eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.9هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) بخش اول صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اون عالم بزرگوار میگه شبانه به قبرستان رفتم، دیدم دو سه نفر دارن یه بدنی رو رو زمین میکِشن. بدن برهنه‌ست، یه پیرزنی هم عقب این بدن داره عصازنان میاد. اومدم ببینم چه خبره. این پیرزنه رو صدا زدم: این بدن بدن کیه تو دل شب دارید طرف قبرستان میبرید؟ چرا زمین میکشید و میبرید؟ گفت بچه‌ی من، جوون من، از اون بنده‌های شرور بود؛ مردم رو اذیت میکرد. اینقدر بد بود، فقط دوسه بار منو کتک میزد از خونه می‌رفت بیرون. لحظه‌های آخر عمرش مریض شده بود، فهمیده بود داره از دنیا میره. منو صدا زد گفت مادر دارم میمیرم یه خواسته‌ای ازت دارم. میشه وقتی من مُردم به هیچ کدوم از مَردم نگی من مُردم؟ آخه از بس این مردم رو اذیت کردم، اگه بفهمن همه خوشحال میشن، بدن منو میبرن تو زباله‌ها میندازن. تو رو هم خیلی اذیتت کردم، منو ببخش... گفت چی کار کنم عزیز دلم؟ آخه چرا اینقدر همه رو اذیت می کردی؟ گفت آخه خودمم الان فهمیدم چه غلطایی کردم که دیگه دیر شده. @seyedrezanarimani حالا ازت خواسته‌ای دارم. میشه وقتی مردم بدنم رو برهنه کنی، ریسمان به پاهام ببندی. خودتم نه که یه وقت دلت بسوزه؛ دوسه تا حمّال بگی بیان این طناب رو بِکشن. بدنم رو بِکشن؟ تو هم پشت سر من بیا، بگو خدا بنده فراریت اومده؛ بنده فراریت رو برات آوردم... اون وقت اون پیرزنه به اون عالم بزرگوار می‌گفت از همون درِ خونه که داریم رو زمین میکِشیمش، هی یکی انگار داره تو گوشم میگه بنده‌ی منو رها کنید، سروکار بنده‌مون با خودمونه؛ خودمون بلدیم باهاش چطور برخورد کنیم.... کاش می‌شد ماهم طناب می‌آوردیم دست و پامون رو می‌بستیم؛ می‌گفتیم خدا بنده‌ی فراریت اومده... این یه بدن بود خدا اینطوری گفت: چرا این بدن رو برهنه کردید رو زمین میکِشید؟ یه بدنم کربلا برهنه کردن و رفتن... بهترین بنده‌ی خدا رو رها کردن و رفتن. بهترین بنده‌ی خدا سه روز و سه شب بدنش زیر نور آفتاب بوده.... حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که بی‌بی زینب (س) برا امیرالمؤمنین شیر آوردن، پرسیدن برای قاتلم هم بردی؟ (عجب آقاییه؛ نامردی نیست همچین آقایی داشته باشیم بریم به کس دیگه‌ای رو بزنیم؟) بی‌بی زینب ظرف شیر رو برداشت، آورد گذاشت جلوی حجره‌ای که اون ملعون رو زندانی کرده بودن؛ گفت اینو بابام بهم داده که بهت برسونم.‌ان شالله بابام خوب میشه. تا این حرفو زد یه خنده‌ای اون ملعون کرد، گفت شمشیری که هزار دِرهم پولشو دادم، هزار درهم هم دادم تیزش کردم، هزار درهم هم دادم زهرآگینش کردن، اگه به دریا بخوره همه ماهیاش از دنیا میرن. به همین خیال باباش که بابات زنده بمونه.... @narimani_matn اصلا انگار همه عالم اومدن دل زینبو بشکنن. اصلا انگار به این خانم خوشی نیومده... بی‌بی تا این رو شنید نشست گریه کرد. میدونی یاد کجا افتاد؟ یاد اون روزی که زنهای مدینه اومدن خونه عیادت مادرش. تا از در خونه میخواستن بیرون برن، دید دارن به هم دیگه چیزایی میگن. هی دارن بهم دیگه میگن این خانم دو سه روز دیگه بیشتر زنده نمیمونه. دوون دوون اومد پیش بابا؛ بابا بگو اینا دروغ میگن، نکنه قراره بی‌مادر بشم! دیگه کسی امشب به بچه‌ها نمیگفت آروم گریه کنید، راحت گریه‌شون رو میکردن؛ کسی هم امشب به شما نمیگه آروم گریه کنید. راحت گریه کنید... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 زبانحال آقاامیرالمؤمنین(ع) و حضرت زینب(س) در لحظات آخر / بخش سوم صوت (ع) (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _بازم هم لخته‌ی خون روی سرت می‌بینم من بمیرم چقدر روی شما آشفته‌ست تَرَک روی سرت خوب نشد من چه کنم؟ ازچه‌رویْ این همه گیسوی شما آشفته‌ست _ درد من از زخمم نیست پدرت سیّ و سه سال است که دیگر مرده از همان وقت که تابوت به دوشم بردم از همان وقت دگر چشم پیمبر مرده _قَسَمَت میدهم ای برگ گلم غصه نخور این همه گریه برای غم تو مرهم نیست نفسم حبس شده، گریه نکن جان حسن غصه‌های تو زیاد و غم و ماتم کم نیست @seyedrezanarimani _خاطراتی که به جامانده برایم تلخ است قنفذ و خنده‌اش و زخم زبانهایش، آه نیشخندی که مغیره به روی من میزد پهلوی مادرت و قدرت پاهایش، آه _مادرم روی لبش نام شما را میبُرد چادرش سوخت و آتش همه جانش سوزاند پشت در، سینه و میخی که حکایت دارد و جماعت به سرش ریخت و او تنها ماند _آه! بس کن که دگر طاقت من سر آمد زینبم جان تو و جان برادرهایت دخترم وعده‌ى دیدار بماند گودال که در آن روز شود مثل قفس دنیایت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی میون بستری، بابا دلم آشوبه انگار یکی داره با مشت، روی دلم میکوبه پاشو بذار یه بار دیگه، ببینم حالت خوبه بری بیچاره میشه زینب 'ای بابا۳' غمت میاد سراغم هرشب 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" @seyedrezanarimani چشمایی که یه عمریه به راه زهرا مونده رد طنابی که هنوز رو بازوهات جامونده بابا بری چی کار کنم با این دل وامونده نگاه به اشک تو چشام کن 'ای بابا۳' بیا یه بار دیگه صدام کن 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" @narimani_matn خونابه روی گونه‌هات روونه جای اشکات اونقدر خون از تو رفته که داره میلرزه دستات حتی نمیتونی برا یه لحظه پاشی از جات بمیره واسه‌ی تو زینب 'ای بابا۳' که این‌جوری میسوزی تو تب 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روح کلام حیدره ، والامقام حیدره اول امام حیدره ، 'حیدره۳' حیدره حیدره حیدره ، اونی که ساقی کوثره قوّت قلب پیمبره ، ذکر روی سر منبره حیدره حیدره حیدره ، تو دل معرکه محشره یک‌تنه فاتح لشکره ، مرد دلاور خیبره "سلامُ‌الله ، علیٰ ولیُ‌الله" @narimani_matn ذکر مدام حیدره ، عَلَی‌الدّوام حیدره خیرُالانام حیدره ، 'حیدره۳' حیدره حیدره حیدره ، اون که یدالله اکبره فوق کلامه و باوره ، شهر علم نبی رو دره حیدره حیدره حیدره ، اون که دل از همه میبره دلخوشی دل نوکره ، یک کلام از همه برتره "سلامُ‌الله ، علیٰ ولیُ‌الله" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 گزارش متنی جلسات 📋 💠 ۱۴۳۸💠 ▪️ویژه و (ع)▪️ 🔸هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔸 🔹بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عبدی که بود پست و هوسران‌تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان‌تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری‌ات سوی تو بازگشته گریزان‌تر از همه یا که مرا مقابل این خوبها بزن یا که مرا ببخش نمایان‌تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان‌تر از همه @seyedrezanarimani وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران‌تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می‌خرد مگر؟! آن را که بی‌بها شد و ویران‌تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی‌سروسامان‌تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان‌تر از همه آخه فردای قیامت که میشه، ندایی میاد فاطمه جان بهشت رو برات آذین بستن تا وارد بهشت بشی. اما بی‌بی اونجا وارد بهشت نمیشه، می‌ایسته میگه خدا یه قولی به من دادی؛ قول دادی من همه گریه‌کنای حسینم رو شفاعت کنم. اول اونا باید برن داخل بهشت؛ تا اونا نرن من نمیرم. (یه لحظه تصور کن.) بی‌بی تو صحرای محشر تو اون گرما ایستاده، میگه یکی‌یکی مثل مرغی که از رو زمین دونه رو جدا میکنه، یکی‌یکی به اسم صدا میزنه. میگه تو بیا؛ تو برا حسینم گریه کردی... (بعضیا فهمیدن امشب در خونه‌ی کی باید بریم.) هم شب جمعه‌ست شب زیارتی حسین فاطمه‌ست، هم شب شهادت باباش امیرالمؤمنینه. امشب همه کربلا هستن؛ انبیا کربلان، اولیاء کربلان، شهدا کربلان، مادرش هم کربلاست. امشب کربلا غوغائیه. یه خانم قدخمیده‌ای هی به سینه میکوبه، هی صدا میزنه بُنیّ ، بُنیّ... بُنیَّ قتلوک و من الماء منعوک ؛ ذبحوک... سر از بدنت بریدن. پسرم، پسرم... @narimani_matn غریب گیر آوردنت به زور نیزه بردنت با لب تشنه کشتنت امام سجاد(ع) اون‌موقع که برمیگشتن مدینه، قبل مدینه خیمه‌ای زدن. بشیر اومد خبر شهادتها رو به مردم مدینه داد، مردم فوج فوج میومدن به امام سجاد(ع) تسلیت میگفتن، آقا فقط گریه می‌کرد. هرچی میگفتن آقاجان، باباتون رو چطوری کشتن؟... (دیدی یه نفر از یه جا برمیگرده همه میان دورش بهش میگن برامون تعریف کن؟) هی میگفتن آقا از کربلا برامون بگو. امام سجاد گریه میکرد فقط یه جمله جواب میداد. این جمله‌ست که همه رو می‌کُشه.... هی میفرمودند فقط همینو براتون بگم؛ حیوونا هم تو کربلا آب خوردن. اما بابای من هرچی داد میزد میگفت جگرم میسوزه انگار نه انگار.... (خیلی عجیبه این روایت) میگه ده نفر از این نامردا ظرف آب برداشتن، اومدن روبه‌روی گودال ایستادن؛ گفتن: 'تشنه‌ته؟' این آبها رو رو زمین میریختن، میگفتن نمیذاریم آب بخوری.... مادر آب کجایی پسرت آب نخورد پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد بالحسین الهی العفو.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn