eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.9هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) / *بخش اول صوت* (ع) ۹۶ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگرکه رعیت ارباب رعیت حسن است به‌دست سینه‌زنان برگ دعوت حسن است بساط گریه‌ی هیئت ز برکت حسن است تمام ماه محرم روایت حسن است حسینیه حسنیه‌ست خانه دل ماست مقام صلح حسن همطراز عاشوراست سپرده دست حسینش اگر پسرها را برای معرکه‌ها نذر کرده سرها را چه بهتر است نبندند این گذرها را که شرمسار نسازند خون‌جگرها را به دست‌های عقیله‌ست دست عبدالله امید کل قبیله‌ست دست عبدلله @seyedrezanarimani به سن و سال کمش غیرت حسن دارد خلاصه‌ای ز کرامات پنج تن دارد عجیب حال و هوایی جمل‌شکن دارد کفن برای چه وقتی که پیرهن دارد نگاه میکند از تل، تمام قائله را شنیده از سوی میدان صدای هلهله را دوید و دید به مقتل سر و صدا مانده عموی بی‌کفنش زیر دست و پا مانده هزار و نهصد و پنجاه زخم جامانده چقدر میزند او را سنان وامانده عموش در ته گودال پاره پاره تن است برای غارت پیراهنش بزن بزن است @narimani_matn کسی نشسته به سینه که خنجری نکشد به قصد قرب به رگهای حنجری میکشد درست در جلوی چشم خواهری بکشد نشد حسین نفس‌های آخری بکشد رسید سینه‌زنان، لا اُفارقُ العَمّی سپاه کوفه بدان، لا اُفارقُ العَمّی کشید دست خودش را سپر درست کند سپر برای عمو نه، پدر درست کند پناه بر بدنی محتضر درست کند به گریه مرهم چشمان تر درست کند دوباره حرمله با یک سه شعبه بَلوا کرد یتیم را به روی سینه‌ی پدر جا کرد *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) ۹۶ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مدینه رو من اگه ندیدم روضه‌هاشو از بابا شنیدم بابام همیشه میگفت تو اون کوچه نشد که یاورش شم رو پنجه ایستادم نشد برابرش شم مادرمو زد نتونستم سپرش شم دید مادرش رو میزنه، وای وای وای وای نمیتونست کمک کنه، وای وای وای وای نذار منم مثل بابام، وای وای وای وای بمونه این غصه برام، وای وای وای وای @seyedrezanarimani فکری برای حال دلم کن عموم زمین خورد ، عمه ولم کن دستمو ول کن بذار برم تا دست شمر بِش نرسیده بذار سپر بشم تا خنجر نکشیده عمه بذار برم تا سر رو نبریده قاتل اومد بالا سرش، وای وای وای وای کاش بشه دستم سپرش، وای وای وای وای کاش سر من رو میبُرید، وای وای وای وای از سر اون دست میکشید، وای وای وای وای @narimani_matn بابام تو کوچه ، من توی گودال چیزایی دیدیم ، که رفتیم از حال دیگه بریدم مادر سادات رو دیدم وقتی رسیدم چیزایی رو دیدم که از بابا شنیدم قد خمیده و جای سیلی رو دیدم دیدم روی سینه نشست، وای وای وای وای دیدم که استخون شکست، وای وای وای وای دیدم چطور موشو کشید، وای وای وای وای جلوی مادرش برید، وای وای وای وای ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که عبدالله دید دور عمو رو گرفتن، هرکسی داره میزنه. از دور داره مشاهده میکنه؛ نیزه‌ها بالا میره پایین میاد. شمشیرها بالا میره پایین میاد. از دور یه عده ایستادن دارن سنگ میزنن، هوا پر گرد و خاک شده؛ -چه‌خبره؟ سر عموم داره چه بلایی میاد؟ " والله لا ا‌ُفارِقُ عَمّی ٖ" عمه دستم‌و رها کن، من بدون عمو نمیتونم. عمه من نمیتونم زنده باشم و ببینم جلو چشمام عموم رو میزنن. یه بار بابام تو کوچه‌ها زنده بوده دیده چطور مادرش رو زدن بسه.... @narimani_matn دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت گودال. تا وارد گودال شد دید عجب خبریه؛ یه تیر تو سینه‌ست، پیشونی شکسته‌ست، یه نیزه تو پهلوئه. سرتاپا پر تیر و تیغ و نیزه و شمشیر و سنگه. -چه‌خبرائیه؟ چه بلایی سرِ عموم آوردن؟! یهو دید اون نامرد پرید تو گودال، میخواد بشینه رو سینه‌ی عموش؛ اومد جلو، گفت نمیذارم، مگه اینکه از رو جنازه من رد بشی. تا شمشیر رو آورد بالا به حسین بزنه دستش رو آورد جلو. شمشیر رو زد به دستش، دستش به پوست آویزون شد... یهو اباعبدالله بغلش رو باز کرد. آخ عبدالله بیا تو بغل من. همچین که پرید تو بغل حسین، حرمله بلند شد تیرو برداشت، اصلا نذاشت این دوتا به هم برسن، تا پرید تو بغل عمو تیر رو نامرد زد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم مثل بابا توی خون تپیده یه چیزایی دیدم که هیچکی ندیده دیدم توی گودال، عموم رفته از حال زیر دست و پاشون، تنش شد لگدمال دیگه هرچی داشتن آوردن تو گودال عموم رو غریب گیر آوردن تو گودال جلوی عموم آب میخوردن تو گودال همه سنگ و تیرها میخوردن تو گوال دیدم زد تو گلو با نیزه از اسب افتاد عمو با نیزه جسمش شد زیر و رو با نیزه @seyedrezanarimani بابام توی کوچه، منم که تو اینجا نشد که سپر شیم، برا تو و زهرا خدا رو هزار شکر همین‌جا میمیرم نمیمونم و بعد عزاتو بگیرم خدایی عذابه، بی‌تو زنده موندن ببینم که قاتل میخنده جلو من بابام بعد کوچه، شبا رو نخوابید با چه حالی هر روز مغیره رو می‌دید کُشتن بابام حسن رو کوچه دیده سیلی زدن رو کوچه عمری سوزونده من رو کوچه *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بهانه گیر می‌شوم عمو که آه می‌کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می‌کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل کشته‌ی کربلایی‌ام اذن جهاد می‌دهد غیرت مجتبایی‌ام برای زنده ماندنم عمو بهانه می‌شود برای جان سپردنم گلو بهانه می‌شود سنگ هم از غم عمو بهانه‌گیر می‌شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می‌شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی‌دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شود، دونیزه ‌است عمه جان نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم ‌شده نگو بمان، نمی‌شود، که کوچه عبرتم شده نگیر خُرده عمه جان که بی قراری‌ام به‌جاست سنان کربلای ما مغیره‌ی قدیم‌هاست @seyedrezanarimani آمده‌ام به قتلگاه اگرچه دیر عمو حسین سپر برات می‌شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه‌هایشان در بدن تو آه آه وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه نیره به نیزه از تنت هستِ تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه نیزه شکسته شرم کن، نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی او، گیسوی سوخته نبر پیرهنی که میبری فاطمه دوخته، نبر نبی به سینه‌ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب‌ها! نعل کجا و پیکرش *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رهام کن که می‌بینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون می‌بینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته می‌بینم عمومو که بی کَسه ولی حیف که زورم نمیرسه به این نیزه که راه نفسِ عمومو بسته هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن انگار نمی‌رسید ، اصلا صدای من گودال شاهده ، که بی حیا می‌زد اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد @seyedrezanarimani داره طاقتم سر میاد عمو که قاتل با خنجر میاد عمو چه کاری ازم بر میاد عمو دستم بریده دلم میتپه توی سینه‌م‌و تو گودال کنارت می‌شینم‌و چیزایی که دارم می‌بینم‌و کسی ندیده ای وای می‌بینم ، شمر و بالا سرت نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت ای کاش که می‌شد ، دستم سپر بشه تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه @narimani_matn توی گوشمه خنده‌های کی روی سینته ردّ پای کی دارم نیزه‌هارو یکی یکی بیرون میارم رسیدن و با کینه‌ی علی تو رو می‌زدن بی معطّلی میخواستم برات سپر شم ولی توون ندارم دیدم که پنجه توو ، موی تو می‌کشید خواستم سپر بشم ، قدم نمی‌رسید تو کوچه‌ هم بابام ، هرکاری کرد نشد دردی حریف این ، اندوه و درد نشد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (بخش اول صوت) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چقدر تو حرف زدن مهربونی  تو مثل بابام حسن مهربونی  تو مدینه به همه گفته بودم  بیشتر از همه با من مهربونی  عمو جون، مثل بابا کریم میشم واسه تو، مدافع حریم میشم  نمیذارم تو را از من بگیرد  بدون تو من بازم یتیم میشم @seyedrezanarimani نمیذارم کسی چپ نگات کنه  زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابا به مادرم  من و قاسم و باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پا پس بکش  از تنِ عزیز زهرا دست بکش  عمو جون! من جلوشونو میگیرم قربونت بشم، یکم نفس بکش @narimni_matn   اومدم که مشکلا رو حل کنم  تا به حرفای بابام عمل کنم  دستم از تنم جدا شده عمو  چجوری حالا تو رو بغل کنم؟   گفته بودم خودمو نشون میدم  پاش بیوفته واسه ی تو خون میدم  عاقبت بخیر شدن همینه که  من دارم تو بغل تو جوون میدم   ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش دوم صوت) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غربت او مرا به این، وادیِ خون کشیده است  بعد علیِّ اصغرش، نوبت من رسیده است  نوشته اند از ازل، کشته ی کربلاییم اذن جهاد میدهد، غیرت مجتباییم برای زنده ماندنم، عمو بهانه میشود  برای جان سپردنم، گلو بهانه میشود @seyedrezanarimani برای غارت سرش، رسیده نوبت سنان  دو نیزه هم سپر شوم، دو نیزه است عمه جان  نگو که کوچکم ببین! که بحث غیرتم شده  نگو بمان نمیشود، که کوچه عبرتم شده نگیر خورده عمه جان، که بی قراریم به جاست  سنان کربلای ما، مغیره ی قدیم هاست   صدای غربت تو را، گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین، لشگر کوچکت رسید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 ... ( بخش سوم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا اومد با شمشیر به سمت اباعبدالله بزنه؛ دستشو آورد بالا. «نمی ذارم به عموم بزنین.» اون نانجیب زد به دست عبدالله. دستش افتاد. أبی عبدالله بغلش کرد. آی امانت داداشم!عزیز دلم؛عبدالله... زینب داره نگاه میکنه. چقدر گفتم نرو. هی با خودش میگه: «کاش دستش رو محکم تر گرفته بودم...» مثل اون کوچه ای که مادرم دست حسن رو محکم گرفته بود. هی میخواست دست از دست مادرش رها کنه؛ مادرش میگفت:«صبرکن حسنم...» چادرش رو کشید جلو چشای حسنش نبینه. اما یه مرتبه دید مادرش نقش زمینه... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش دوم صوت* (ع) (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم‌تر می‌شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم‌تر می‌شد   باورش هم نمی شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد و بعد هر تیری ای خدا کاش اشتباه کند   یادش افتاد روضه‌هایی را که عمویش کنار او می‌خواند حرف مادر بزرگ را می‌زد روضه‌ی شعله را عمو می‌خواند @seyedrezanarimani مادرش پشتِ در که در افتاد نفسی مادرانه بند آمد شیشه‌ای خورد شد به روی زمین راه کوچه به خانه بند آمد دستهای پدر بزرگش را بسته و می‌کِشند اما نه دست مادر به دامنش افتاد گفت تا زنده است زهرا نه چل نفر می‌کِشند از یک سو اما یک زن باردار سَد می‌شد بین کوچه علی اگر می‌ماند که برای مغیره بد می‌شد @narimani_matn کار قنفذ شروع شده اما پدر من حسن آنجا بود خواست تا سمت مادرش بِدَوَد آنکه دستش گرفت بابا بود نه که گودال،کوچه را می‌دید همه افتاده بر سرِ مادر به کمر بسته چادرش اما به زمین خورده معجر مادر تا ببیند چه می‌شود باید به نوک پای خویش قد بکشد شرط کردند هرکه می‌آید از تنش هر که نیزه زد بکشد برای این که بیشتر به این بدن نیزه بزنند، هرکی میرفت نیزه‌ش و میزد از توو بدن در می‌آورد که جای نیزه‌ی بیشتری باشه توو بدن حسین... @seyedrezanarimani از همانجا به سنگ‌اندازان داد می‌زد تورو خدا نزنید وای بر من مگر سر آورید اینقدر سخت نیزه را نزنید زره‌اش را که کَنده‌اید از تن اینکه پیراهن است نامردا از روی سینه چکمه را بردار وقت خندیدن است نامردا دست خود را کشید تا گودال یک نفس می‌دوید تا گودال از میان حرامیان رد شد بدنش را کشید تا گودال *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش چهارم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باید برم عمه جون شده تنش غرق خون طاقت من شد تموم بازم نگو که بمون از این بالا ببین چه طور شد بی‌کس و تنها عموم یه نفرم توو خیمه نیست سپر بشه برا عموم میزننش! سالم نمونده بدنش چند دقیقه که بگذره دعواس سر پیراهنش وای عموم! غریب نشسته رو به روم نمیگیره دلم آروم وای عموم @seyedrezanarimani من یادگارِ حسنم خونِ بابامه توو تنم با دست خالیم باشم لشکر و بر هم میزنم از دست عمه کشیدم دستم و تا پیشت باشم توو غم غربت میسوزی آب رو آتیشت باشم رهاش کنید! نگاه به بچه‌هاش کنید یا لااقل دور از حرم شهید کربلاش کنید عمه بیا! دستم شده از تن جدا راضی شده ازم بابا عمه بیا! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]