📋 #أحلَیمِنَالعَسَل
#متن_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گوشهی خیمه نشسته، آروم همینجوری سرش و پایین انداخته، همه یکییکی حرف زدن؛ یکی اون طرف یه چیزی گفت، یکی این طرف یه حرفی زد، همه از فردا سوال کردن از ابی عبدالله
اینم خوب مؤدب؛ پا درس عباس بزرگ شده، اصلا این خونواده اینقدر مؤدبند، نه فقط این، همشون اینجوری بودن؛ مادرش اینجوری بود مادربزرگش اینجوری بود، پدربزرگشون امیرالمومنین اینا همشون اینجوری بودن مؤدب بودن. یه کسیم حرفی بهشون میزد هیچی نمیگفتن توو گوششونم میزد هیچی نمیگفتن. ماها نمیتونیم اینجوری باشیم؛ فقط توو این عالم یه خونواده است که میتونند زنشون و جلو چشاشون بزنند صبر کنند؛ مؤدبند...
@seyedrezanarimani
نشسته گوشهی خیمه، حرف همه که تموم شد صدا زد:« عمو جان! منم فردا این لیاقت و دارم پا رکاب تو به شهادت برسم»؟!
سوال و که پرسید یهو ابی عبدالله جواب دادن عزیز دلم قاسمم! مرگ پیش تو چه مزهای داره در زاویهی تو چه جوریه؟!
سریع جواب داد عمو جان: «أحلَی مِنَ العَسَل؛ شیرینتر از عسله برام. اصلا عشقمه شهادت...
@narimani_matn
- میدونی چرا؟!
- من عشقمه چون دوست دارم زودتر برم پیش مادربزرگم، زودتر برم پیش بابام دلم برا بابام یه ذره شده. من که ندیدم اما شنیدم بابام خیلی غصه خورده، الان برم زودتر پیشش. أحلَی مِنَ العَسَل شیرینتر از عسله برام. تا این حرف و زد ابی عبدالله هم جوابش و داد:« آری! تو هم شهید میشی، چه شهیدیم، چه شهادتیم مثل موم عسل میشی.
حالا که مثل عسله برات، تو هم مثل موم عسل میشی. موم عسل و وقتی عسل و میشی هی کِش میاد هی بلند میشه بزرگتر میشه...
میدونی چرا اینجوری شد؟!
آخه اسبا اینقدر رو بدنش رفتن و اومدن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #تالالهگونشودکفنمبیشترزدند
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا لالهگون شود کفنم بیشتر زدند
از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود
گفتم که زادهی حسنم بیشتر زدند
این ضربهها تلافی بدر و حنین بود
گفتم علی وبر دهنم بیشتر زدند
از جنس شیشه بود مگر استخوان من
دیدند خوب میشِکَنم بیشتر زدند
میخواستند از نظر عمق زخمها
پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند
با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند
دیدند پا ز درد روی خاک میکِشم
در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند
*شاعر: #عباس_احمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #میبینیاینلشکروچطورمیبینندتورو
#سبک_روضه *بخش سوم صوت*
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میبینی این لشکر و، چطور میبینند تو رو
این دَم آخر بذار، ببینمت بعد برو
به فکر آسمونی و، زمین نفسگیره برات
سوار مَرکب که میشی، دل عمو میره برات
خشکِ لبات، وایستا ببینن عمههات
با این زره چقدر شدی، شکل جوونیِ بابات
سفر به خیر، این همه دردسر به خیر
میری و توو دلم میگم، یادِ علیاکبر به خیر
رو خاک و خون یاکریم، پَراش توو چنگ نسیم
این کسی که میزنن، بچه یتیمِ یتیم
برای بردن تنت، کی و صدا کنم عمو
فردا چطور توو صورت، بابات نگاه کنم عمو
حالی شده، پیشت چه جنجالی شده
یه جا سرت خالی شده
می زدنت، چیزی نموند از بدنت
گشتم و پیدا نمیشه، یه جای سالم رو تنت
@seyedrezanarimani
بغضم دیگه وا نشد، غمت توو دل جا نشد
چه آرزوها واسه، تو داشتم اما نشد
انگاری که دنیا داره، رو سرم آواره میشه
پات و که رو خاک میکِشی بندِ دلم پاره میشه
جان عمو، پاشو نگران عمو
سرت و مثل بچگیت، بذار رو دامان عمو
دیر شده بود، محشری از تیر شده بود
وسط یه عالمه گرگ، تن تو اسیر شده بود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #علیاکبرکهجوشَنداشتآنشد
#متن_روضه *بخش چهارم صوت*
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یهو صداش بلند شد:«عمو بیا!»
اما این صدا خیلی فرق داره، این صدا از لابهلای دست و پای اسبا داره بلند میشه
یهو همچین که صداش بلند شد، ابی عبدالله مثل باز شکاری خودشو رسوند
همچین که اومد همه فرار کردن...
میگه این اسبا که میخواستن فرار کنن وقتی ابی عبدالله اومد همه هول کردن؛بار دیگه همه رو بدن قاسم رفتن...
@seyedrezanarimani
اینجا اسبا رو بدن قاسم رفتن، اما در هم خونه همچین که زهرا افتاد...
«نامردمان از حرمت کوثر گذشتن
در روی زهرا بود و از آن در گذشتن»
(این گلا رو جمع کنید بدن و همین جوری جمع کرد رو دست گرفت)
@narimani_matn
شیخ جعفر شوشتری میگه : وقتی میخواست بره میدون زره براش پیدا نمیشد.
«علیاکبر که جوشَن داشت آن شد
تو که جوشن نداری! وای بر من»
همچین که گشتن زره پیدا نکردن اما عمامه رو ابی عبدالله از سر مبارک برداشت دو نیمه کرد یه نیمه رو کفن کرد رو لباس قاسم، یه نیمه دیگر رو به سر و صورتش بست
از بس قشنگ بود، از بس زیبا بود این پسر.
- گفت:« قاسمم اینجوری بری چشمت میزنن؛ آخرش هم همون شد چشمش زدن...
بابا میخواین منو بُکُشید بکشید، با این بچه ها چکار دارین؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #هرچیدارموگرفتمازایندرخونه
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرچی دارم و گرفتم از این در خونه
چقَدِ خوبی امام حسین خدا میدونه
اگه کج رفتم میخوام از این به بعد عوض بشم
به تو قول میدم ولی این دفعه رو مردونه
اینه حرفای دلِ سینهزن به تو
واسه این دو سه روز نیست، عشق من به تو
از همون قدیم، عشقِ پچگیم
روز و شب شدی، کُلِ زندگیم
«عشق من حسین، عشق من حسین»
@seyedrezanarimani
روایت داریم شفاء میده و باور کردم
دست کشیدم روی تربت و دوا شد دردم
این دفعه اگه اجازه بدی کربلا بیام
صد و ده دفعه دور ضریح تو میگردم
یه جوازِ کربلا، لازمم حسین
میشه اربعین بگی، عازمم حسین
شاه سر جدا، جان مرتضی
اربعین ببر، ما رو کربلا
«اربعین ببر، ما رو کربلا»
@narimani_matn
دوری و دوستی برای قصههاست نه بین ما
خیلی تنگه دل من یه کاری کن تو رو خدا
اگه آبرو ندارم دیگه پیش تو قبول
قَسَمت میدم تو رو حُرمت امام رضا
تو رو جون مادرت، کربلا بده
آقاجون به نوکرت، کربلا بده
جانِ فاطمه، دل پُر از غمه
اربعین ببر ما، رو علقمه
«اربعین ببر ما، رو علقمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #ماهخیمهینجمهقربونقَدوبالات
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماه خیمهی نجمه، قربون قَد و بالات
سیزده سالته اما، میجنگی مِثِ بابات
شبیه بابات، شمشیر میزنی
شبیه بابات، تکبیر میکِشی
شبیه بابات، حمله میکنی
قیامت و به تصویر میکِشی
رجز که میخوندی میگفتم ای جانم
یادِ یَل جَمَل میافتم ای جانم
«میوهی دل من، یادگار حسن»
@seyedrezanarimani
از بس تشنته نورِ، چشمات داره کم میشه
میگیره دلم تا که، ابروی تو خم میشه
دیدن حریفِ، تو نیستن ولی
تا روت و سمت، من کردی زدن
تو رو شبیه، جَدت فاطمه
دیدم چقدر با، نامردی زدن
نیزه به نیزه شد جراحتت، بیشتر
سنگ به تو خورده به صورتت، بیشتر
«میوهی دل من، یادگار حسن»
@narimani_matn
زیربارون شدی قاسم، بازم اومده یادم
بازم یاد تابوتِ، بابای تو افتادم
شبیه زهرا، پهلوت زخمیه
بسه تَقَلا، زانوت زخمیه
تنت شده، مثل موم عسل
به زیر نعلا، بازوت زخمیه
شکسته بازوت ولی گردنت، بیشتر
سرِ تو زخمیه ولی تنت، بیشتر
«میوهی دل من، یادگار حسن»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #سیزدهسالهگلیبودزگلزارحسن
#سبک_واحد (سنگین)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن
چشم شهلاش چنان چشم گهربار حسن
هر که بر او نظر افکنده خدا میداند
شد دلش سوختهی عشق شرر بار حسن
عاشق اویم و با دست غمش میخواهد
که روم پایِ سرِ دارِ حسن
آنچنان بوی پدر داشت که زینب
ز تماشای جمالش شده بیمار حسن
حالیا آمده تا اینکه شود خاتمهی کار حسن
گرم شد در دل آن معرکه بازار حسن
او مگر کیست؟!، رخش ماه شب تار حسن
@seyedrezanarimani
سیزده سال زمین دور قدش گردیده
سیزده سال زمان صورت ماهش دیده
سیزده سال به خورشید، صفا بخشیده
سیزده سال حسین ابن علی روی مهش بوسیده
سیزده سال دل از دست عمو دزدیده
سیزده سال به دنبال علمدار مُریدانه دویده است
و از او یکسره طرز سر و دست زدن در وسط معرکه دیده
سیزده سال مدینه ز خودش پرسیده
چه کسی ماهتر از صورت زیبای دل آرای گل نجمه به عالم دیده؟!
سیزده سال خودش را به بر اکبر لیلا دیده
سیزده سال سحر منتظر یک سحر چشمانش
سیزده سال قمر در به در چشمانش
سیزده سال فلک چرخ زده دور سر چشمانش
سیزده سال سمک تشنهلب پلک تر چشمانش
سیزده سال ملائک همه دلباخته و دعواشان
بر سر یک نظر چشمانش
@narimani_matn
کاش میشد که شوم کشتهی تدبیر قضا و قدر چشمانش
ما چه دانیم و چه گوییم و چه خوانیم از او
این همان است که یُحیی و یُمیت است تب پر شرر چشمانش
حربهی قتلِ جهانیست نهان زیر سر چشمانش
وای اگر تیغ کشد از کمر چشمانش
عالمی پر شود از کشتهی بیبال و پر و دست و سر چشمانش
حالیا آمده تا جانب میدان برود
دیدن جانان برود
آمد و رخصت میدان ز عمو کرد طلب
با دل پر ز طرب
با وجودی پرِ تب
غرق تعب
بیزره! خود ندارد
@seyedrezanarimani
بسته بر چهرهی خود نیمهی عمامه که با صورت پنهان برود
بسته شمشیر عمو را به کمر
با لب عطشان، دل سوزان برود
تا کند صلح حسن را ز غم فاطمه جبران برود
اشکریزان عقبش عمّه
عمو محو عبور پُرِ شورش
گوئیا جان ز تن خسرو خوبان برود
گفت ارباب هماکنون همهی کفر به یکسو
و به جنگش همه ایمان برود
با صدای ملکوتیِ رسایی قاسم
آمد و در وسط معرکه سر داد ندایی قاسم
که منم عشق حسن، سبط علی شیر خدایی قاسم
کرد هنگامه به پایی قاسم
زیر لب داشت نوایی قاسم
داشت چون اکبر لیلا به سرش شوق رهایی قاسم
ازرق شامی بیریشه فرستاد به جنگ پسر فاطمه یکیک پسرانش
که همه با لب شمشیرِ یل نجمه فتادند
خودش آمد و با ضربه قاسم به درک رفت
صدای همهی خیمه به تکبیر رها گشت از این رزم تماشابی قاسم
@narimani_matn
ناگهان از همه سو سنگ به سوی گل سرخ حسن آمد
و یک ضربت شمشیر به فرقش، و یک نیزه
لب تشنه درآورد سر از سینهی غوغایی قاسم
فتاد از فرس و زد نفس افتاد میان قفس مرکب و فریاد برآورد پیاپی که عمو
جان به ره عشق تو کرده است فدایی قاسم
چارهساز همهی عالم امکان به خدا لرزه فتاده است به جانش
رفته از دست توانش
گوئیا تازه شده داغ جوانش
هرچه میگشت نمیبست نشانش
با دل خستهی بشکسته صدا زد که کجایی قاسم
*شاعر : #مجتبی_روشن_روان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #ایستونتکیهیتوتکیهگاهمن
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای ستون تکیهی تو تکیهگاه من
ای، خیمهی تو تا همیشه سرپناه من
ای، سوی پرچم تو تا ابد نگاه من
ای
آبروی دو عالم، تنگه دلم برا تو
با بدی نوکرات، کی میسازه اِلا تو
تویی که جز به کربلات یه لحظه رو نمیکنم
تویی که جز با پرچمات خدایی خوو نمیکنم
تویی که خط قرمز تموم خونوادمی
تویی که بیشتر از همه توو سختیا به یادمی
«تویی حسین آقام، تویی حسین آقام»
@seyedrezanarimani
ای تموم خاطرات نوجوونیمون
ای، آدرسای هیئتای تو نشونیمون
ای، صاحبی که سوی روضه میکِشونیمون
ای
معشوقٌ اِلَی الأبَدِ، تنهام نذاری آقا
من غیر تو تا آخر، ندارم کاری آقا
تو که حساب اشکای نریخته منم داری
حساب زنجیرایی که به شونه خورده رو داری
حساب لرزهی پاهام زیر علامت و داری
بگو هوای بیکسیم توی قیامت و داری
«تویی حسین آقام، تویی حسین آقام»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]