم. خودم متحیر بودم. "فَوَقَفَ متحیرا" یعنی اصلا متحیر بود چیکار کنه. نه میتونه بره خیمهها، نه مشک داره که بخواد برگرده دوباره آب بیاره...
آقا سید ابراهیم؛ تو همین حین بود یه دفعه یه تیر به چشمم زدن، این تیر خیلی من رو اذیت میکرد، از اسب زمین افتادم، این تیر رو بین دو زانو قرار دادم، تا سرم رو خم کردم کلاهخودم زمین افتاد، تا کلاهخودم زمین افتاد نانجیبا دورم حلقه زدن یکیشون اومد جلو، صدا زد عباسی که میگن تویی؟ گفتم نانجیب یه موقعی اومدی که من دست تو بدنم ندارمو.. گفت تو دستن نداری. من که دست دارم... چنان با عمود آهن به فرقم زد...
چنان با این گرز این سر رو متلاشی کردن، دیگه هیچجوری نمیشد این سر رو به نیزه بزنی؛ فلذا روایت میگه سر رو برگردوندن، این سر رو از پهلو به نیزه زدن....
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#عمواباالفضلفدایمهربونیات
#سبک_تک
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوش به حال رقیه ، که تو عموشی عباس
صدقه میده وقتی زره میپوشی عباس
قربون روی ماهت ، یا قمر العشیره
خدا تو رو یه لحظه از این حرم نگیره
وای داری میری کجا ، وای از دل خیمهها
وای عموجون زود بیا، وای ابالفضل
وای میری سمت فرات ، وای نگرانم برات
وای چرا خیسه چشات ، وای ابالفضل
عمو اباالفضل، صدای آبو میشنوم
عمو اباالفضل، پشت سر تو میدوم
عمو اباالفضل، ببر منو بده نشون
عمو اباالفضل، شاید بسوزه دلشون
عمو اباالفضل ، عمو اباالفضل
"عمو اباالفضل، فدای مهربونیات
عمو اباالفضل، فدای خشکی لبات"
@seyedrezanarimani
کجای راهی الان ، میبینی شط آبو
بگو بهش شکستی ، خیلی دل رباب و
حتی با ابرا قهرم ، آشتی نمیکنم زود
بارون اگه میومد ، عموم الان پیشم بود
وای جون بابام قسم ، وای بیا دلواپسم
وای بیتو من بیکسم ، وای اباالفضل
وای بیقرارن همه ، وای جَدَّتی فاطمه
وای از دل علقمه ، وای اباالفضل
عمو اباالفضل، تو خیمه اشک نمنمه
عمو اباالفضل، فدا سرت که تشنمه
عمو اباالفضل، فدا سرت نخوردم آب
عمو اباالفضل، بیا به خاطر رباب
عمو اباالفضل ، عمو اباالفضل
"عمو اباالفضل، فدای مهربونیات
عمو اباالفضل، فدای خشکی لبات"
@narimani_matn
بابا داره میاد و کمرشم شکسته
تازه یه بغض سنگین راه گلوشو بسته
از تو چشاش میخونم ، دست بریده دیده
عَلَمِ روی خاک و مشک دریده دیده
وای یل ام البنین ، وای چرا خوردی زمین
وای حرمله در کمین ، وای اباالفضل
وای حرم آواره شد ، وای عمه بیچاره شد
وای چادرم پاره شد ، وای اباالفضل
عمو اباالفضل، تو رو چطور زمین زدن
عمو اباالفضل، عمود آهنین زدن
عمو اباالفضل، فقط شنیدم آب شدی
عمو اباالفضل، شرمنده رباب شدی
عمو اباالفضل، عمو اباالفضل
"عمو اباالفضل، فدای مهربونیات
عمو اباالفضل، فدای خشکی لبات"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #بلندشوعملدارعلمروبلندکن
#سبک_واحد
#شب_تاسوعا ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بلند شو عملدار، علم رو بلند کن
بازم پرچم این حرم رو بلند کن
واسه بچههایی که چشمانتظارن
میخوان مثل من سر رو شونهت بذارن
واسم تکیهگاهی ، به تو تکیه کردم
تا از خیمه رفتی ، چقدر گریه کردم
نبینم که داری به هقهق میفتی
به من تا به امروز برادر نگفتی
یه دل سیر بهم بگو برادر
میخوام صدات بپیچه توی لشکر
شاید فقط زینب کنه گلایه
بگه چرا بهش نگفتی خواهر
ای نور عین، داداش کوچیکهی حسین
شهید مقطوع الیَدین
"ای باوفا، سقای دشت کربلا"
@seyedrezanarimani
صداتو بلند کن بفهمن که هستی
هنوز زندهای و چشاتو نبستی
واسه اون نگاهی که مونده به راهت
امیدواره الان دم خیمهگاهت
سکینه سراغ عموشو میگیره
یه شیشماهه دارم که داره میمیره
جواب ربابو چی میدی اباالفضل
مگه گریههاشو ندیدی اباالفضل
رباب الان ایستاده زیر آفتاب
از پشت ابر چرا نمیره آفتاب
پاشو بریم دیگه دارم میترسم
جون رقیهمو بگیره آفتاب
برادرم، تو رو به جون دخترم
پاشو بیا بریم حرم
"ای باوفا، سقای دشت کربلا"
@narimani_matn
بلند شو علمدار، به این آه جانسوز
به کوری چشم اونایی که امروز-
-توی فکر خلخال ، به فکر کنیزن
میخوان آبروی حسینو بریزن
میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار
توی شام و کوفه ، توی کوچه بازار
تو جمع یه عده زنای یهودی
تو بزم شرابی که میرم به زودی
زینب الان دلشوره داره عباس
حق داره که طاقت نیاره عباس
گفتم بهش میبرنت اسارت
بهم میگفت مگه میذاره عباس
برادرم، پاشو پناه خواهرم
تو رو به خیمه میبرم
"ای باوفا، سقای دشت کربلا"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn